استعفایی مهمتر از برجام

استعفای ظریف را لازم است به دور از حب و بغض تحلیل کرد.آنچه که محرز به نظر می‌رسد این نکته است که وزیرخارجه کشورمان از برخی ناهماهنگی‌ها‌ گلایه دارد و معتقد است اینگونه نمی‌شود ادامه داد.البته از دوماه پیش گزینه «استعفا» روی میز ظریف بوده اما ناهماهنگی اخیر عزم او را برای به فعل رساندن این گزینه جدی کرده است.بنابراین اگرچه رسانه‌ها‌ی دست راستی کشور به تکاپو افتاده اند تا درباره این استعفا آدرس غلط به جامعه دهند اما یک تعمق ساده در واکنش‌ها‌ی پس‌از تصمیم آقای دیپلمات، به نیکی نشان می‌دهد اصل ماجرا چه بوده و چرا ظریف را وا داشته اینگونه استعفای خود را
عملی کند.
من کاری به واکنش‌ها‌ی احساسی ندارم.همچنین شادی رسایی‌ها‌ و کریمی قدوسی‌ها‌ - که شیرینی پخش کردند- نیز چندان عجیب و غریب نیست.حتی لغزخوانی مخالفان نظام هم برای من محلی از اعراب ندارد لیکن به نظرم با توجه به این اتفاق باید تکلیف برخی موضوعات در کشورمان مشخص /محرز شود. ظریف باشد یا نباشد /بماند یا برود برخی ناهماهنگی‌ها‌ و ایضا موازی کاری‌ها‌ سال‌ها‌ست سیاست خارجی ما را از ناء و نفس انداخته و بسان یک سرعت گیر بدفرم مقابل دیپلمات‌ها‌ عمل کرده است.
اگر این استعفا منجر به آن شود که این معضل مهم حل گردد محمد جواد ظریف کاری به مراتب مهم تر/بهتر از برجام البته اینبار با نبودنش انجام داده است.در این باب و برای رسیدن به جوهر/گوهر گزاره فوق، بایستی به تاریخ چهل ساله و سرنوشت وزرای خارجه رجوع کنید.
النهایه اینکه ،خواسته ظریف و همفکران او مشخص / مبرهن است: اجرای بی کم و کاست قانون .در قانون اساسی وظایف هر شخص و نهادی تعیین/ معین شده است.واجب است تصمیم گیری در حدود قانونی باشد تا بشود / بتوان از افراد به اندازه حوزه نفوذ و قدرت شان مطالبه کرد و پاسخ گرفت.