روزنامه آرمان امروز
1398/03/22
اگر توان دفاعي ايران نبود؛ تروريسم پيروز ميشد
در خصوص سفر شینزو آبه به تهران گمانهزنیهای متعددی در سطح رسانهای و در محافل مختلف داخلی و بینالمللی صورت گرفته و بسیاری از کارشناسان بر این نظر هستند که نخست وزیر ژاپن در پی میانجیگری میان تهران-واشنگتن است. از دیدگاه شما شینزو آبه با چه پیام مشخصی وارد تهران خواهد شد؟باید منتظر ماند و دید که آیا نخست وزیر ژاپن حامل پیام احتمالی از سوی واشنگتن برای تهران است یا خیر، اما آنچه که مسلم بهنظر میرسد این است که ژاپن نیز همانند بسیاری دیگر از کشورها از افزایش تنش و تشنج در سطح منطقه با توجه به آنکه این کشور یکی از مصرفکنندگان اصلی نفت و گاز منطقه خلیج فارس است بسیار نگران است. لذا توکیو بهدنبال آن است که امنیت منطقه حفظ شود. طبیعی است که بر مبنای پیشنهاداتی که به تهران ارائه خواهد داد پاسخ مقتضی را نیز دریافت خواهد کرد.
با توجه به آنکه طی روزهای گذشته وزیر خارجه آلمان با دستور کار اعلامی برجام و اینستکس، با هماهنگی لندن و پاریس به تهران سفر داشت. اروپا چه استراتژی مشخصی را در قبال حفظ برجام و عملیاتی کردن اینستکس دنبال میکند؟
برجام تا حدودی برای اتحادیه اروپا مسالهای حیثیتی محسوب میگردد. توافق برجام نتیجه بیش از 12 سال مذاکره است. سنگ بنای توافق هستهای در دوران دولت اصلاحات گذاشته و از آن دوران آغاز شد. ایران با سه کشور اروپایی آلمان، انگلیس و فرانسه به توافق رسید. در آن زمان که همزمان با ریاست جمهوری جورج دبلیو بوش بود طرف آمریکایی توافق تهران با کشورهای اروپایی را نپذیرفت، در نتیجه آن مذاکرات بینتیجه رها شد. در دوره دولت دکتر روحانی پس از مذاکرات اولیه در نهایت برجام به نتیجه رسید. در این دوره نیز اروپاییها همچنان با یکدیگر هماهنگ بودند. در زمان ریاست جمهوری باراک اوباما و وزیر خارجهاش جان کری خرابکاریهایی که دولت جورج دبلیو بوش داشت تا توافق میان تهران و پایتختهای کشورهای اروپایی به نتیجه نرسد این بار تکرار نشد و در نتیجه توافق هستهای (برجام) به نتیجه رسید. نکته مهم آن است که رئیس تیم مذاکرهکننده گروه موسوم به 1+5 با ایران فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی هماهنگکننده و پیش برنده خواست کشورهای اروپایی بود. بنابراین اروپا برای خود این موقعیت را قائل است که توانسته یک مذاکرات طولانی را به نتیجه رسانده و بنا به ادعای خودشان ایران را از دستیابی به سلاحهای نامتعارف هستهای بازدارد. اگرچه ایران بر مبنای فتوایی که مقام معظم رهبری دادهاند به هیچعنوان بهدنبال دستیبابی به سلاح اتمی نبوده و نخواهد بود. اما در هر صورت چنین مسالهای از سوی اروپاییها مطرح شده است. به عبارت دیگر بر مبنای توافق هستهای ایران متعهد شده بود که به سمت تهیه و تولید سلاحهای هستهای نمیرود. از سوی دیگر آنها نیز متعهد شدند که قطعنامههایی که علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل متعهد تصویب شده و در نتیجه تحریمهای سنگین و بینالمللی علیه ایران تحمیل شده تمامی آنها لغو میگردد. متاسفانه با انتخاب ترامپ بهعنوان رئیسجمهور آمریکا در واقع همان عملکرد خصمانهای که جورج دبلیو بوش در قبال ایران داشت مجددا کلید خورد. دونالد ترامپ بدون توجه به مذاکرات 12ساله و همچنین تمامی تعهدات، عرف و قواعد حاکم بر نظام بینالملل بهصورت یکجانبه از برجام خارج شد. پس از آن رئیسجمهور آمریکا با اعمال تحریمهای یکجانبه ظالمانه علیه مردم ایران و با سوءاستفاده از قدرت اقتصادی ایالات متحده و فشار به سایر کشورها سعی کرد تا فشار علیه ایران را گسترش دهد. همچنین واشنگتن سعی کرد تا با تهدید و اعمال فشار به سایر کشورها آنها را با این تحریمهای ظالمانه علیه مردم ایران با خود همراه کند. در نتیجه این اقدامات خصمانه میبایستی که تهران از خود عکسالعمل نشان میداد. به همین منظور ایران مذاکراتش را با طرفهای اروپایی ادامه داد، در نتیجه این مذاکرات طرفهای اروپایی متعهد شدند تا از طریق اینستکس به نوعی این تعهدات برجامیشان را در قبال تهران جبران کنند. طرفهای اروپایی در چارچوب بیانیه صادر کردن و همچنین موضعگیریهای سیاسی، مواضع خوبی داشتند. اما در صحنه عمل و برخورد با تحریمهای یکجانبه و ظالمانه ایالات متحده تحت این عنوان و بهانه که شرکتهای اروپایی شرکتهای خصوصی هستند و تابع دستورات دولتها نیستند، بنابراین هیچگونه اقدام عملی انجام ندادند. در نتیجه طبیعی بود که ایران نیز میبایستی از خود عکسالعمل نشان میداد. ایران صراحتا اعلام داشت که تهران به تمامی تعهداتش در چارچوب برجام پایبند بوده اما در مقابل ایالات متحده بهصورت کامل از برجام خارج شده و همچنین اروپاییها نیز به تعهداتشان در قبال تهران عمل نکردهاند. بنابراین طبیعی است که میبایستی فاز جدیدی از سوی تهران کلید میخورد که با بیانیه شورای عالی امنیت ملی، عکسالعمل تهران شکل تازهای به خود گرفت. طبیعتا وزیر خارجه آلمان ممکن است حرف تازهای برای تهران داشته باشد که میبایستی بر مبنای آن تصمیمگیریهای تازهای صورت گیرد.
با توجه به آنکه طی دیدارهای مقامهای فرانسه و ایالات متحده دو مساله مورد توافق قرار گرفته که برمبنای آن میبایستی مذاکرات تازهای میان تهران-واشنگتن صورت گیرد تا درباره مسائلی که آنها مدعی شدهاند گفتوگو شود. مشخصا آمریکاییها از مهار نفوذ منطقهای و توان دفاعی ایران چه اهدافی را دنبال میکنند؟
بهنظر میرسد طرفهای اروپایی و همچنین ایالات متحده مواضعی علیه تهران اتخاذ و اعلام میدارند که حتی در جهت منافع خودشان نیز نمیباشد. بهطور مشخص پایتختهای کشورهای اروپایی باید این مساله را درک کنند که اگر نفوذ منطقهای ایران نبود در حال حاضر گروهک تروریستی داعش هم در سوریه و شاید هم در عراق حکومت تشکیل داده بود. بنابراین در نتیجه صدور تروریسم به تمام کشورهای اروپایی و حتی به خود آمریکا متصور بود. در حال حاضر بسیاری از کشورهای اروپایی نگران بازگشت باقی ماندههای نیروهای اروپایی که به داعش پیوسته بودند در سوریه هستند. بهگونهای که در حال حاضر بسیاری از این نیروها همچنان در مناطقی همچون ادلب حضور دارند. لذا اگر نفوذ منطقهای ایران نبود حکومت سوریه ساقط شده بود و بهطور قطع به یقین داعش در آنجا حکومت تشکیل داده بود. حال مساله اساسی اینجاست که نفوذ منطقهای ایران باعث شد که ریشه یک تروریسم بسیار خطرناکی که نه تنها ایران و حتی سوریه و عراق و همچنین کل منطقه را دربر گرفته بود بلکه بلایی نه تنها برای منطقه بلکه برای کل جهان بود. حتی آمریکایی که تا حدودی دور از دسترس است میتوانست در معرض خطر داعش قرار گیرد. بنابراین نفوذ منطقهای ایران باعث شد تا این خطر تروریسم بینالمللی از میان برود. حال سوال اینجاست که چرا کشورهای اروپایی چنین مسالهای را درک نمیکنند و یا نمیخواهند درک کنند؟ این مساله، مسالهای سوال برانگیز است. بهگونهای که در بسیاری از کشورهای اروپایی همگان در آن زمان دیدند که داعش چگونه قدرت داشت در این کشورها عملیاتهای تروریستی انجام داد و عملا امنیت این کشورها را با خطر جدی مواجه ساخت. پس نفوذ منطقهای ایران نه تنها به نفع مردم ایران، عراق، سوریه و کل کشورهای منطقه، اروپا و آمریکا است چون این قدرت بازدارنده جلوگیری میکند از یک تهدید تروریستی بینالمللی و امنیت آنها را ایران از این طریق تامین کرده است. یکی دیگر از نکاتی که طی سالهای اخیر طرفهای اروپایی مطرح میکنند مساله توان دفاع موشکی ایران است. بسیار تعجب برانگیز است، کافی است کشورهای اروپایی نگاهی به کشورهای پیرامونی ایران داشته باشند و این سوال را بهطور مشخص پاسخ دهند که بودجه سالانه نظامی ایران چه میزان است و در مقابل خریدهای تسلیحاتی عربستان سعودی و برخی دیگر از کشورهای منطقه خلیج فارس چه میزان است. بر مبنای اعلام منابع خبری غربی عربستان بیش از 110میلیارد دلار خرید تسلیحاتی از ایالات متحده داشته است. در حال حاضر نیز اخباری منتشر شده که بر مبنای آن ایالات متحده در حال تولید بمبهای هوشمند در عربستان است. حال سوال اینجاست که چگونه است که مقایسه نمیشود تلاشهایی که کشورهای پیرامونی ایران در منطقه و همچنین رژیم صهیونیستی در انبار کردن سلاحهای نامتعارف دارد با بودجهای که ایران برای بخش نظامی اش اختصاص میدهد. اگر این مسائل با یکدیگر مقایسه شود مشخص میشود که دقیقا اینگونه اظهارات و مواضع، مواضعی غیرمنصفانه و بر پایه دشمنی با ملت ایران است، چراکه آنها خودشان به خوبی میدانند که هر کشوری میبایستی از منافع خود و تهدیداتی که بهصورت بالقوه برای آن وجود دارد، باید خود را با اقدامات پیشگیرانه حفظ کند. زمانی که هیچیک از این کشورها حاضر نیستند جنگندههایی را تایید کنند که به عربستان، امارات و رژیم صهیونیستی دادهاند، طبیعی است که ایران در موضع تدافعی اقدام انجام داده تا خود را از خطرات حفظ کند. این در حالی است که به هیچعنوان تخصیص این اعتبارات با میزان خریدها و بودجههایی که آن کشورها برای تامین تسلیحات انجام میدهند قابل مقایسه نیست. بنابراین این موضع، موضعی بیربط است. چگونه است که موشکهای تدافعی ایران که جنبه تهاجمی ندارند، خطر محسوب میشود اما جنگندههای رادار گریز و پیشرفته و سلاحهای نامتعارف هستهای رژیم صهیونیستی خطرناک نیست؟
طی روزهای گذشته وزیر خارجه قطر در لندن صراحتا اعلام داشت که ایران و آمریکا میبایستی با یکدیگر تعامل داشته باشند. همچنین قطر آمادگی خود را برای انجام میانجیگری به منظور کاهش تنش میان تهران-واشنگتن اعلام داشته از دیدگاه شما این موضع وزیر خارجه قطر در چه چارچوبی قابل تحلیل است؟
تهران با واشنگتن هم تعامل و هم گفتوگو در چارچوب برجام داشته است. ایران در چارچوب برجام نزدیک به دو سال با آمریکاییها مذاکره کرد تا برجام به نتیجه رسید. این طرف ایرانی نبود که میز مذاکره را ترک کرد، بلکه این طرف آمریکایی بود که میز مذاکره را ترک کرد. آمریکا با ترک میز مذاکره نشان داد که قابل اعتماد نیست. تعامل و مذاکره با دولتی (ترامپ) که اینگونه عمل میکند و نه تنها از برجام بلکه از بسیاری از تعهدات بینالمللی خارج میشود و سیاست خارجی یکجانبهگرایی را در پیش گرفته، طبیعی است که دیگر مذاکرهای نمیتواند وجود داشته باشد مگر آنکه یک تغییر استراتژی جدی در دولت آمریکا بهوجود آمده و آنها به برجام و میز مذاکره بازگردند و تحریمهای یکجانبهای که علیه ایران اعمال داشتهاند لغو کنند و سیاست چندجانبهگرایی را دنبال کنند. بنابراین طبیعی است که در حال حاضر مذاکرهای نمیتواند بهوجود آید مگر آنکه یک تغییر استراتژی جدی در دولت آمریکا بهوجود آید و اگر آنها به برجام بازگردند و تحریمهای ظالمانهای را علیه مردم ایران اعمال کردهاند متوقف کنند، بهنظر میرسد به شکل کاملا طبیعی در چارچوب برجام بازهم میشود مذاکره و تعامل احتمالی صورت گیرد.
از دیدگاه شما آمریکاییها از اعزام ناو لینکلن به منطقه سناریوی جنگ را با ایران دنبال میکنند و یا بالعکس این حضور به معنای جنگی تبلیغاتی با ایران از یکسو بهدنبال کشاندن تهران به پای میز مذاکره و از سوی دیگر دوشیدن گاوهای شیرده منطقه است؟
بهنظر میرسد بر اساس اخبار و مواضع اعلامی مقامات کاخ سفید، آمریکا بهدنبال درگیری نظامی با ایران نیست. البته واشنگتن از طریق دیپلماتیک نیز پیامهایی به تهران داده است که به هیچعنوان در پی ایجاد جنگ با ایران نیست. البته این مساله نیز نیاز به بررسی دقیق دارد که آیا پیامهایی که به تهران ارسال میشود پیامها و یا مواضع واقعی دولت آمریکا است و یا بالعکس ممکن است خود این مواضع سناریوی فریب باشد. لذا این مساله میبایستی مورد بررسی دقیق قرار گیرد اما آنچه که مسلم است تشنج در منطقه ادامه خواهد یافت که علت اصلی آن تحریمهای اقتصادی ایران است که تا حدودی منطقه را ملتهب خواهد کرد. از سوی دیگر بدون شک ترامپ سود میبرد چون باعث میشود کشورهای منطقه دچار هراس شوند و از این طریق بهدنبال خرید تسلیحات بیشتر از آمریکا پیش روند که این مساله مشخص که در چارچوب دیدگاه اقتصادی دونالد ترامپ قرار میگیرد بهگونهای که تا جایی که ممکن است منافع اقتصادی و تجاری بیشتری از کشورهای عرب منطقه دریافت خواهد کرد، اما اینکه در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد باید منتظر بود و دید که چه اتفاقاتی بهوقوع خواهد پیوست.
با توجه به آنکه طی روزهای گذشته دکتر محسن رضایی صراحتا اعلام داشت ایران حتی یک روز هم به فرصت شورای عالی امنیت ملی اضافه نخواهد کرد، بنابراین اروپاییها باید به تعهداتشان عمل کنند. آیا از دیدگاه شما ضرب الاجل دوماهه تهران میتواند پایتختهای اروپایی را متعهد به تعهدات برجامی شان کند؟
با صراحت میتوان گفت طرفهای اروپایی نبایستی که خیالشان راحت باشد، بهگونهای که وقتی آنها به تعهدات خودشان در قبال برجام عمل نمیکنند بنابراین بر این تصور باشند که هیچ نقصی در توافق نامه هستهای ایجاد نمیشود. اروپاییها باید بدانند که آنها در قبال ایران تعهداتی دارند و نزدیک به یک سال است که جمهوری اسلامی ایران سعی داشت تا بهگونهای اروپاییها را قانع کند تا آنها به تعهداتشان عمل کنند اما متاسفانه طرفهای اروپایی به تعهدات خود پایبند نبودند. لذا اروپاییها میبایستی ضرب الاجل دو ماهه ایران را جدی بگیرند و باید بدانند که اگر به تعهداتشان عمل نکنند ایران هم ضرورتی در خصوص ادامه تعهد به برجام را احساس نخواهد کرد.
احتمال خروج ایران از برجام وجود دارد؟
این مساله را آینده نشان خواهد داد. بنابراین باید منتظر ماند و دید چه وقایعی به وقوع خواهد پیوست.
سایر اخبار این روزنامه
شکایتهای جهتدار!
رازگشايي از ماجراي اشغال سفارت آمريكا
اگر توان دفاعي ايران نبود؛ تروريسم پيروز ميشد
اروپا به جاي معجزه فقط «اقدام»كند
عملیات بارگیری دریایی سکوی ۲۵۰۰ تنی گازی
پرستوسازي انتخاباتي؛ شگرد تازه
ميانجيگري دوجانبه توكيو
حفاظت از خاک قانونی شد
برای پدرم ماهواره نصب کردهاند
یک گام دیگر برای مبارزه با فساد اما بشرطها و شروطها
یاد د اشـتهـای اخـتصـاصـی
شکست آبه، پیروزی ترامپ!
فرصت حضور شینزو آبه در تهران
از صدای جنبش اصلاحی تا توجیهگر اعتدال انفعالی
حفاظت از خاک قانونی شد
ممنوع الخروجی مدیرعامل سابق پرسپولیس