آقاي روحاني! نفس مطبوعات به شماره افتاده

آرمان: درست است که گرانی بیداد می‌کند و شامل همه کالاهای اساسی و مهم می‌شود، درست است که فضای مجازی زمینه‌ای فراهم کرده تا شهروندان بتوانند اخبار را دنبال کنند، درست است که عده‌ای از تلاش دولت برای کاستن از بار مشکلات، در موضوع کاغذ سوءاستفاده کرده‌اند و به گفته رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران، 200 هزار تن کاغذ با ارز دولتی در سال 97 وارد کشور شده اما تنها 14هزار تُن توزیع شده و درست است که در خصوص 184هزار تُن دیگر کسی روشنگری نمی‌کند اما هیچ‌کدام از این موارد و بسیار مورد دیگر نافی اهمیت مطبوعات نیست. مطبوعاتی که هم خود را نسبت به انعکاس واقعیت‌ها متعهد می‌دانند، اکنون برای ادامه راه چنان سخت تحت فشار قرار گرفته‌اند. مدیران مسئول سه روزنامه که هر سه نماینده‌های مجلس دهم هم هستند، برای رسیدن به نتیجه‌ای عاجل به رئیس‌جمهور نامه نوشته‌اند و از این دشواری سخن گفته‌اند؛ شرایطی که ممکن است ادامه فعالیت مطبوعات را در ابهام فرو ببرد. آنها از نفس‌هایی گفته‌اند که کم‌کم به شماره می‌افتد و کیست که نداند با به شماره افتادن نفس‌های مطبوعات، جمعیتی از فرهیخته‌ترین شهروندان این سرزمین هم به شماره خواهد افتاد؛ خبرنگاران، نویسنده‌های مطبوعات، عکاسان خبری و... جناب آقای دکتر حسن روحانی؛ رئیس‌جمهوری محترم اسلامی ایران، با سلام و احترام. این چندمین مرتبه است که در سال‌های اخیر پیرامون شرایط مطبوعات، با شما صحبت می‌کنیم. البته این نکات لزوما به صورت نامه یا بیانیه ارائه نشده بلکه در دیدارهای شما با اهالی مطبوعات و رسانه‌ها نیز که معمولا در ایام ماه مبارک رمضان رخ می‌دهد این موضوعات تشریح شده و البته به دستگاه‌های مسئول دولت نیز انعکاس یافته است. بار دیگر تاکید می‌کنیم نفس‌های به شماره افتاده نشریات مکتوب در سال 97 می‌رود تا در تندباد کم توجهی‌ها و سوء مدیریت بخش‌های مسئول در دولت و سایر دستگاه‌های تصمیم‌گیر، قطع شود و بیمار در حال احتضار مطبوعات، برای همیشه رخت از کشور بربندد. از ابتدای سال 97 و پس از جهش قیمت ارز در کشور، افزایش قابل توجه قیمت محصولات و بهای تمام شده آنها، هر روز به یک حوزه سرایت کرد و آن را به تلاطم واداشت. حتی محصولاتی که ارزبری خاصی هم نداشتند رشد حدود صددرصدی را تجربه کردند. از لوازم خانگی اعم از داخلی و خارجی تا خودرو، ملزومات ساختمانی، مواد غذایی، گوشت، مرغ، نهاده‌های دامی، پلاستیک، لوازم یدکی و لاستیک و پوشک و دستمال کاغذی! همه متولیان هم در هر موضوعی با مناسبت و بی‌مناسبت از مجلس و دولت و سازمان تعزیرات حکومتی و شورای رقابت و... خود را ملزم دیدند اهمیت ورود به بازار برای رساندن آن به تعادل را یادآور شوند. طنز ماجرا آنجاست که دغدغه‌های مردم درباره گرانی‌ها از طریق همین مطبوعاتی به گوش مسئولان می‌رسد که خودشان به شکل مشقت باری در حال گذران روزانه امورات خود هستند و همان اقتصاد نیم‌بند این حوزه که بارها به آسیب شناسی آن پرداخته شده نیز در اثر افزایش لجام گسیخته قیمت ملزومات این صنف، لطمه اساسی دیده است.
جناب آقای دکتر روحانی!
هیچ مسئولی اهمیتی برای رشد سیصد درصدی اقلام اصلی انتشار مطبوعات نظیر کاغذ و زینک قائل نشده و رسالتی برای به تعادل رساندن قیمت احساس نکرده است. می‌دانید تامین کاغذ داخلی کاملا به خارج از کشور و قیمت ارز وابسته است. در ماه‌های گذشته با توجه به نامشخص و غیر شفاف بودن میزان تخصیص ارز 4200 تومانی به واردات کاغذ، نبود معیارهای مشخص برای انتخاب شرکت‌های وارد کننده کاغذ با ارز دولتی و در پرتو بی‌توجهی کامل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر امر توزیع آن، تقریبا مطبوعات نتوانستند از این ظرفیت بهره‌ای ببرند.
ادامه صفحه 16