عاشورا، بانگ رسای بشریت

بزرگ فلسفه نهضت حسین این است که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است. نه زیر ظلم برو، نی به کسی ظلم بکن؛ که این مرام حسین است و منطق دین است. امام حسین (ع) در مکه وصیت خویش را نوشته و به دست برادرش داده و هدف خروج و قیام و نهضت حسین و حادثه کربلا را، به صورت صریح و روشن در تاریخ ثبت نموده است. من جمله‌ای از این وصیت را بیان می‌کنم:
«. .. آگاه باشید من از اینجا بیرون نمی‌روم به دنبال ریاست، به طمع ریاست از روی خودخواهی، آگاه باشید من از اینجا بیرون نمی‌روم برای اینکه به مردم ستم کنم و پایه ظلمی بگذارم. آگاه باشید من از اینجا بیرون نمی‌روم برای اینکه میان امت اسلام فسادی به پا کنم. 
انگیزه من برای این قیام و حرکت این است که امت اسلام را دچار فساد می‌بینم و قیام می‌کند و می‌روم بخاطر صلاح امت. قیام می‌کنم و بپا می‌خیزم در راه ترویج نیکی‌ها و مبارزه با فساد و بدی‌ها. می‌خواهم در میان امت اسلامی به همان روش که پیغمبر (ص) جد من و امیر مومنان علی پدر من، رفتار می‌کرد، رفتار کنم.»
امام حسین (ع) بر همه انسان‌های پس از خود تا آخر تاریخ و بر همه بشریت و تمدن‌های پس از خود حق دارد- هرکدام به گونه‌ای- مرهون و مدیون اویند، زیرا اگر اسلام نمانده بود تمدن اسلامی پدید نمی‌آمد تا مایه اصلی تمدن‌ها و پیشرفت‌های بعدی و ظهور رنسانس در غرب بشود و در آن صورت این تمدن کنونی وجود نداشت. عاشورا همواره نقطه آغاز حرکت‌های عظیم درتاریخ اسلام بوده است. عاشورا مشعل بزرگ زندگی و آزادگی است. عاشورا صلابت شجاعت انسان است، در تجلی‌گاه ایمان، عاشورا نفی همه ستم‌ها و پلیدی‌ها و پستی‌ها و فجورها و ظلم‌ها و حق کشی‌هاست به هر نام و در هر عملکرد... و عاشورا، هدیه اسلام است به بشریت و تاریخ... 
عاشورا، شهادت پسر پیامبر، اسارت دختران پیامبر و آواره گرداندن آنان در شهرها و بیابان‌ها و حاضر نمودن آنان – با غل و زنجیر- در دمشق در حضور حاضران مجلس یزید، به همراه اظهار شادمانی از فتح و پیروزی و غلبه بر فرزندان پیامبر.  مصایب عاشورا بسیار عظیم است. امام علی بن الحسین(ع) همواره این  فاجعه را بخاطر می‌آورد و آنچنان گریه می‌کرد که لقب گریه کننده به خود گرفت. امامان دیگر نیز چنین بودند لذا شیعیان این روزهای ماه محرم (دهه عاشورا) را روزهای عزاداری و ماتم و سوگنامه امام حسین(ع) دانسته و با ترتیب و دستجات عزاداری گرد هم می‌آیند و طی آن ماجراهایی را که بر او و خانوادش از کشتار و آزار و شهادت و اسارت رفته بود یادآور می‌شوند. معلم شهید دکتر علی شریعتی ابراز نموده‌اند: عزاداری برای امام حسین(ع) نه تنها برای ارضای یک احساس مذهبی خاص، بلکه برای تبیین هماره تاریخ در بین دو فرآیند کاملاً متضاد و متفاوت است که دنیا نبردی است مابین همه کسانی که می‌خواهند حسینی باشند و یا باید زینبی رفتار کنند که در غیر این صورت یزیدی‌اند. شیعیان در دهه عاشورا به  ویژه در روز عاشورا با سید شریف رضی، گردآورنده بلندمرتبه «نهج البلاغه» هم آوازند که می‌گوید: اگر پیامبر خدا، پس از روز عاشورا زنده بود، همواره در این روز به  عنوان «صاحب عزا» می‌نشست تا همه بیایند و به او تسلیت گویند.  شیعیان علی‌رغم اینکه بر مصایب عاشورا می‌گریند، عاشورا را بانگ رسای همه انسان‌ها، در همه تاریخ و از همه حنجره‌ها پاک و فدایی می‌پندارند.  قیام کربلا از نظر تحلیلی، خود یک انقلاب بوده است، زیرا پس از پیامبر خطوط ارتجاعی جاهلیت قریش در قالب بنی امیه نیز کودتای خزنده‌ای علیه اسلام در حال انجام بود، این حوادث می‌رفت که انقلاب را از مسیر اصلی خود منحرف و خارج سازد و خطر آن وجود داشت که اسلام راستین و ناب محمدی (ص) نابود گردد. امام حسین (ع) با حماسه تاریخی و فداکاری بی مانند و شجاعت و ایثار کم نظیر با قیام برابر سلطنت خودکامه امویان و یزید جابر، با خون خود و خانواده و یارانش و اسارت خاندان شریفش سدی در برابر جریان باطل ایجاد نمود.