روزنامه آرمان ملی
1398/05/24
خلیج فارس و معماهای امنیتی حاکم برآن
اگر بخواهيم عوامل ناامني را ريشهيابي نماييم متوجه ميشويم که اين عوامل يا از داخل و يا خارج از منطقه صورت ميگيرد. عوامل ناامني که در داخل کشورها بهوجود ميآيد، متنوع است. عوامل ناامني خارجي با هدف افزايش منافع بازيگران خارجي يا با هدف کاهش و ضربه زدن به منافع کشورهاي منطقه و يا به قصد ضربه زدن به امنيت کشورهاي منطقه صورت ميگيرد. اما موضوعي که در حال حاضر حاد شده مساله ناامني اقتصادي، سياسي و نظامي نيز از خارج منطقه تحميل ميشود در اين چارچوب قرار ميگيرد. امنيت مجموعهاي از کشورهايي که در يک منطقه قرار گرفتهاند باز موضوعي تجزيه ناپذير بوده و هيچ کشوري نميتواند با انعقاد پيماننامههاي امنيتي با کشورهاي فرامنطقهاي براي خود امنيت خريداري کند. اما در مقابل به هيچ عنوان امنيت کشور همسايهاش براي آن اهميت نداشته باشد. بنابراين انواع ناامنيها از خارج از مرزهاي کشورهاي ديگر ممکن است که بر آنها تحميل شود. حال اين سوال مطرح ميشود که آيا منافع کشورهايي که در يک منطقه قرار دارند در اولويت است و يا اينکه اولويت منافع کشورهاي دور دست از منطقه در اولويت قرار دارد. طبيعتا به هر اندازهاي که کشورهاي منطقه اين مفاهيم را درست دريافت کنند به دنبال حفظ منافع خودشان خواهند بود و اجازه نخواهند داد عواملي از بيرون منطقه اين امنيت را برهم زنند. آنچه که تاکنون به وقوع پيوسته و در مصاديق عملي شاهد آن هستيم اين است که در چهار دهه اخير و چه پيش از انقلاب ملاحظه ميشود اغلب ناامنيها از خارج از منطقه خاورميانه بوده که به اين منطقه تحميل و سرايت شده است. دخالتهاي بريتانيا در ايران و عراق در طول يکصد سال گذشته، همچنين دخالتهاي آمريکاييها در طول حداقل 5 دهه گذشته همچون ايجاد، تقويت و حمايت از رژيم صهيونيستي همه و همه از جمله عوامل ناامني تحميلي به منطقه است. قدرتهاي بزرگ همواره به دنبال کسب منافع حداکثري خودشان از واردات نفت و گاز از خليج فارس هستند. همچنين کشورهاي صادرکننده نفت و گاز نيز منافع خودشان را دنبال ميکنند. اما ايجاد يک فرمولي که قابل قبول ميان طرفين باشد يک مساله بوده اما بايد بدانيم که مسئوليت حفظ امنيت اقتصادي، نظامي و سياسي منطقه در درجه اول با کشورها و ملتهاي منطقه است. با داخل کردن يک عامل جديد در منطقه در حقيقت همانند انداختن يک سنگ در داخل برکه ساکن است که در پي آن موجهاي بيثباتي تشکيل خواهد شد. بنابراين اگر امنيت از درون منطقه ايجاد شده باشد مانع از ضربه زدن به منافع کشورهاي منطقه خواهد شد. معماهاي امنيتي منطقه ناشي از عدم اعتماد دولتها به ملتهاي خودشان است. بهگونهاي که فاصلهاي که ميان حکومتها و جوامع علت آن است. به هر اندازه که معادلات امنيتي صحيح تنظيم شود امنيت طبيعتا بيشتر منعکس خواهد شد. بنابراين اعتماد اين دولتها به قدرتهاي بيرون از مرزهاي خودشان عامل و معماي ديگري است که بايد براي آن فکري کرد. لذا برطرف کردن اين معماها هيچ راهي جز ايجاد پلهاي اعتمادسازي ميان ملتها و دولتها ندارد. برقراري پلهاي اعتمادسازي ميان حکومتها و ديگر جوامع منطقه سبب خواهد شد تا شاهد تاثير کمتر چنين معماهايي بود. ايجاد يک توافق و تفاهم منطقهاي بر مفاهيم امنيت منطقه و تبديل اين سياستهاي اعتمادساز به يک نظم جديدي که بتواند منافع تمامي کشورها را تامين کرده و از بروز ناامني و بيثباتي جلوگيري کند به خوبي ميتواند از ناکامي معماها در امنيت منطقه بکاهد.
سایر اخبار این روزنامه
نجفی با چوبهدار خداحافظی کرد
پرايد تا يك سال ديگر مهمان است
ورزشگاه فاسد است؛ دانشگاه و پارک نه؟
مجمع تشخیص نمیتواند جای رفراندوم را بگیرد
چين، آمريكا را به ايران ترجيح می دهد
دو راهي مشاركت يا قهر انتخاباتي؟
همه پرسی آری یا خیر؟
خلیج فارس و معماهای امنیتی حاکم برآن
آنچه باید از پرونده نجفی آموخت
چه نسخه و مدلی راهحل مشکلات جامعه است؟
مجمع تشخیص نمیتواند جای رفراندوم را بگیرد
پدر طبیعت ایران درگذشت