روزنامه ابتکار
1398/02/10
دیدگاههای متضاد سیاسیون به موضوع مذاکره بررسی شد یکبام و دوهوای «مذاکره»
الهام برخوردارمحمدجواد ظریف، وزیر امورخارجه کشورمان روز یکشنبه در گفتوگو با شبکه سیبیاس آمریکا با بیان اینکه ایران از دیدار نکردن با رئیس ایالات متحده آمریکا پشیمان نیست، تاکید کرده بود که ما با کسی مذاکره میکنیم که به ایران احترام بگذارد. این در حالی است که روز گذشته سردار سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران گفت: دشمن میخواهد با فشارهای اقتصادی ما را به میز مذاکره بکشاند که این مذاکره مصداق «تسلیم است»، اما مردم ما هوشیار و هوشمندند و معتقدند که مذاکره در شرایط کنونی با دشمن «تسلیم شدن» محض است و قطعا تن به این ذلت نمیدهیم. همچنین علی لاریجانی، رئیس مجلس شواری اسلامی نیز گفته است مذاکره با آمریکا در مقطع فعلی اشتباه راهبردی است. با نگاهی به سخنان هرکدام از این افراد چنین برداشت میشود که چندصدایی در درون کشور نسبت به مسائل بینالمللی و نگاه سیاستخارجی وجود دارد. برخی از سیاستپردازان و نظریهپردازان معتقدند همیشه دو نوع نگاه نسبت به دستگاه دیپلماسی وجود دارد. یعنی یکی نگاه داخلی به مذاکرات بینالمللی است و دیگری نگاه جهانی و منطقهای است. درواقع دستاوردهای مذاکرات بینالمللی دو مصرف داخلی و خارجی دارد. اما برخی دیگر معتقدند نگاه سیاسی و جریانی به مسائل بینالمللی و مذاکرات دیپلماتیک عامل چنین برخوردهایی در سطح دیپلماسی کشور میشود.
مذاکره به معنای پذیرش تمام آنچه که طرف مقابل میگوید نیست
مهدی مطهرنیا، فعال سیاسی و استاد دانشگاه در رابطه با چنین دیدگاه و تفکری در گفتوگو با «ابتکار» میگوید: سیاست علم ساماندهی و سازماندهی قدرت و نحوه اعمال آن است. در سیاست باید با کمترین هزینهها بیشترین فایدهها را به دست آورد. اگر بخواهیم با هزینههای زیاد کمترین فایده را به دست بیاوریم این دیگر سیاست نام ندارد بلکه درواقع نوعی سیاست کاذب است. لذا سیاست همواره در پایان تمام کوششهای خود به جهتگیریهای غیرسیاسی روی میآورد. درواقع سیاست در همه مسیرهای عبور خود تا خط پایان همواره بر مذاکره و دیپلماسی برای دستیابی به بیشترین امتیازات با کمترین هزینهها میاندیشد. لذا اگر کسی با الفبای سیاست آشنا باشد به خوبی میداند که مذاکره به معنای پذیرش تمام آنچه که طرف مقابل میگوید نیست.
این استاد دانشگاه در ادامه میافزاید: در سابقه ایران برای مذاکره اکنون آمریکاییها به این گزاره استدلال میکنند که ایران همواره از مذاکره سخن میگوید در نهایت در پایان مذاکره فقط مواضع خود را بیان میکند. از این جهت است که بر اساس این سابقه ایالات متحده آمریکا شروطی را برای انجام مذاکره مشخص و اعلام کرده است که مذاکره برای مذاکره را نمیپذیرد لذا شرطهای دوازدهگانهای که پمپئو از طرف ترامپ بیان کرده است ناشی از همین دیدگاه و تفکر است. این شرطها به هر تقدیر زمینههایی است که ایران پذیرای آن است. لذا از یک سو باید مذاکره را پذیرفت و به عنوان یک قاعدهای عقلانی وارد مذاکره شد تا امتیازات بیشتری را به دست آورد. اما در نهایت باید بر این نکته تاکید کرد که با توجه به روابط سخت شده و بسیار پیچیدهای که در ارتباط ایران و آمریکا و همچنین انسداد میان رابطه این دو کشور به وجود آمده است اکنون به گونهای به یک وزنکشی سیاسی در جهت شکستن هیمنه طرف مقابل تبدیل شده است.
مطهرنیا تصریح میکند: در عین حال ایران در وضعیتی قرار گفته است که باید عاقلانه و خردمندانه به طرف دیپلماسی حرکت کند و از دیپلماسی به عنوان ابزار اصلی برای گرفتن امتیازات بیشتر با هزینههالی کمتر روی بیاورد اما از طرف دیگر با مخالفتهای داخلی روبهرو است که سالهاست به دنبال ایجاد وضعیتی هستند که بتوانند از آن وضعیت برای انجام مذاکره بهتر سود جویند.
این فعال سیاسی با بیان اینکه همین نکته نیز در سال 1384 مطرح بود، میگوید: زمانی که نشست سعدآباد انجام شد و ایران با اروپاییها به نمایندگی از آمریکاییها مذاکره میکرد، ما میتوانستیم به نتیجه برسیم و نتایج به دست آمده امروزی که در برجام میبینید زودتر به آن دست مییافتیم. اما همان زمان آقای علی لاریجانی بیان کرد که «ما آبنبات چوبی» نمیخواهیم. الان باید ببینیم آیا برجام باعث شد که ما بیش از آن به قول آقای لاریجانی «آبنبات چوبی» به دست بیاوریم. امروز هم ما میبینیم که این احتجاج وجود دارد که ما باید سرسختانه بایستیم و هزینههای آن را پرداخت کنیم تا در زمان مقتضی بتوانیم امتیازات بیشتری به دست آوریم. این امر ممکن است قابل قبول باشد و افکار عمومی آن را بپذیرند اما چه تضمینی وجود دارد که ما باز شاهد نوعی عقبنشینی با هزینههای بسیار بیشتر برای مردم نباشیم. لذا در حال حاضر این تعارض دو دیدگاه در داخل کشور وجود دارد و هیچکدام نمیتوانند پاسخی متقن به افکار عمومی بدهند. در نتیجه این نوع نگاه و تفکرات موجب واگرایی در افکار عمومی نسبت به هر دو تفکر خواهد شد.
مطهرنیا میافزاید: تصمیم گیرنده نهایی در سیاست خارجی و داخلی رهبر انقلاب اسلامی است. همگی باید به آنچه رهبری بیان میکنند عمل کنند. به عبارت دیگر زمانی که رهبری اعلام میکنند نباید مذاکره انجام شود دولت نمیتواند چنین عملی را انجام دهد. پس زمانی که رهبری بیان میکنند مذاکرهای صورت نگیرد رئیس دولت و یا دستگاه دیپلماسی کشور قادر به انجام چنین عملی نیستند.
این فعال سیاسی در پایان با بیان اینکه مذاکره ضرورت اجتنابناپذیر در حوزه سیاست است، بیان میکند: ما همواره باید تلاشهایی برای انجام مذاکره داشته باشیم. اما من فکر میکنم آمریکاییها با توجه به نوع موضعگیری عناصر تصمیمگیرنده در ایران با همین اظهارات آقای سلیمانی به هیچ وجه دولت را مسئول مذاکره نمیدانند. آمریکاییها از دولت و رئیسجمهوری عبور کردهاند و اگر مذاکرهای قرار باشد انجام دهند با فرادولت صورت میگیرد.
سایر اخبار این روزنامه
افزایش یا دونرخی شدن قیمت سوخت در راه است؟
قیمت بنزین، آتش تورم
جلال خوشچهره
ایران و آمریکا؛ نزدیک به نقطه جوش
لزوم ایمن و سالمسازی فضای مجازی
«ابتکار» از قصه تکراری فعالیت احزاب نوظهور در آستانه انتخابات مجلس گزارش میدهد
همه چیز درباره ورود حزبی به مجلس
انتخابات پارلمانی اسپانیا با پیروزی شکننده چپها و نتیجه بیسابقه برای راستگرایان افراطی پایان یافت
چرا باید آگاهیرسانی «درباره بچهها» را جدی گرفت؟
درباره کودکان، برای کودکان
دیدگاههای متضاد سیاسیون به موضوع مذاکره بررسی شد
یکبام و دوهوای «مذاکره»
آیا باورهای مثبت درباره کیسههای پلاستیکی زیستتجدیدپذیر درست است؟
کیسههای ماندگار
رهبر انقلاب در بازدید از نمایشگاه کتاب تهران
وزیر فرهنگ و وزیر صنعت مسئله کاغذ را حل کنند
راهکارهایی که معاون اول رئیسجمهوری برای عبور از چالش فروش نفت ارائه داد
از کاهش هزینهها تا بهرهگیری از ظرفیت کشورهای دوست و همسایه
وزیر بهداشت در مجمع جهانی سلامت: مقابل متجاوزین به سلامت مردم ایستادگی کنید
راهکارهایی که معاون اول رئیسجمهوری برای عبور از چالش فروش نفت ارائه داد
از کاهش هزینهها تا بهرهگیری از ظرفیت کشورهای دوست و همسایه
لزوم ایمن و سالمسازی فضای مجازی
آیا مذاکره به معنای تسلیم است؟