روزنامه آفتاب یزد
1398/01/24
مدیریت بحران یا بحران مدیریت؟
مدیریت بحران همان گونه که از عنوان آن پیداست به مجموعه فعالیتهای ساماندهی، هماهنگی و مداخله در پیشگیری و یاسالمسازی محیطها و نواحی دستخوش حوادث و بحرانها پس از وقوع آنها گفته میشود. بحران هم میتواند ماهیت طبیعی و هم انسانی داشته باشد. در کشور ما وظیفه پیشگیری از وقوع حوادث و هم چنین مدیریت اوضاع در هنگام بحرانهای به وجود آمده به طور تخصصی و ویژه برعهده سازمان مدیریت بحران است که یکی از سازمانهای تابعه وزارت کشور میباشد. البته باید یادآور شد که مسئولیت ساماندهی بحرانها تنها برعهده این سازمان نمی باشد، بلکه طیفی از سازمانها و نهادها از جمله هلال احمر، سازمان اورژانس کشور وزارت بهداشت، نیروهای مسلح اعم از ارتش، سپاه، نیروی انتظامی، بسیج، استانداریها و فرمانداریها، سازمان راهداری و حمل و نقل جادهای وزارت نیرو و... دخیل در امر مدیریت بحران میباشند. تجربه پیامدهای حوادث و سوانح ناخوشایندی هم چون سیل و زلزلههای ویرانگر در طول سالیان گذشته بیانگر و موید این موضوع بوده است که امر مدیریت بحران در پیشگیری و پس از وقوع بحرانها و سوانح دچار چالشها و معضلات عمدهای بوده است که هم از عوامل ساختاری و بیرونی و هم از عوامل غیر ساختاری نشات گرفته است که به طور بارزی در سوانح و بلایایی که اخیرا در کشور حادث شده است، از جمله زلزله ویرانگر آبان ماه 1395 در استان کرمانشاه و سیلابهای مخرب فروردین ماه سال جاری در استانهای گلستان، مازندران، لرستان و خوزستان و... میتوان مشاهده و درک نمود. به طور قطع میتوان اظهار نمود که ضعف کار کارشناسی و عدم نگاه علمی و اقدامات پیشگیرانه به مسئله سیلابها و تخریب کنندگی آنها، سبب وقوع این چنین حوادث زیانبار شده که منجر به خسارات مالی و جانی بسیار شده است. حال کوشش کردهایم که علل عمده این چالشها و معضلات در حوزه مدیریت بحران کشور را شناسایی و تشریح نماییم. 1- نخستین مسئلهای که باید بدان توجه کرد این است که مدیران و متولیان امر مدیریت بحران کشور تخصص علمی و لازم در این حوزه ندارند و این مسئله میتواند به نظرات و اقدامات غیر کارشناسی و غیرعلمی منجر شود که به تبع این اقدامات نمی تواند مانع از بروز خسارات بسیار ناشی از بلایای طبیعی و انسانی شود. مدیران در حوزه ستادی و اجرایی عمدتا آموزشهای تجربی دارند و با آزمون و خطا در حال فراگیری تکنیکها و روشهای مدیریت بحران هستند. برخی مدیران با برخورداری از نفوذ و رابطه و هم چنین جناح گرایی در حوزه مدیریت بحران گمارده شدهاند و سیاسی کاری و جناح بازی بر حل اصولی و اساسی مشکلات و بحرانهای به وجود آمده غلبه پیدا کرده است. 2- دلیل عمده دوم را میتوان ضعف در آینده نگری و فقدان برنامه ریزی مدیران و دستاندرکاران امر مدیریت بحران و نیز دستگاههای ذی ربط و دخیل در این حوزه دانست. مقابله با بحرانها به خصوص بحرانهای طبیعی نیازمند رویکرد آینده پژوهانه میباشد تا با پیش بینیهای صحیح و مبتنی بر اصول علمی بتوان وقوع و پیامدهای آنها را پیش بینی و ارزیابی کرد. اما متاسفانه عدم وجود چنین نگرشی سبب این شده است که اقدامات و کارها متناسب با وقوع حوادث و سوانح نبوده و با شروع یک بحران، پیامدهای آن نیز به گونه غافلگیرانهای به وقوع بپیوندد. برای مثال در سیلابهای اخیر نیز مشاهده گردید که باید مسیلهای جریانات آب همواره بازگشایی و لایروبی شود تا سیلهای خروشان راه تخلیه داشته باشد، اما با اقداماتی همانند ساختن پارکها، جادهها و فضاهای سبز و یا احداث راه آهن تنها به مسدود شدن این مسیلها کمک میشود. در صورتی که اگر برنامههای جامع، منسجم و آینده نگرانه به این مسائل طراحی و اجرا شود، قطعا آمادگیهای متناسب برای مقابله با بحرانها و کاهش هر چه بیشتر میزان بالایا و خسارات صورت میپذیرد. 3- بحث دیگر مربوط به شفافیت و پاسخگویی مسئولان نهادهای ذیربط در امر مدیریت بحران کشور است. به گونهای که در این رابطه فشار عمومی از سوی مردم و نیز نهادهای نظارتکننده بر پاسخگویی و شفافیت عملکرد احساس نمیشود و این خود موجب میشود که بعضا کمکاری و سهل انگاری در انجام ماموریتهای پیشگیری و نیز مقابله با بحرانها صورت پذیرد.
از آن جا که فرهنگ پاسخگویی همچنان یک نقطه ضعف کلیدی در نظام مدیریت بحران کشور بهشمار میرود، تاکنون دیده نشده است که مسئولی در قبال اشتباهات صورت گرفته (که رخدادن آنها امری بدیهی است) به مردم پاسخگو باشد یا حداقل از مردم عذرخواهی کند. در حالی که اگر فشار از سوی مراجع ارزیابی کننده و نیز ازسوی افکار عمومی باشد، قطعا پاسخگویی و روشنساختن اقدامات و برنامهها در زمینه بحرانها میتواند از کم کاری و تسامح مسئولین و متولیان
امر مدیریت بحران کشور جلوگیری کند. 4- بحث دیگر به عدم استفاده از مردم و سازمانهای مردم نهاد در امر مدیریت بحران است. زیرا اگر از مشارکت مردم و سازمانهای مردمی در این راستا استفاده شود، قطعا نتایج بهتر و موثرتری در مقابله با بحرانها گرفته خواهد شد. در همه مسائل،
برنامهها و اقدامات در هر حوزهای تجربه نشان داده است زمانی که از نیروی مشارکت مردمی بهرهگیری شده است نتایج سریعتر، بهتر و کارآمدتر حصول شده است. بررسیها نشان داده است منسجم نبودن تشکلهای مردمی و سازمانهای غیر دولتی برای زمان وقوع بحرانها، نبود مدل خاصی برای جذب، سازمان دهی و مشارکت فعال مردم در جریان مدیریت بحران از اهم چالشهای حوزه مشارکت مردمی و سازمانهای مردم نهاد در این رابطه است. 5- عدم هماهنگی و کار تیمی دستگاههای مسئول و متولی امر مدیریت بحران که نشات گرفته از ضعفهای قانونی در این رابطه است که نبود قانون مدون جهت یکپارچگی و هماهنگ سازی نیروها و دستگاههای دخیل در مدیریت بحران بر این مسئله را نشان میدهد. فقدان سند جامع مدیریت بحران نیز مزید بر این علت است که کارها و اقدامات دستگاهها تداخل کاری با همدیگر داشته باشد و حالت جزیرهای به خود گرفته و نتواند بحرانها را به طور کامل مهار و ساماندهی نماید. باید این نکته را مدنظر داشت که مدیریت بحران امری گروهی است که تمام کوششهای نهادهای مربوطه باید تکمیلکننده یکدیگر باشد و میان آنها نباید موازیکاری، تضاد، تعارض و... وجود داشته باشد. لذا ضرورت تدوین سند جامع مدیریت بحران در اینجا قابل استنتاج است. 6- عدم وجود پشتیبانی مالی و بودجهای از طرحهای مدیریت بحران به عنوان آخرین علت عمده ناکارآمدی و ضعف این حوزه تلقی میشود که این مورد نیز از موانع قانونی است که در بودجههای هر ساله سهم حوزه مدیریت بحران بسیار کم تر از آن چیزی است که نیاز واقعی برای مدیریت حوادث و سوانح مخرب در نظر گرفته میشود. به طوری که اگر در امر پیشگیری از سوانح و بحرانها بتوان موفق عمل کرد قطعا میتوان از صرف هزینههای کلان در هنگام وقوع بحرانها جلوگیری به عمل آورد.
* کارشناس ارشد برنامه ریزی رفاه اجتماعی
** کارشناس ارشد جمعیت شناسی
سایر اخبار این روزنامه
مستاجرها گوش به زنگ باشند!
مدیریت بحران یا بحران مدیریت؟
نتانیاهو زمینه ساز پیروزی ترامپ در 2020 ؟
تور سیل گردی برخی مدیران با سُس اضافه!
روسها دست بکار شدند
ماجرای صفهای پیاز تنظیم بازاری
ادامه کلاهبرداری سودجویان به بهانه کمک به سیل زدگان
خانه کلنگی؛ سوگلیهای جدید در بازار مسکن
دومینوی سقوط دیکتاتورها در آفریقا
آسانژ متهم یا قهرمان؟!
پطروس فداکار واقعی اینها هستند
فریاد استانهای شمالی کجا شنیده میشود!؟
جامعه مدنی و دشمنانش
نظامیان مدافعان ایران زمین
مراقب خوزستان باشید
گرگ باران دیده !
مدیریت بحران یا بحران مدیریت؟