تربیت مدیران ایرانی در کلاس جهانی

در روزهاي آغازين شهريورماه امسال، اتاق بازرگاني تهران اعلام کرد طي تفاهم‌نامه‌اي با دانشگاه صنعتي اميرکبير قرار است مدرسه‌اي براي کسب و کار يا همان Business School ÑÇ ÑÇåÇäÏÇÒí ˜äÏ ÊÇ ÏÑ ÑÔÏ ÕäÚÊ æ ʘäæáæŽí¡ ãÏíÑÇäí ÊæáíÏ ÔæäÏ ˜å ÊæÇäÇíí ÍÖæÑ ÏÑ ÓØÍ ÈíäÇáãááí æ ÇÑÊÞÇí ˜íÝí ÍæÒååÇí ãÎÊáÝ ÇÞÊÕÇÏí ÑÇ ÏÇÑÇ ÈÇÔäÏ. ÑÆíÓ ÇÊÇÞ ÈÇÒѐÇäí ÊåÑÇä ÊǘíÏ ˜ÑÏå ÈæÏ: ǐэå ÏÑ ÏåååÇí ÐÔÊå¡ ˜ÔæÑ ÏÑ ÕäÚÊ æ ÊÌÇÑÊ Èå ÇÈʘÇÑÇÊí ÏÓÊ íÇÝÊå ÇãÇ ÏÑ ÍæÒå ãÏíÑíÊ ÇÒ íÔÑÝʝåÇí Èå æÞæÚ íæÓÊå ÏÑ ÌåÇä ÈÇÒãÇäÏå æ ÇÒ ÇÓÊÇäÏÇÑÏåÇí ÌåÇäí ÝÇÕáå ÑÝÊå ÇÓÊ. ãÓÚæÏ ÎæÇäÓÇÑí ÇíÌÇÏ ãÏÑÓå ˜ÓÈ æ ˜ÇÑ ÈÑÇí ÌÈÑÇä Çíä ÈÇÒãÇäϐí ÑÇ ÖÑæÑí ÏÇäÓÊå æ ÝÊå ÈæÏ: ÇÞÊÕÇÏ ÇíÑÇä¡ ÇÞÊÕÇÏ ˜æ˜í äíÓÊ æ ǐэå ÊÍÑíãåÇ ÇÞÊÕÇÏ ÇíÑÇä ÑÇ ÏÑ ãÖíÞå ÞÑÇÑ ÏÇÏå ÇÓÊ ÇãÇ ÈÓÇØ Çíä ÊÍÑíãåÇ ÏíÑ íÇ ÒæÏ ÈэíÏå ãíÔæÏ æ ÇÞÊÕÇÏ ÇíÑÇä ÈÇíÏ Èå ÇÞÊÕÇÏ ÌåÇäí ȁíæäÏÏ. í˜í ÇÒ íԝÔÑ؝åÇí Çíä íæäÏ äíÒ ÇÑÊÞÇí ÏÇäÔ ãÏíÑíÊ ÏÑ ˜ÔæÑ ÇÓÊ. ÖÚݝåÇí ãÏíÑíÊí ÏÑ ˜ÔæÑ ÈÑ ˜Óí æÔíÏå äíÓÊ. äÏí íÔ¡ ÑÆíӝÌãåæÑí äíÒ ÏÑ ÓÎäÑÇäí ÎæÏ ÇÚáÇã ˜ÑÏå ÈæÏ ˜å ãÔ˜áÇÊ ÇÞÊÕÇÏí ˜ÔæÑ ÊãÇãÇ ÏÑ Ñæí ÊÍÑíãåÇ äÈæÏå æ ãÞÕÑ ÈÑÎí ãÚÖáÇÊ ˜äæäí ÞÕæÑ ãÏíÑÇä ÈæÏå ÇÓÊ (äÞá Èå ãÖãæä). ÏÑ äÏ ÓÇáå ÇÎíÑ æ ÈÇ ÇÝÒÇíÔ ÇäÊÕÇÈÇÊ ãÏíÑÇä äÇáÇíÞ ÏÑ ÓʝåÇí ÍÓÇÓ ˜å ÇÒ ÏæáÊ äåã ãÍãæÏ ÇÍãÏíäŽÇÏ ÂÛÇÒ ÔÏ æ ÏÑ ÏæáÊ Ïåã äíÒ ÔÏÊ íÇÝÊ¡ ãÔ˜áÇÊ ˜æ˜ ÇÞÊÕÇÏí æ ÓíÇÓí ÊÈÏíá Èå ÇáԝåÇí ÈÒѐí ÔÏäÏ ˜å ÊÈÚÇÊ Âä åãäÇä ÇÏÇãå ÏÇÑÏ æ ÍÊí ÊÏÇÈíÑ ãÏíÑÇä ÈÇÓÇÈÞå äíÒ äÊæÇäÓÊå ÇÓÊ ÎÑÇÈíåÇí Èå ÈÇÑ ÂãÏå ÇÒ Âä ÏæÑÇä ÑÇ ÌÈÑÇä ˜äÏ. ÑæäÏ ˜äæäí ãÓÇÆá ÇÞÊÕÇÏí æ ÓíÇÓí ÏÑ ÇíÑÇä¡ äíÇÒ Èå ÈÇÒäÑí ÏÑ ÊÑÈíÊ æ ÇäÊÕÇÈ ãÏíÑÇä ÑÇ Èå ÎæÈí äãÇíÇä ÓÇÎÊå ÇÓÊ. ÇÒ åãíä Ñæ ãíÊæÇä ÇÞÏÇã ÇÊÇÞ ÈÇÒѐÇäí ÊåÑÇä ÑÇ ÏÑ ÌåÊ ÇÕáÇÍ ÓÇÎÊÇÑåÇí ãÏíÑíÊí Èå ÝÇá äí˜ ÑÝÊ. äíä ÑæäÏí ãíÊæÇäÏ ÂÛÇÒÑ ÇÑÊÞÇí ˜íÝí ãÏíÑíÊ ÏÑ ÚÑÕååÇí ÓíÇÓí äíÒ ÈÇÔÏ.
تربيت متخصصان خلاق
شايد بتوان حلقه مفقوده عملکرد آموزشي در ايران را فقدان نگاه توسعه‌محور و ايجادي دانست. اين مدل فکري در صورت آموزش به‌عنوان يک اصل بنيادين مي‌تواند سبب بروز خلاقيت‌ها شده و به ابتکارات بزرگ خلاقانه در زمينه آموزش، صنعت، مديريت، کارآفريني و در نهايت، کليت اقتصاد منجر شود. مدارس کسب و کار نيز نمونه‌اي از آموزشگاه‌ها بر محور همين نوع تفکر هستند که با استفاده از روش آينده‌پژوهي و نيازسنجي آينده‌نگرانه به تربيت متخصصان خلاق مي‌پردازند و راه ورود کشورها به عرصه‌هاي بين‌المللي را مي‌گشايند. بنا بر آنچه رئيس اتاق بازرگاني تهران گفته قرار است مدرسه کسب و کار اين اتاق از دانش اساتيد داخلي و خارجي بهره برده و برخي محدوديت‌هاي آموزشي مراکز دولتي را نيز پشت سر بگذارد. بر اين اساس اين مدرسه اگرچه در محدوده دانشگاه دولتي اميرکبير واقع مي‌شود اما داراي استقلال مديريتي و آموزشي بوده و در حقيقت يک شوراي راهبردي متشکل از نمايندگان اتاق تهران و دانشگاه اميرکبير، امور مربوط به اين دانشگاه را مديريت خواهند کرد. اما اين اقدام مثبت اتاق به همين جا ختم نمي‌شود و قرار است در کنار اين مدرسه، از يک مرکز نوآوري نيز رونمايي شود که در مواردي مکمل مدرسه کسب و کار خواهد بود. اما دانشگاه اميرکبير نيز از اين همکاري اهداف توسعه‌اي ارزشمندي را دنبال مي‌کند. رئيس اين دانشگاه گفته است که دانشگاه اميرکبير قرار است با اين تحول، به دانشگاه نسل سوم تبديل شود؛ دانشگاهي که تنها در علوم و دانش‌هاي نظري فعال نيستند و گستره فعاليت‌هاي خود را به بخش‌هاي مختلف اقتصادي نيز کشانده‌اند. اين مهم مي‌تواند راهگشاي ورود علم به اقتصاد سنتي ايران باشد. امري که سال‌هاست از سوي جامعه دانشگاهي عنوان و پيگيري مي‌شود اما هنوز آنچنان که شايسته و بايسته جامعه دانشگاهي و نخبگان ايراني‌ست، پياده‌سازي و عملياتي نشده است.
بازدهي بالاي مدارس کسب و کار در کوتاه‌مدت


در اين ميان همواره تفاوت‌هايي ميان شيوه تدريس در دانشگاه‌ها و مدارس کسب و کار وجود داشته است. گاه اين دو شيوه آموزشي در رقابت با يکديگرند و گاه مي‌توانند مکمل هم باشند. در اين مقطع مي‌توان گفت مدرسه کسب و کار اتاق ايران در همکاري با دانشگاه اميرکبير، نوعي همگرايي و همکاري را در پيش گرفته و در حقيقت، مکمل يکديگرند. مطالعات در دانشگاه‌ها معمولا متنوع‌تر و گسترده‌تر است اما ممکن است از عمق کمتري برخوردار باشد و در حقيقت شيوه آموزشي دانشگاه بيش از آنکه به کيفيت توجه کند به دنبال کميت است. بايد توجه داشت که اين مورد در تمامي دانشگاه‌ها صادق نيست اما عموما نگاه آموزشي در محيط دنشگاهي، چنين روندي را طي مي‌کند. اما در مقابل، شيوه مدارس کسب و کار معمولا محدود بوده و تنها حوزه‌هاي خاصي را در بر مي‌گيرد. به همين علت در کنار اينکه دوره آموزشي اين مدارس کوتاهتر از دوره آموزشي دانشگاه‌هاست، حوزه مورد مطالعه به طور عميق‌تر و تخصصي‌تري بررسي شده و آموزش داده مي‌شود. از همين رو مي‌توان مدارس کسب و کار را نمونه يک فعاليت پربازده در مدت کوتاه دانست. در نتيجه اين شيوه پوياي آموزشي و تمرکز بر يک تخصص خاص براي هر دانشجو، فارغ‌التحصيلان از مهارت بالاتري نسبت به دانشگاه‌ها برخوردار هستند و به همين علت نه تنها مي‌توانند در بازار کار از جايگاه بهتري بهره‌مند شوند بلکه دستاوردهاي بهتري نيز براي اقتصاد و اجتماع خواهند داشت و به عنوان يک ارزش افزوده اقتصادي به نفع آن سيستم آموزشي خواهند بود. متقاضيان ورود به مدارس کسب و کار در جهان عموما در آغاز سنين جواني، پس از گذراندن دوره دانشگاهي و پيش از ورود به عرصه اشتغال قرار دارند. از اين منظر، توليد نيروهاي متخصص جوان مي‌تواند آينده چند نسل از يک جامعه را به خوبي تامين و تضمين کند. دسته دوم متقاضيان ورود به اين مدارس، افراد خوداشتغال يا Self-Empolyment åÓÊäÏ ˜å Èå ÏäÈÇá ÇÝÒÇíÔ ãåÇÑʝåÇí ÎæÏ ÏÑ ÍæÒååÇí æäǐæäí ÇÒ Ìãáå ãÏíÑíÊ¡ ˜ÇÑÂÝÑíäí¡ ÊÌÇÑÊ ÈíäÇáãáá æ ÛíÑå ÎæÇåÇä æÑæÏ Èå ãÏÇÑÓ ˜ÓÈ æ ˜ÇÑ ÈæÏå æ ÊæÓÚå ÍæÒå ÔÛáí ÎæÏ ÑÇ ííÑí ã흘ääÏ.