تحلیل واکنش «علی مطهری» به حوادث ورزشگاه‌های ایران در گفت‌وگو با کارشناس این حوزه بررسی می‌شود

پدیده‌ای به‌نام خشونت
سیدجواد میری: مشکل با بخشنامه صادر کردن قابل مدیریت نیست
همدلی| گروه سیاسی ـ محسن فیض‌اللهی ـ
رخدادهای ورزشگاه‌های ایران در زمان برگزاری مسابقات لیگ برتر فوتبال، هرروز جنجال‌های تازه‌ای دارد. از شعارهای جدایی‌طلبانه در ورزشگاه تبریز تا سنگ‌پرانی و فحاشی‌های رکیک در بیشتر استادیوم‌ها و دست آخر درگیری خشن تماشاگران در بازی اخیر پرسپولیس و سپاهان که منجر به کشته شدن یک تن و جراحت بیش از 300 تن شد.


باید در نظر داشت که فوتبال پدیده‌ای غربی و وارداتی است و کشورهای اروپایی در تمام زمینه‌های این پدیده که امروز تبدیل به صنعتی پر درآمد شده، تجربه‌های گران دارند. درگیری و خشونت در دنیای فوتبال کم دیده و شنیده نشده و لطمات و صدمات ناشی از این خشونت‌ها گاه تا پایان عمر به آسیب‌دیدگان همراه بوده است.
این نکته درست است که هر پدیده وارداتی را می‌توان تا حدودی بومی‌سازی کرد اما کلیت آن را نمی‌توان تمام و کمال مطابق با کشور واردکننده تغییر داد.
برای هر پدیده وارداتی باید ابتدا فرهنگ‌سازی شود و راه‌های رویارویی با ناهنجاری‌های آن بررسی و راه‌کارهایی برای رفع آن‌ها در نظر گرفت.
نخست باید گفت که سازوکار تماشای یک بازی در استادیوم‌های ایران آنقدر عقب مانده و ابتدایی است که نمی‌توان گمان کرد در کشورهای هم‌سطح ایران نیز تا این اندازه نازل و فشل باشد.
با این همه در تمام کشورها حتی در توسعه یافته‌ترین آن‌ها تماشاگرانی ناراحت و خشن وجود دارند که تا یکی دو دهه پیش باعث جنجال‌های فراوان در استادیوم‌های شهرهای اروپایی می‌شدند و شمار چنین تماشاگرانی در انگلستان بیش از همه جاست.
حال باید دید انگلستان چه کرده که اکنون در استادیوم‌های بدون حصارش، تماشاگران تنها 5 متر با بازیکنان فاصله دارند، اما در حساس‌ترین رقابت‌های آنان هم اتفاق نادرستی نمی‌افتد.
ابتدا باشگاه‌ها که روی هواداران خود بیشتر تسلط دارند وارد عمل شده و با کار فرهنگی و تاکید بر این نکته که فوتبال پدیده‌ای برای لذت بردن است، این ذهنیت را جا انداختند که از تماشای فوتبال باید لذت برد.
در اروپا با سیستم‌های دقیق امنیتی همه تماشاگران شناسایی شده و در صورت هر گونه تنش، خشونت و بی‌قانونی ابتدا از ورود به استادیوم‌ها برای مدتی منع شده و پس از پایان مدت و در صورت تکرار همان رفتارها با آنان برخورد قضایی که شامل جرایم مالی است می‌شوند.
«علی مطهری» نماینده محترم مردم تهران به تمام این موارد در یادداشتی اشاره کرده اما در بخشی نوشته: «...جالب است که در چنین شرایطی برنامه ۹۰ شبکه سه هم که در اصلاح این امور نقش موثری است بنا به دستور تعطیل می‌شود.
غربی‌ها ذاتاً از شرقی‌ها وحشی‌ترند. این را تاریخ اروپا و آمریکا ثابت می‌کند. اما همین غربی‌ها به خاطر کنترل و مدیریتی که بر آنها اعمال می‌شود در همه امور اعم از نحوه رانندگی و حضور در ورزشگاه‌ها و غیره به نظم درآمده‌اند. اگر جریمه‌های سنگین و دقیق نمی‌بود آنها از ما بدتر بودند. باید به تعداد کافی دوربین در ورزشگاه‌ها نصب شده باشد و اخلال‌گران و کسانی که اموال بیت‌المال را آسیب می‌زنند و یا فحاشی می‌کنند مثلاً تا سه سال از ورود به ورزشگاه محروم شوند.
اکنون لازم است پلیس و مسئولان امنیتی به کمک دوربین‌ها تمام خاطیان را بازداشت کنند و کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال نیز بدون مجامله و چشم پوشی احکام عادلانه صادر کند و البته بعد از مدتی نیز در اثر فشارها عقب‌نشینی نکند. مثلاً عده‌ای را تا مدتی از ورود به ورزشگاه‌ها محروم کند و افرادی که دشنام ناموسی داده‌اند در همان وسط استادیوم آزادی حد قذف یعنی ۸۰ ضربه شلاق درباره‌ آنها اجرا شود و البته خسارات مالی نیز باید از آنها ستانده شود».
نخست باید گفت که اگر حکم شلاق، تنبیهی کارگشا برای این دست تماشاگران باشد، شمار بسیاری از آنان بایددر ورزشگاه‌ها مورد «حد قذف» قرار گیرند. نکته بعدی این است که آنگاه تکلیف سیستم با تماشاگرانی که شعارهای جدایی‌طلبانه سر می‌دهند چیست و در محدوده‌های بزرگتر اینکه خشونت و فحاشی به‌وضوح در عرصه عمومی دیده و شنیده می‌شود و پرسش از آقای مطهری این است که در عرصه عمومی و جمع کثیری از مردم که این روزها در مکان‌های عمومی نیز با صدای بلند فحاشی می‌کنند، باید چه کرد؟
ممکن است «حد قذف» و شلاق به‌صورت مقطعی قائله را ختم کند اما یک نماینده تیزبین مجلس باید بداند که این ناهنجاری اجتماعی تنها به استادیوم‌های ایران منتهی نشده و در عرصه‌های عمومی و حتی فرهنگی نیز با پدیده فحاشی، تهمت‌ و برچسب زنی روبه‌رو هستیم.
«همدلی» در همین خصوص نظر دکتر سیدجواد میری استاد جامعه شناسی و عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی را جویا شده که در ادامه می‌خوانید؛
‌ جواد میری: پدیده هولیگانیسم در فوتبال ایران در حال گسترش است
سیدجواد میری استاد دانشگاه و کارشناس مسایل سیاسی-اجتماعی، در گفت‌وگو با همدلی در واکنش به اظهارات علی مطهری نماینده مجلس شورای اسلامی در خصوص شکنجه یا مجازات کسانی که در ورزشگاه طی حوادث اخیر اخلال ایجاد کرده‌اند، گفت: «به نظرم آقای مطهری تحت الشعاع اتفاقات اخیر قرار گرفته است و توجهی جدی به پیشنهاد خود نداشته‌اند. باید گفت آنچه که رخ داده و ما از آن غفلت داریم، همانا ظهور و بروز پدیده هولیگانیسم است».
میری همچنین در ادامه ضمن اشاره به گسترش یافتن پدیده هولیگانیسم در فوتبال ایران، گفت: «هنگامی‌که در تبریز بازی تراکتور-پیکان به خشونت کشید برخی تلاش کردند این رخداد را به «عوامل بیگانه» و «نفوذ پان‌ترک‌ها» و «دشمن» ربط دهند اما من تحلیلم این بود که این پدیده‌ای خشونت و درگیری در فوتبال پدیده‌ای است که سال‌هاست فوتبال در سطح جهان با آن روبه‌رو است و از قضا در جامعه‌شناسی فوتبال مفهومی هم برای این پدیده ابداع شده است و نامش «هولیگانیسم» است. به سخن دیگر، این پدیده در حال گسترش در فوتبال ایران است و ظهور و بسط آن ربطی به نفوذ دشمن یا حضور پان‌ترکیسم در فوتبال ایران ندارد و این‌گونه تحلیل‌های سطحی نمی‌توانند پدیده‌های پیچیده اجتماعی در ورزش ایران و صحنه فوتبال را «تبیین» کنند».
او در ادامه گفت:‌ «به عبارت دیگر، آنچه در تبریز و در تهران و در استادیوم‌های دیگر ایران در حال رخ دادن است ربط وثیقی به بسط پدیده «هولیگانیسم» در فوتبال ایران است که با «بخشنامه» صادر کردن قابل مدیریت نیست، بلکه نخست نیازمند فهم دقیق این پدیده و علل ظهور آن در این مقطع تاریخی در فوتبال باشگاهی ایران است. همان‌طور که می‌دانیم فوتبال در خلاء شکل نمی‌گیرد و بخشی از مناسبات اجتماعی است که در شبکه روابط «جامعوی» برساخت می‌گردد و متاثر از گفتمان‌های در هم‌تنیده قدرت است و بدون فهم هستی اجتماعی و ساختارهای شکننده آن نمی‌توان ظهور هولیگانیسم را درک کرد».
این استاد دانشگاه در ادامه با ذکر چند مثال برای مفهوم هولیگانیسم، گفت: «به عنوان مثال، بسط حاشیه نشینی و کاهش توزیع عادلانه «تعلیم و تربیت» و «خرد شدن طبقه متوسط» و «توده-وار شدن جامعه» و ... می‌توانند از عواملی باشند که «وضعیت آنومیک» در جامعه ایران را تشدید کرده‌اند و در صحنه فوتبال مجال بروز و ظهور جمعی ناکامی‌ها به صورت هولیگانیسم و خشونت گروهی خود را نشان می‌دهد. این پدیده با توزیع ناعادلانه منزلت و مکنت و ثروت در جامعه ایران می‌تواند تشدید شود و در عرصه فوتبال به دلیل قدرت بسیج توده‌ها در قالب «هوادار» و داشتن «پرچم» و امکان ایجاد هویت «ما علیه آنها» و ... این فرم از انفجار اجتماعی خود را عمیق‌تر نمایان می‌کند».
او در پایان گفت: «به سخن دیگر، برای فهم این پدیده در فوتبال ایران ما نیازمند دستگاه مفهومی پیچیده‌تری هستیم که خشونت سازمان یافته در عرصه فوتبال را در صِرفِ زمین فوتبال یا شخصیت مدیر باشگاه یا سهامدار باشگاه تراکتور یا سپاهان جستجو نمی‌کند بلکه در مناسبات اجتماعی ذیل هستی جامعوی پدیده‌ها را مورد مطالعه
قرار می‌دهد».