روزنامه ابتکار
1398/05/28
در نامه آملیلاریجانی به محمد یزدی مطرح شد از خلاف گفتنهاتان برگردید
آیت الله آملی لاریجانی در نامهای به آیتالله یزدی ضمن پاسخ به اظهارات اخیر وی نوشت: متاسفانه شما خودتان را در جایگاهی میبینید که نهتنها مرجع تعیین کنید، بلکه به مراجع بزرگواری که شاید شاگرد آنها هم محسوب نمیشوید، امرو نهی کنید و این با رویههای حسنهای که در حوزه علمیه برقرار بود، هیچ تناسبی ندارد.به گزارش ایسنا، در بخشی از متن نامه آیتالله آملیلاریجانی به رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به آمده است:
حضرت آیتالله آقای حاج شیخ محمد یزدی
چندی است که نمایشی در کشور بر اساس سناریوهای از پیش طراحی شده، علیه اینجانب براه افتاده است.
بنا نداشتم با توجه به گرفتاریهای مختلف مردم و کشور، نسبت به این حرکات، پاسخی دهم. ولکن اکنون احساس میکنم بازیهای صداوسیما و برخی نهادهای دیگر به نقطهای رسیده است که سکوت در مقابل آن جایز نیست و البته در موقع مناسب به تفصیل در مورد ابعاد آن صحبت خواهم کرد.
متاسفانه اخیراً جنابعالی مطالبی مطرح کردهاید که علاوه بر خلاف واقع بودن و موهن بودن، ریشه در همان امور دارد. قبلاً هم مکرر در جلسات شورای نگهبان یا مجالس دیگر، مطالبی از این دست بیان کردهاید که بنا به مصالحی در مقابل آن سکوت کردهام. اما اکنون میبینم این سکوتها نه فقط اسباب تنبه حضرتعالی نشده، بلکه پیشتر هم رفتهاید و مطالب خلاف واقع و توهینهای دیگری هم بر آن افزودهاید. مطالبی از جلسه روز یکشنبه شما با مسئولان مرکز بسیج اساتید و نخبگان حوزه علمیه، پخش شده است که در وهله اول باور نمیکردم شما چنین سخنانی گفته باشید و لذا از طرق مختلف پیگیری کردم تا صحت انتساب مطالب برایم محرز گردد. همه بر اصل صدور این مطالب از جنابعالی تاکید کردند، منتها امر غریبتر آنکه گفتند مطالب موهن بسیار دیگری هم بوده که بعد از چند بار ویرایش، حاصلش همان شده که منتشر شده است.
جناب آقای یزدی، چرا به این وضعیت افتادهاید؟ در یک پاراگراف که از شما نقل کردهاند، خوبست که چند تا خلاف واقع گفته باشید و چند تا توهین؟!
گفتهاید: «فلانی میگوید اگر این کار را نکنید نجف میروم! خوب بروید. آیا با رفتن شما قم به هم میخورد؟ شما در قم بودنتان هم خیلی موّثر نبود، چه رسد که نجف بروید. رئیس دفتری که 10 سال، جای مهمی را اداره کرده دستگیر میشود، بعد اعتراض میکنید که چرا گرفتید؟! به اسم مدرسه علمیه ، کاخ ساختید! آیا ارث پدرت بود، از کجا آوردی ساختی؟».
اولاً بنده هیچگاه نگفتهام که اگر فلانی را دستگیر کنید نجف میروم. این دروغی است که عدهای شایع کردهاند و دفتر بنده هم رسماً آن را تکذیب کرده است، حال شما چه انگیزهای دارید که این دروغ را تکرار میکنید؟
بنده هیچگاه از هیچ فرد متخلف یا فاسدی حمایت نکرده و نخواهم کرد. اگر معاون اجرایی حوزه ریاست مرتکب جرم یا فسادی شده، تعقیب و رسیدگی عادلانه به جرم او، طبق قاعده و وظیفه دستگاه قضایی است و مسلم است که بنده هم قائل به استثناء در این جهت نیستم.
ثانیاً به نحو توهینآمیزی گفتهاید: «شما در قم بودنتان هم خیلی موثر نبود، چه رسد که نجف بروید».
جناب یزدی، بنده طلبهای بیش نیستم و هیچگاه ادعا نکردهام که وجودم چه در قم و چه در هر جای دیگری ، «خیلی موثر» است. گرچه شخصیتهایی همچون مقام معظم رهبری و برخی مراجع بزرگوار، بارها و بارها در مورد این فقیرکلماتی بکار بردهاند که از نقل آنها استحیا میکنم، چون خود را لایق آنها نمیدانم . تاثیر بنده همین است که هست: سالیانی برای عدهای در حوزه و دانشگاه تدریس کردهام، آثاری را هم پدید آوردهام. میزان تاثیر آن هم در حد خود، یک امر واقعی است، نه با خواست بنده بیشتر میشود و نه با توهین و تحقیر شما کمتر. اما شما در عرصه تحقیق و پژوهشهای علمی چه کردهاید؟
آیا جز با صدای بلند و داد و قال، به مسئولین و بزرگان توهین کردن و افترا زدن و تحقیر کردن، کار دیگری هم کردهاید؟ شما با آیتالله شبیری حفظهالله، چه کردهاید: با مرجعی که آیتی است در علم و تقوی و اخلاق و متانت و مروت و انصاف و بزرگواری. آخر چرا به خودتان اجازه میدهید به همه توهین کنید. هیچ بررسی کردهاید که علماء و فضلاء در قم، به آثار شما و به گفتههای شما چگونه نگاه میکنند؟! چقدر آنها را جدی میگیرند؟ کافی است کسی نیمنگاهی به مکتوبات شما ذیل «کتاب القضاء» مرحوم سید صاحب عروه، بیندازد تا میزان اثر شما در حوزه معلوم شود و معلوم شود حد تحصیلات جنابعالی و استفراغ وسعتان در باب استنباط احکام. متاسفانه ظاهراً حتی توجه نکردهاید که «کتاب القضاء» سید (برخلاف جلد اول عروه) کتاب استدلالی است، چقدر آن را تخریب کردهاید. ای کاش شما صرفاً آن را ترجمه میکردید که اقلاً خواننده بداند با سخنان چه کسی روبروست.
از کسی که در جلسه شما حضور داشته نقل شده است که جنابعالی برخوردتان در شورای نگهبان با بنده را هم مطرح کرده، گفتهاید آنجا هم حق با شما بوده است و شما را مجبور کردهاند که از من عذرخواهی کنید: من بنا نداشتم راجع به وضعیت شما در شورای نگهبان چیزی در علن بگویم، اما سخنان شما مرا ملزم میکند. آقای یزدی بخدا سوگند در همین مورد هم خلاف میگویید. در شورای نگهبان، سخنان غیردقیق، غیرمستدل و حتی نامربوط شما برای اعضاء روشن است. اگر سکوت میکنند و چیزی نمیگویند، حرمت پیرمردی شما را پاس میدارند.
گفتهاید «رئیس دفتری که 10 سال، جای مهمی را اداره کرده و دستگیر میشود، بعد اعتراض میکند که چرا گرفتید».
در همین یک جمله دو خلاف واقع گفتهاید: اولاً شخصی که دستگیر شده رئیس دفتر اینجانب نبوده، رئیس دفتر بنده، آقای خلفی بود که در سلامت نفس و تقوا و فضل، در میان خاص و عام در قوه قضاییه مشهور بوده و هست. آن آقا که اشاره کردهاید مسئول یکی از دهها زیرمجموعه حوزه ریاست، بعنوان معاونت اجرایی حوزه ریاست بود. وی در واقع یکی از معاونتهای آقای خلفی بود و نه رئیس دفتر بنده.
اینجانب هیچگاه اعتراض نکردهام که چرا گرفتهاید، دستگاه قضایی خود باید بگوید. سخن بر سر فضاسازیهای رسانهای است. همه این فضاسازیها نشان از آن دارد که یک پروژه بزرگتری در پس این القائات نهفته است و آن تخریب اینجانب و شاید هم تخریبهای دیگر. مساله همین است. و الا بنده سینهام خزانه الاسرار اتهامات مجموعهای از معاونان، قائم مقامان و آقازادههای مسئولان و شخصیتهاست و ظاهراً امروز هم هزینه ایستادگی در رسیدگی به آنها را میپردازم. اما نکته این است که آیا کسانی که امروز برای شفافیت و مبارزه با فساد سینه چاک میکنند و ماهها برای دستگیری فردی که نه معاون بنده بوده و نه رئیس دفتر بنده، بلکه مدیر یکی از اجزاء حوزه ریاست تحت اشراف شخصیتی سالم، فاضل و شریف چون آقای خلفی بوده، فضاسازی کردهاند، آیا همین کار را برای آقای شریفی قائممقام شهردار اسبق تهران و آقای سیف معاون اقتصادی اطلاعات سپاه و... کردهاند و فساد آنها را به آقای قالیباف و آقای طائب و دیگران سرایت دادهاند؟! وااسفا از این ظلم و بیعدالتی و بیمروتی.
برای اینکه بنده را تخریب کنند، اول در فضای مجازی تا توانستند شان آن متهم را بالا بردند: نه فقط در رسانههای ضد انقلاب، بلکه در همین رسانههای رسمی داخلی از صداوسیما گرفته تا خبرگزاریهای رسمی. خبرگزاری مهر در این رابطه نوشته بود: «یک مقام ارشد قضایی بازداشت شد». آخر چرا این دروغهای شاخدار را میپراکنید؟ اصلاً این آقا مقام قضایی بود تا ارشد باشد؟! در همین رسانه ملی، برخی خبرنگاران در این باره طوری سخن گفتند که گویی نقش بیبدیلی در مدیریت دستگاه قضایی داشته است.
و همه اینها دروغی بود فوق دروغ. مدیریت دستگاه قضایی در دست مسئولان عالی قضایی بود: یکی نیست از این خبرگزاریها و صداوسیما بپرسد این آقا در تصمیمات کدام مسئول قضایی موثر بوده است؟
همین دادگاههای مفاسد اقتصادی که برگزاری آنها موجب خوشحالی مردم و تقدیر آنها شده است، کارهای اصلیاش که همان تحقیقات و رسیدگیهای دادسرایی آنها است، عمدتاً در زمان این حقیر انجام شده است.
پس برگردید از آن قضاوتهای ناصواب و ناعادلانهتان.
جناب آقای یزدی مشکل اصلی جنابعالی این است که فکر میکنید قیم حوزههای علمیه هستید و میخواهید به همه امر و نهی کنید. متاسفانه شما خودتان را در جایگاهی میبینید که نهتنها مرجع تعیین کنید، بلکه به مراجع بزرگواری که شاید شاگرد آنها هم محسوب نمیشوید، امرو نهی کنید و این با رویههای حسنهای که در حوزه علمیه برقرار بود، هیچ تناسبی ندارد. فاعتبرو یا اولیالابصار. والحمدلله رب العالمین.
صادق آملیلاریجانی
26 /5 /98
سایر اخبار این روزنامه
مستند «در جستجوی فریده» نماینده ایران درجایزه آکادمی فیلم آمریکا شد
«فریده» در جستجوی اسکار
سیده فاطمه ذوالقدر
عیدی برای زدودن ناهنجاریها و تهدیدها
«ابتکار» جناحها و احزاب سیاسی را بررسی میکند
تکنوکراتها در مسیر تغییر!
«ابتکار» از تشدید التهابات میان هند و پاکستان گزارش میدهد
تداوم بحران در کشمیر
به مناسبت «روز جهانی انساندوستی»، فعالیت زنان و انجیاوها در حرکتهای بشردوستانه بررسی شد
«ابتکار» میزان سودآوری بنگاهها در دوران رکود را بررسی میکند
افتوخیز بنگاهها در زمان تحریم
سخنگوی کمیسیون حقوقی خبر داد
احتمال ممنوعیت تحصیل فرزندان مسئولان در خارج کشور
حمله انتحاری به یک مراسم عروسی در افغانستان 250 کشته و زخمی برجا گذاشت
عروسی خون در کابل
ظریف در دیدار با مقامات ارشد کویت:
ما در منطقه ماندنی هستیم و بیگانگان رفتنیاند
وزیر دفاع:
امنیت عراق را امنیت خود میدانیم
کیش؛ واتیکان انرژی جهان
در نامه آملیلاریجانی به محمد یزدی مطرح شد
از خلاف گفتنهاتان برگردید