اذعان مدعیان اصلاحات به ناتوانی اروپا و فرصت‌سوزی در سیاست خارجی

سرویس سیاسی-
مرور کلی شماره روز پنج‌شنبه روزنامه‌های اصلاح‌طلب حاکی از آن بود که اظهارات رئیس‌جمهور در جلسه هیئت دولت مبنی بر اینکه «با اروپا به توافق نرسیدیم، گام سوم را برمی‌داریم» و واکنش ظریف به اجازه پاریس از آمریکا برای ایجاد خط اعتباری ۱۵ میلیارد دلاری مورد توجه این روزنامه‌ها قرار گرفته و با تیترهایی چون «هنوز به توافق نهایی نرسیده‌ایم گام سوم را برمی‌داریم»، «جزئیات گام سوم»، «برای فرانسه متأسفیم»، «و اکنون گام سوم ایران»، «هم مذاکره، هم اجرای گام سوم»، «فرصت پایانی اروپا»، «اروپا به برجام شلیک می‌کند» به آن
پرداخته‌اند.
روزنامه اعتماد روز پنج‌شنبه در گزارشی به موضوع ادامه کاهش تعهدات برجامی از سوی ایران با عنوان «اروپا باز هم نتوانست» پرداخت و نوشت: «با پايان مهلت 60 روزه دوم ايران به اروپا، تهران امروز بازهم در انطباق كامل با متن توافق هسته‌اي، بخش‌هايي از تعهدات خود را به حالت تعليق درخواهد آورد. تعليقي كه ايران مي‌گويد هم مي‌تواند متوقف شود و هم به گام‌هاي بعد توسعه يابد. تكليف امريكا در اين ميدان مشخص است اما برداشته‌شدن گام‌هاي بيشتر از سوي ايران به معناي «تكرار تجديدي‌هاي اروپا» در آزمون برجام است... اكنون 16 ماه از آن تاريخ [خروج آمریکا از برجام] گذشته و همچنان ناتواني اروپا براي انجام تعهدات برجامي ادامه دارد.»


گفتنی است طیف اصلاح‌طلب و دولتمردان که ادعاهایشان مبنی بر تسلط به «زبان دیپلماسی» و «مذاکره» و تبحر در «تعامل برد- برد» گوش فلک را کرده، پس از 16 ماه فرصت سوزی تازه به حرف منتقدان رسیده و اذعان دارند که اروپا با آمریکا همصداست و از اجرای تعهدات برجامی خود امتناع می‌کند.
اذعان به عهدشکنی اروپا و ناتوانی آن در برجام آن هم یک سال و نیم پس از خروج آمریکا از این توافق در حالی است که اروپا هم در توافق سعدآباد- سال‌های ۸۲ تا ۸۴- و هم در توافق برجام- سال‌های ۹۴ تا ۹۷- آزموده و مردود شده بود.
متأسفانه مدعیان اصلاحات و دولت برآمده از آن در سیاست خارجی دچار یک سرگیجه است. سرگیجه‌ای که هیچگاه مداوا نمی‌شود. در این رویکرد خسارت‌بار، یک روز گفته می‌شود که آمریکا کدخداست و اروپا آقا اجازه است و باید با کدخدا بست. روز دیگر گفته می‌شود که آمریکا مزاحم است و باید با اروپای مستقل بست. یک روز دیگر نیز گفته می‌شود که اروپا مستقل نیست و با آمریکا همصداست و عهدشکنی می‌کند و ناتوان است!
اجرای برجام به هر قیمت توسط دولت و خلاصه شدن دولت به وزارت خارجه و در ادامه خلاصه شدن وزارت خارجه به برجام، صدمات زیادی به معیشت مردم وارد کرده است.
تازه‌ترین شیوه اصلاح‌طلبان برای توجیه ناکارآمدی لیست امید
روزنامه ایران ارگان دولت در مطلبی با عنوان «نمی‌خواستیم قد «امید» را بلندتر نشان دهیم» به نقل از عارف رئیس فراکسیون اصلاح‌طلبان مجلس نوشت: «ما تلاشمان این بود که اخلاق و رفتار را مبنا قرار دهیم و بر این اساس خرد جمعی، حرکت جمعی و مجلس را ارتقا دهیم؛ ما نمی‌خواستیم قد فراکسیون امید را بلندتر نشان دهیم. لذا هر کاری که در فراکسیون امید انجام می‌شد لازم بود با دیگر فراکسیون‌ها هم هماهنگ و تعامل کنیم. شما کافی است به طرح‌هایی که طراح آنها بچه‌های امید بودند نگاه کنید تا ببینید از امضای دوم الی سوم این امضای نمایندگان از فراکسیون‌های دیگر است که پای آن طرح ثبت شده است... شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان به‌عنوان یک نهاد اجماعی اصلاح‌طلبان باید ارزیابی‌هایی هم داشته باشد. ما در این مسیر فعلا از نمایندگان مجلس شروع کردیم اما در ادامه به سراغ اعضای شوراهای شهر در کلان‌شهرها هم می‌رویم و آنها را هم مورد ارزیابی قرار می‌دهیم.»
گفتنی است ناکارآمدی اصلاح‌طلبان منتخب، این روزها به اعتبارزدایی از جایگاه سران این جریان خاصه رئیس دولت اصلاحات منجر شده است. در چنین شرایطی طبیعی است که سران جریان اصلاحات از خاتمی‌تا دیگرانی چون موسوی خوئینی‌ها، عبدالله نوری، محتشمی‌پور و... از مشوش و آشفته بودن رفتارهای سیاسی در جریان اصلاحات هم خسته شوند و‌ترجیح دهند اعتبارشان بیش از این محل ارتزاق فرصت‌طلبانی که به نام اصلاح‌طلبی و به کام جاه‌طلبی عمل می‌کنند،
نشود.
چندی پیش محمد نعیمی‌پور فعال سیاسی اصلاح‌طلب در گفت‌وگو با ایران گلایه‌هایی نسبت به عملکرد فراکسیون امید، شورای عالی اصلاح‌طلبان و برخی چهره‌های اصلاح‌طلب مطرح کرد اما چه شد که اصلاحات پس از پیروزی‌های پیاپی در انتخابات‌، حالا به این نقطه رسیده که نه برای خاتمی‌رمق «تکرار» مانده و نه اگر تکراری در کار باشد، امیدی به استقبال عمومی دارند؟ ‌این ادعا که دست‌شان بسته بوده نمی‌تواند بهانه خوبی برای توجیه عملکرد ضعیف اصلاح‌طلبان منصب‌دار در سال‌های اخیر باشد؛ چرا که آنان با علم به همین محدودیت‌ها پا به عرصه گذاشتند. امروز فراکسیون امیدی‌ها خود سرمنشأ ناامیدی جامعه و حتی خود سران جریان اصلاحات شده‌اند. فراکسیون امید روز به روز ناامیدکننده‌تر عمل کرد و نتیجه تحرکات اخیر این فراکسیون که ساز جدایی می‌نواخت، برهم خوردن ائتلاف مذکور و از دست‌دادن هیئت‌رئیسه مجلس و سپس واگذاری ریاست کمیسیون‌ها به رقیب یکی پس از دیگری بود.
آمریکائی‌ها برای مذاکره علاقه‌مند نشان می‌دهند!
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «مسائلي که پيرامون بسته پيشنهادي طرف فرانسوي مطرح شده انتظارات ايران يک بخش از اين مسئله بوده و سقفي که طرف فرانسوي مطرح کرده مسئله‌اي ديگر است. بر مبناي اين بسته پيشنهادي سقفي براي فروش نفت ايران در نظر گرفته شده است. بر اساس اين طرح کشورهاي ژاپن، چين، هند و شايد چند کشور اروپايي قادر خواهند بود از ايران حدود 700 هزار بشکه نفت خريداري کنند. معادل اين ميزان فروش نفت در صندوق اروپايي به ايران اعتبار داده مي‌شود تا تهران بتواند کالاهاي مورد نياز غير تحريمي‌اش را وارد نمايد».
این روزنامه زنجیره‌ای در ادامه نوشت:«آن گونه که فرانسوي‌ها اعلام کرده‌اند اين مسئله از يکسو منوط به موافقت آمريکايي‌ها بوده واز سوي ديگر منوط به آن است که ايران اقدامات اخير در کاهش تعهدات برجامي را متوقف نمايد و مذاکرات براي بعد از سال 2025 در مورد آينده برنامه هسته‌اي ايران آغاز شود. همچنين مذاکرات درباره برخي مسائل ديگر صورت گيرد. اينکه ايران تا چه ميزان چنين مسئله‌اي را بپذيرد، مهم است. همچنين اينکه ايران تا چه ميزان اين بسته را پذيرفته و آمريکايي‌ها تا چه ميزان اين آمادگي را دارند که چنين فرصتي را در اختيار فرانسوي‌ها قرار دهند تا مذاکرات به نتيجه برسد، فعلا افق روشني ديده نمي‌شود. اما آنچه که در حال حاضر مطرح بوده اين است که ظاهرا آمريکايي‌ها علاقه‌مند هستند نرمش‌هايي از خود نشان داده تا مذاکرات ميان ايران و آمريکا چه دوجانبه و يا چندجانبه
آغاز گردد».
این ادعای مضحک آرمان در حالی است که همین روزنامه چندی پیش در مطلبی هرگونه مذاکره با آمریکا در شرایط فعلی را موجب خدشه‌دار کردن کرامت ملت ایران دانسته و نوشته بود: «در حال حاضر تن دادن به فشار آمريکايي‌ها براي يک شوي حاضري و به قول رئيس‌جمهور عکس گرفتن صرفا پرستيژ ملي ما را خدشه‌دار مي‌کند. از ياد نبريم که منافع ملي فقط اعتبار اقتصادي نيست بلکه پرستيژ ملي بخشي از منافع ملي است. کما اينکه وقتي نيروهاي مسلح پهپاد آمريکايي را زدند همه ما احساس افتخار کرديم به‌دليل اينکه حس کرديم که از پرستيژ ملي خود خوب دفاع کرديم. بنابر اين همه انتظار داريم مسئولان سياست خارجي خلاف اين اصل رفتار نکرده و شأنيت، وقار، بزرگ منشي و کرامت ملت ايران را خدشه‌دار نکنند».
گفتنی است سرگیجه اصلاح‌طلبان و دولت متبوع آنها در سیاست خارجی واقعاًً قابل تأمل است. این سرگیجه از دو چیز ناشی می‌شود. اول خود کوچک‌بینی و عدم اعتماد به ظرفیت‌های عظیم داخلی و ضعیف شمردن توان کشور و دوم عدم آشنایی با اصول بدیهی دیپلماسی و مذاکره. در مجموع باید گفت که این سرگیجه در سیاست خارجی، نشان‌دهنده یک دیپلماسی متزلزل است و نمی‌تواند منافع ملی را تضمین کند.