روزنامه آرمان امروز
1397/12/28
لغزنده مثل ۹۷؛ داغ مثل ۹۸
سال 97 سال لغزندگیهای مداوم بود. این لغزندگیهای مداوم در عرصههای گوناگون خود را به نمایش گذاشت. آمارهای مختلف در جامعه ملی در حوزههای گوناگون این معنا را در واقعیت امر نشان میدهد که در حوزههای مختلف چالشهای موجود میل به بحرانی شدن را در خود آشکار کردهاند. در صحنهها و ساحتهای گوناگونی مانند حوزه اجتماعی؛ بالارفتن آمارهای متفاوتی چون آمار طلاق، بزه، خشونت و... نشان دهنده آن است که رفتارهای فردی در حوزه اجتماعی میل به کنشهای خشونت بار و واگرا را در خود به نمایش گذاشته است و این میتواند پیامدهای نابهنجاری در حوزه هنجارهای اجتماعی از خود به جای بگذارد. این معنا را میتوانیم در رفتارها و کنشهای فردی و اجتماعی در ساحتهای مختلف مشاهده کنیم و با ردیابی آن به دادههای فراوانی دست یابیم. در حوزه مسائل اقتصادی پیرو اتفاقات سال 97 دلار نزدیک کانال 20 هزار تومان شد و با تلاش فراوان و هزینههای بسیار زیاد خود را به کانال 12 تومان رساند. در حالی که در آغاز سال در کانال 4تا 5 هزار تومان قرار گرفته بود. این ارزش پول ملی ایران را کاهش میدهد؛ اگرچه این کاهش بنا به آنچه که مسئولان مفروض میکنند و آن را با چالش فراروی ارزش پول ونزوئلا میسنجند، اما نفس این سنجش و تطبیق دادن آن بسیار هزینهآور و تحقیرآمیز است. در کنار ایران کشورهایی مانند افغانستان و عراق که دهههاست در جنگ هستند امروز ارزش پول بالاتری دارند. اگر این نکته را قبول کنیم که از منظر اقتصادی ناموس اقتصادی کشور پول ملی آن کشور است باید بپذیریم که در سال 97 این لغزندگی بسیار هزینهآور و تحقیرآمیز بوده است. از منظر سیاسی باید واگراییها را به عنون عرصههای لغزندگی در جامعه ملی مورد توجه قرار دهیم. شاید این بیان سخت بیاید و حمل بر سیاهنمایی شود، اما واقعیتها و امر واقع موجود در جامعه به حدی عیان است که به راحتی نمیتوان از کنار آن گذشت و باید این واقعیتها و امر واقع را پذیرفت. اگر نتوانیم این واقعیتها و امر واقع را بپذیریم که شکاف در برخی زمینهها افزایش داشته، به گونهای که بعضی از کنشگران سیاسی با هدف قرار دادن دولت روحانی و با ایجاد فضای نقادانه از تریبونها به شکاف ملت-دولت دامن زدهاند، به این نکته توجه ندارند که در نهایت این شکاف ملت-دولت به شکافهای دیگر تسری پیدا میکند؛ چرا که اساسا ملت به نیکی دریافته که دولت دارای توانایی محدودی است به گونهای که انتصاب و حتی استعفای وزرایش در سال 97 در نهایت در دولت تعیین تکلیف نمیشود یا در مجلس نظارت نمیگردد و این نشانگان خود را به خوبی در ماجرای استعفای دکتر محمدجواد ظریف و آنچه که در باب جهانگیری این روزها در اخبار و خبرگزاریهای متفاوت انعکاس یافته نشان میدهد. آنچه که در باب توصیه رهبر اصلاحات به حسن روحانی در چند روز گذشته مطرح شده مبنی بر اینکه اگر نمیتواند کاری کند استعفا دهد، همه اینها نمایانگر چنین ویژگیهایی هستند و آیا میتوانیم بدون دیدن این دیتاها و اطلاعات و به تبع آن دانایی ناشی از آن، آینده را به خوبی مدیریت کنیم؟ زیست بوم ایران با مسائل و مشکلات عدیدهای روبهرو بوده است. کمبود آب، از بین رفتن تالابها در شمال و جنوب، مردابها و مسائل ناشی از آن میتواند در سال 98 زمینهساز ایجاد بحرانهای دیگر شود که پیامدهای اجتماعی و سیاسی خود را به نمایش بگذارد. از منظر عاملیتها ضعف در بسیاری از مراتب نیروی انسانی در مدیریت وضع موجود و ترسیم وضع مطلوب آینده به گونهای شده که امروز به جای 1404 بار دیگر چشم انداز 1444 مطرح میشود. آنچه که رهبری نظام جمهوری اسلامی در بیانیه گام دوم بر اساس آرمانها، اصول و ارزشهای بیان شده در انقلاب اسلامی برای رسیدن به یک تمدن نوین اسلامی مطرح میکنند از اهمیت برخوردار است. اما سخن این است که آیا توانستهایم پس از انقلاب اسلامی نظام جمهوری اسلامی را در زمینههای گوناگون اجتماعی اقتصادی، زیست بوم، فناوری، سیاسی، ارزشی-فرهنگی، رسانه، نیروی انسانی، امنیت و قانون در چارچوب سند چشم انداز 1404به پیش ببریم؟ همان سند چشماندازی که به هر ترتیب نگارش پیدا کرد آیا ارزیابی و ترازی برای آن وجود دارد؟ به هر ترتیب باید این نکات را مدنظر قرار دهیم. در چارچوب این معنا باید گفت این لغزندگی سال 97 اگر کنترل نشود همانگونه که پیشبینی میشود در پیچ خطرناک سال 98 میتواند موجب خروجیها و پیامدهای نامبارکی شود. با توجه به آنچه که در باب هجمه بینالمللی ایالات متحده آمریکا دیده میشود و اوضاع منطقه که در عمل دکترین آمریکا بر علیه ایران یعنی محدودسازی همکاری بینالمللی با ایران و محاصره منطقهای تهران را عملیاتی و درپی تبدیل چالش ایران به یک دشمن معنادار در جهت تزاحم نظامی در منطقه است، موجب خواهد شد که فروش نفت کاهش پیدا کند و با وجود تورم و رکود اقتصادی که هم اکنون پیشبینی میشود زمینههایی حاصل شود که کسری بودجه در سال 98 گریبانگیر دولت شود. در این وضعیت آنچه که باید بدان اندیشید گفتمان سلام در درون و صلح در برون است. این نکته نیازمند تحولی عظیم در سیاستگذاریهای کلان، ادبیات سیاسی و شجاعت در ایجاد یک فضای تحولگونه در همه زمینهها در عرصه سیاست داخلی، منطقهای و بینالمللی است. سال 98 سال داغی است که گرفتن تصمیمهای بزرگ گریزناپذیر خواهد شد.* آینده پژوه سیاسی و اجتماعی
سایر اخبار این روزنامه
اگر بابا زنده بود؛ FATF هرگز معطل نميماند
دیدار محرمانه ظریف با مراجعقم
من طلبکارم!
دولت در سال۹۷ به فکرحل مشکلات کشور بود
با انسجام ملی از شرایط سخت عبور میکنیم
نقشه راه اقتصاد در سال ۹۸
قانون بازنشستگي تبعيضبردار نيست
تشکیل فراکسیون امامزادگان در مجلس!
حذف عادل از«نود»؟
مجمع تشخیص و رفع یک سوءتفاهم
یاد د اشـتهـای اخـتصـاصـی
لغزنده مثل ۹۷؛ داغ مثل ۹۸
سال جدید و چند نکته
چرایی عدم موفقیت مدیران در ساماندهی امور
حذف عادل از«نود»؟
بازی را نبازیم !