روزنامه خراسان
1398/02/07
مطالعه کتاب های «آبراهامیان» با کدام پیش فرض ها؟
برای کسانی که اهل مطالعه آثار مربوط به تاریخ معاصر ایران هستند، نام «یرواند آبراهامیان» و به ویژه کتاب مشهور او «ایران بین دو انقلاب» بسیار آشناست؛ کتابی که با ارائه سبک جدیدی از تحلیل های تاریخی به زبان فارسی، محبوبیت بسیاری نزد تاریخپژوهان، دانشجویان و دیگر علاقهمندان پیدا کرده است و به عنوان منبع درسی، در بسیاری از دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی ایران، استفاده می شود. یرواند آبراهامیان در سال 1319 در تهران و در خانوادهای ارمنی زاده شد. تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش گذراند و در سال 1330 برای زندگی و تحصیل، همراه با خانوادهاش به انگلیس رفت و بعدها مدرک کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه آکسفورد گرفت و در سال 1342 به آمریکا رفت تا در دانشگاه کلمبیا تحصیل کند؛ رهاورد این سفر، دریافت مدرک دکترای تاریخ از این دانشگاه بود.آبراهامیان پس از فراغت از تحصیل، به تدریس تاریخ ایران در دانشگاههای آکسفورد و پرینستون پرداخت و تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، آثاری را در حوزه تاریخ به رشته تحریر درآورد؛ آثاری مانند «یک آنارشیست آمریکایی، زندگی والترین کلیر»(1978م) و «آنارشیسم در انقلاب روسیه»(1973م) که هیچکدام به زبان فارسی ترجمه نشده است. او در دوران انقلاب، عضو برخی از محافل روشنفکری مخالف رژیم پهلوی در اروپا بود. آبراهامیان هم اکنون ساکن آمریکاست و در کالج باروک، واقع در شهر نیویورک به تدریس تاریخ عمومی مشغول است.دیدگاههای سیاسی
آبراهامیان آشکارا دارای گرایشهای سوسیالیستی است. او در یک مصاحبه، خود را یک ایرانی ارمنی مینامد که به دیدگاههای سوسیال دموکرات تمایل دارد. رویکرد وی در نگارش آثارش نیز کاملاً برگرفته از شیوه تاریخ نگاری جریان چپ است. دورانی که آبراهامیان پژوهشهای تاریخی خود را آغاز کرد و در واقع به این مقوله علاقه نشان داد، همزمان با دورانی بود که مورخان به شکل فزایندهای به سبک تاریخنگاری چپ گرایانه علاقه نشان میدادند؛ سبکی که حصار یکنواخت و سنتی تاریخنگاری را در هم میشکست و به دنبال ریشههای وقایع تاریخی در بطن جوامع میگشت و تقریباً به طبقات فرادست جامعه و نقش دایمی آن ها در تاریخنویسی، بی اعتنا بود. آبراهامیان مهم ترین اثر خود یعنی «ایران بین دو انقلاب» را در حالی به رشته تحریر درآورد که از چنین جوّ خاصی در عرصه پژوهشهای تاریخی عبور کرده بود. کتاب او برای نخستین بار در سال 1982(1361) توسط دانشگاه پرینستون منتشر شد و به لحاظ نگارش و سبک تحلیل، به کتاب «تاریخ مردمی آمریکا»(A People's History of the United States) نوشته «هوارد زین» که دو سال قبل از آن منتشر شده بود، شباهت داشت.آبراهامیان نیز به تقلید از سبک پررونق آن دوران، به اثبات تأثیر جامعه در وقایع تاریخی روی آورد و کوشید تا به هر پدیده تاریخی از پشت عینک «اجتماع» بنگرد. این شیوه نگارش، به دلیل روان، قابل فهم و ساده بودن، مورد اقبال علاقهمندانی قرار گرفت که از متون رسمی، خشک و یکنواخت تاریخی پیشینیان که مملو از اصطلاحات پیچیده بود، خسته شده بودند. » از نظر آبراهامیان، عوامل داخلی نقش مهمی در به وجود آمدن وقایع تاریخی دارند. او که به مارکسیسم از منظر آکادمیک آن معتقد است، باور دارد که تحولات خارجی، نقش چندانی در بروز و ظهور پدیدهها و وقایع تاریخی ندارند و هنگامی که ناگزیر از بیان این واقعیت میشود، از کنار آن به سرعت میگذرد. یکی از مهم ترین ویژگیهای آثار آبراهامیان، بهرهگیری او از منابع تاریخی و اسناد بکر و کمتر دیده شده است. او از زبان تحلیل برای فضاسازی مناسب بهره میگیرد و مستندات خود را استادانه در این فضا، جانمایی میکند. چنین رویکردی، باعث پذیرش راحتتر مدعای آبراهامیان برای خوانندگان میشود و آثار او را مقبولتر میکند. او در کتاب «کودتا»، این رویه را به شکل ماهرانهای به کار گرفتهاست و پس از عبور دادن خواننده از پیچهای متعدد تاریخی و عرضه اسنادی که بسیاری از خوانندگان را به حیرت میاندازد، در نهایت تیر خلاص را شلیک و باور خود را در ذهن خواننده ثبت میکند.
آثاری که نسبت به نقد، «واکسینه» نیست!
هر چند آثار آبراهامیان در حوزه تاریخ معاصر ایران، به دلیل کیفیت و الگوی تحلیل، جایگاه ویژهای دارد اما این به آن معنا نیست که نوشتههای وی، فارغ از هر نوع نقد و ایرادی، قابل استفاده برای عموم علاقهمندان و پژوهشگران است. اولاً نباید از یاد برد که آبراهامیان در آثار خود، مانند هر مورخ دیگری، از جانبداری مصون نیست بلکه نسبت به دیگر مورخان و نویسندگان همدورهاش، با شدت بیشتری تحت تأثیر دیدگاههای سیاسی و جامعهشناختی خود، به نگارش آثارش میپردازد. یکی از مهم ترین جلوههای بیرونی این رویکرد که مورد توجه منتقدان آبراهامیان نیز قرار گرفته، توجه بیش از حد وی به تاریخ حزب توده در کتاب «ایران بین دو انقلاب» است. بدون اغراق میتوان گفت که آبراهامیان حدود یک سوم کتاب خود را به شرح و تحلیل تاریخ حزب توده ایران و تأثیر آن بر وقایع دوران معاصر اختصاص داده است؛ رویکردی که با توجه به شواهد تاریخی موجود، زیادهروی به نظر میرسد. از سوی دیگر، آبراهامیان به دلیل نوع نگرش ویژهاش به تاریخ و نحوه تحلیل وقایع، یعنی نگاه چپ گرایانه مبتنی بر بررسی اتفاقات و اسباب آن ها از دریچه جامعه شناسی سیاسی، خود را از ورود به مقولههای دیگر محروم کرده و این موضوع باعث توجه کمتر او به ماهیت واقعی پدیدههای تاریخی شده است. نمونه بارز این موضوع را میتوان در دیدگاههای آبراهامیان درباره جنبش بابیه سراغ گرفت که نگارنده این سطور، در صفحه 12 شماره 18950 روزنامه خراسان و طی یک یادداشت مستقل به بررسی آن پرداخته است.
سایر اخبار این روزنامه
مرگ تدریجی کودکان روی نمایشگر!
ایول، ایول؛ داش مجیدُ ایول
روایت الهام بخش یک جراح مغز بعد از ابتلایش به سرطان
داستان این بازگشت ها
«بازی با زمان» برای گذار از ترامپ
شوک نویسنده های مجازی!
مطالعه کتاب های «آبراهامیان» با کدام پیش فرض ها؟
بایدن و گام لرزان دموکرات ها برای 2020
دستبرد گوگل به گوشی ایرانی ها
هم صدا با پدیده تا آسیا
پست های جنجالی توئیتر احمدی نژاد درباره گروه های «رپ»
توضیحات سرافراز درباره ویدئوی جنجالی
شلیک مرگبار در پارکینگ
آثار هنرمند باید بازتابی از جامعه باشد
تحلیل های جدید از غیرقابل اجرا بودن قطع صادرات نفت ایران
ماکارونی هم لاکچری شد!