سودای تحسین و تایید

سیدمرتضی توکلی روانشناس سرتراشیده و تازه‌نفس، مبلغان کم‌سن بودایی در راه پیوستن به خیل عظیم ترویج‌کنندگان بوداییسم را ببینید. همزمان که آب گوارا را می‌خورند، لابد به ترویج آموزه‌های مدرسه‌شان می‌اندیشند و برای موثرتر بودن‌شان نقشه می‌کشند.
علی‌رغم اتحاد شکلی‌شان، خودآگاه یا ناخودآگاه، به یک رقابت نیز می‌اندیشند: چگونه بهتر از بقیه باشم؟ چگونه موثرتر آدمیان را به مسیر صلاح فرا بخوانم، با کمیت و کیفیت بیشتر؟ گریزی نیست که جوهره رقابت، در همه حالات انسانی نیز همراه ما است. ما دوست داریم مورد توجه دیگران باشیم. تلاش بیشتری می‌کنیم تا سری از سرها بالاتر داشته باشیم. حتی آنجایی که موضوع ویژگی‌های فرا مادی است، باز هم جوهره رقابتی‌مان قلقلک‌مان می‌دهد که در قیاس با رقبا درخشش بهتری داشته باشیم.
آن که در بازار شلوغ وال‌استریت بالا و پایین می‌پرد و آن ‌که در معبدی خلوت زیر باران شدید در اندیشه‌هایش غرق است، اشتراکی دارند؛ علیرغم همه تفاوت‌هایشان، دیده‌شدن را دوست دارند؛ انگار نیاز به تحسین و احتیاج به تایید، نیاز لاینفک انسانی است.