پیراستن معرفت دینی راهبرد باقرالعلوم(ع)

 جواد نوائیان رودسری info@khorasannews.com امام محمد باقر(ع) در شرایطی دوران امامت خود را آغاز کردند که جامعه اسلامی، در پی تلاش‌ها و مجاهدت‌های پدر بزرگوار آن امام همام، امام سجاد(ع)، آمادگی پذیرش معارف اصیل اسلامی را داشت؛ شرایط دشواری که جهان اسلام به دلیل تشتت فکری و آشفتگی‌های عقیدتی ناشی از سیاست‌های منفعت‌طلبانه امویان، گرفتار آن شده بود، نیاز عامه مسلمانان را برای بهره‌مندی از دانش الهی امام(ع)، بیش از گذشته آشکار می‌کرد. این وضعیت، به ویژه پس از صدور فرمان کتابت حدیث، توسط عمر بن عبدالعزیز، خلیفه اموی و فعالیت برخی سودجویان برای جعل حدیث در راستای کسب منافع دنیوی خودشان، حساسیت بیشتری پیدا کرد. در این شرایط بود که امام باقر(ع)، با تشکیل جلسات درس متعدد و ارائه آموزه‌های اسلام اصیل در قالب احادیث نبوی و با کلامی نافذ و تأثیرگذار، جهان اسلام را تحت تأثیر دانش الهی خود قرار دادند و زمینه را برای تقویت این موضوع مهم، در دوران امامت امام صادق(ع) فراهم کردند. در گفت‌وگو با دکتر مهدی مجتهدی، عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی و پژوهشگر معارف اسلامی، به بررسی نقش و جایگاه امام محمد باقر(ع) در ترویج و تبلیغ آموزه‌های اصیل اسلامی، در عصر پرآشوب حکومت امویان، پرداختیم. وی در گفت‌وگو با خراسان، از جایگاه علمی امام باقر(ع) و انتساب آن حضرت به رسول‌خدا(ص) به عنوان دو عامل تأثیرگذار در روی آوردن طالبان علم و فضیلت به آن امام همام، یاد کرد. در میان ائمه(ع)، جایگاه علمی امام محمدباقر(ع)، جایگاهی برجسته و خاص است. دلیل این خاص بودن چیست و این جایگاه علمی چه رهاورد و برکتی برای جهان اسلام داشت؟ همه ائمه(ع)، به لحاظ جایگاه علمی، از موقعیت ممتازی برخوردار هستند، اما آن‌چه باعث می‌شود جایگاه امام محمد باقر(ع)، در این زمینه، بیشتر به چشم بیاید، موقعیت خاصی است که در آن قرار گرفته بودند. عصر امامت امام پنجم(ع)، همز‌مان با دوران خلافت عمر بن عبدالعزیز اموی بود؛ دورانی که در تاریخ حکومت امویان، تقریباً یک استثناست. این خلیفه اموی که ظاهراً نسبت به دیگر حاکمان این دودمان، فردی خوشنام به حساب می‌آمد، فرمان کتابت حدیث را صادر کرد. می‌دانیم که مسلمانان، از دوران خلیفه دوم، از نگارش و تدوین احادیث منع شده بودند و در واقع، حاکمیت، از نویسندگان و جمع‌آوری کنندگان روایات حمایت نمی‌کرد. البته این موضوع به معنای توقف جریان ضبط احادیث نبود؛ بودند گروه‌هایی مانند شیعیان که به جمع‌آوری روایات همت گماشتند و با هدایت و مدیریت ائمه اطهار(ع) به ثبت و ضبط احادیث نبوی پرداختند. با این حال، وضعیتی که به آن اشاره کردم، حدود 90 سال تداوم داشت و هنگامی که عمر بن عبدالعزیز در سال 99 هـ.ق، فرمان کتابت حدیث را صادر کرد، تکاپوهایی در جامعه برای گردآوری روایات آغاز شد. خب، در این شرایط، بازار جعل حدیث رونق گرفت. گروهی برای منافع شخصی خود یا با اهداف دیگر، به جعل احادیث پرداختند و این رویکرد، آشفتگی عجیبی در جامعه به وجود آورد و مسلمانان را برای عمل به تکالیف شرعی و اجتماعی خود، دچار سردرگمی غریبی کرد. این وضعیت، اسلام اصیل را با خطر تحریف روبه‌رو کرده بود. بی‌تردید پایان دادن به این آشفتگی، یک مصلح آگاه و توانا می‌طلبید و از عهده هر کسی بر نمی‌آمد. در این زمان بود که امام باقر(ع)، کار سخت و طاقت‌فرسای زدودن جعلیات از متون مذهبی و نشان دادن چهره اصیل اسلام به عامه مسلمانان را برعهده گرفتند. مجالس درس آن حضرت، فقط مورد استفاده شیعیان نبود، عموم مسلمانان و بسیاری از علمای نامدار اهل‌سنت، برای بهره‌گیری از این منبع فیض الهی، به مجلس درس امام(ع) روی آوردند و در واقع، از انوار دانش الهی امام(ع)، همه مسلمانان فیض می‌بردند. چرا عموم مسلمانان، صرف نظر از مذهبی که داشتند، به امام محمد باقر(ع) گرایش و علاقه پیدا می‌کردند؟ ببینید، امام باقر(ع) مورد توجه عموم مسلمانان قرار داشتند و این توجه و علاقه به قدری بود که با وجود عدم اقدام نظامی آن حضرت علیه امویان و رعایت اصل تقیه، خلفای اموی همواره از جایگاه و محبوبیت آن حضرت در جامعه اسلامی، بیمناک بودند و برای امام(ع) مزاحمت ایجاد می‌کردند؛ حتی یک‌بار امام باقر(ع) و فرزندشان، امام صادق(ع) را به پایتخت خود، دمشق فرا خواندند و مدتی بازداشت کردند. برای علاقه و توجه مسلمانان به امام باقر(ع)، می‌توان دو علت را در نظر گرفت؛ نخست جایگاه علمی، اخلاقی و معنوی بی‌مانند آن حضرت بود که بسیاری از مشکلات سخت و پیچیده را برای طالبان دانش و معرفت، حل و همگان را گرد شمع وجود آن بزرگوار جمع می‌کرد و دوم، انتساب آن حضرت به رسول‌خدا(ص) بود. امام باقر(ع) به عنوان نواده پیامبرخدا(ص)، در جامعه اسلامی، شأن و جایگاهی بی‌نظیر داشتند و همین انتساب، دلیل دیگری بود که قلب‌های عامه مسلمانان را به سوی آن حضرت متمایل کند.