روزنامه همدلی
1398/02/17
شادیهای ایرانی در آینه پیامرسانها
عادل جهانآرای- جامعه به عنوان موجودی حیاتمند به عناصری برای ادامه حیات خود نیازمند است. یکی از این عناصر که اتفاقا بیشتر جامعهشناسان و روانشناسان وجود آن را ضروری میدانند، شادی است؛ عنصری که امروزه بسیاری از تریبونهای رسمی و غیررسمی نبود آن را عملا و علنا در جامعه ایرانی کمرنگ یا گاهی بیرنگ میدانند. برخی معتقدند به دلیل آنکه سیستم، امکانی برای شادی مردم فراهم نمیکند یا گاهی جلوی برخی از فعالیتهای شادمانه را، که حتی مقبول عرف و اخلاق اجتماعی است، میگیرد، در آن سو، خود باعث میشود عصبیتهای رفتاری و کنشهای پرخاشگرانه افراد در جامعه افزایش یابد و خشونت، که عنصری ضد جامعه و از بین برنده توان روحی و روانی و حتی سرمایهای افراد است، هر لحظه متورم شود و مناسبات درست و سازوکارهای لازم زیست سالم شهری را خدشهدار سازد. اما عدهای اعتقاد دارند آدمهای شاد از امکانات کم محیطی یا مناسبتهای خاص قومی یا طبیعی میتوانند بدون آنکه کسی «فرموده» یا «نفرموده» باشد، خود زمینههای شاد بودن را فراهم کنند.البته این دیدگاه میتواند مثالها و نمونههای زیادی در جامعه ایرانی ما داشته باشد. مثلا فصل بهار که زمان کاشت یا نشای بسیاری از محصولات کشاورزی در برخی از استانها است، - خاصه استانهای شمالی- فرهنگ آنها آمیخته با جشنها و مراسم گوناگون شادی است. اجرا و انجام این نوع مراسم شادمانه، که معمولا با استقبال فراوان اقشار مختلف جامعه بومی یا حتی غیر بومی روبهرو میشود، در حقیقت دریچهای است برای برونرفت فضای رخوت و سستی یا نگرانیهای روحی–روانی و از سوی دیگر کاهش پرخاشگری و خشونت.
در سرزمین ایران تاریخی، آیینهای فراوانی برای شادی وجود دارد، اما عجیب است که بسیاری از این آیینها نه گرامی داشته میشوند و نه آنکه به اجرا در میآیند. کافی است نام جشنهای مختلف ایرانی را ردیف کنیم تا دریابیم که جامعه ایرانی، از گذشتههای دور و تاکنون معمولا جامعهای شاد بود تا غمگین. شکی نیست هر چه جامعه از شادی تهی شود، به همان نسبت راه برای خشونت و دشمنی و کینه بازتر میشود و در عین حال آستانه تابآوری یا تحمل مردم پایین میآید؛ این وضعیت میتواند نتایج منفی فراوانی برای جامعه به همراه داشته باشد. وقتی از شادی حرف میزنیم، منظور شادیهای هنجارشکنانه با رفتارهای ضد اجتماعی نیست، بلکه شادیهایی است که مردم ما بر اساس عرف جامعه و محیط یا قوم و استان خود به آن باور دارند و انجام میدهند.
این روزها در برخی از پیامرسانهای اجتماعی تصاویری از شادی مردم در میان شالیزارها به هنگام نشای شالی دیده میشود که نمونهای از همان استفاده درست از امکان محیطی و بومی است. این تصاویر در بطن خود یک واقعیت دیگر را هم به تصویر میکشد و آن اینکه برخلاف نظر برخیها که مدام بر طبل بستن و محدود کردن فضای مجازی میکوبند، این ابزارها میتوانند باعث نشر شادی و القای آن به جامعه شوند. این افراد به جای آنکه جلوی پیامرسانها را بگیرند، بهتر است فضای جامعه را برای شادی مردم فراهم کنند. شادی کمتر از هوا نیست، وقتی امکان تنفس برای افراد سخت باشد، یقینا آنها دچار مصایبی میشوند که چه بسا افراد را از پای در آورد. اگر شادی در جامعه نباشد، شک نباید کرد که مصایب خاص آن دامن جامعه را میگیرد.
اگر برخی افراد از پیامرسانهای اجتماعی امروز به شکل نادرست استفاده میکنند، شاید بتوان برای آنها محدودیت ایجاد کرد، اما وقتی اکثریت کاربران از این فضا برای همزیستی بهتر بهره میگیرند، چرا باید آنها را از این امکان بینصیب گذاشت. قوانین بازدارنده برای خاطیان نوشته میشود، نه آنکه همه افراد را در بر بگیرد. اگر کسانی از فضاهای گاه شادمانه مردم سوءاستفاده میکنند، نمیشود همه مردم را از شاد بودن محروم کرد. شادی حق جامعه است، حقی که در ذات آنها نهفته است و باید تداوم داشته باشد.
سایر اخبار این روزنامه
گزارش «همدلی» در باره چشمانداز اقتصادی از نگاه مردم؛ «یک سال حقوق، برای یک پراید »
رشد ۳۷درصدی مرگ ناشی از مسمومیت با قرص برنج در تهران از آفتکشی تا آدمکشی
فرزاد امینی در گفتوگو با «همدلی» از تئاتر، نقاشی و اکسپرسیونیسم میگوید؛ ایستادن فراروی تاریخ
درگیریهای دوباره سرزمینهای اشغالی، با همان سرعتی که اوج گرفته بود، متوقف شد غزه، دوباره آتشبس
لشکرکشی دولت ترامپ به خاورمیانه به بهانه برخورد با اقدامات احتمالی جمهوری اسلامی
شادیهای ایرانی در آینه پیامرسانها
ابلاغ بخشنامه وزیرکشور درخصوص تکالیف دستگاهها در ماه رمضان پرهیز از برپایی افطاریهای تجملاتی
بانک مرکزی: رمزهای دوم کارتهای بانکی تا پایان اردیبهشت اعتبار دارند
دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش با حضرت آیتالله خامنهای؛ تازهترین توصیهی حضرت آیتالله خامنهای به روزهداران