برجام؛ افزایش قدرت بازدارندگی هسته‌ای

آیا ایران قصد ندارد از توان بازدارندگی هسته‌ای در صحنه بین‌الملل استفاده کند؟ این پرسشی است که در بیش از یک دهه فرازونشیب مذاکرات هسته‌ای در ایران و جهان مطرح بوده است. برخی از ناظران سیاسی و امنیتی در سال‌های گذشته، همیشه بر این باور بودند که واقعیت‌های سیاست بین‌المللی، ایران را ناگزیر خواهد کرد سلاح‌های اتمی را در دکترین امنیتی خود بگنجاند.  بااین‌حال، دولت‌های جمهوری اسلامی ایران در همه این سال‌ها با اصرار بر ماهیت صلح‌آمیزبودن برنامه هسته‌ای ایران، چنین گمانه‌هایی را تکذیب کرده‌اند. به‌ویژه اینکه فتوای رهبری انقلاب اسلامی مبنی بر حرمت استفاده از سلاح‌های کشتار جمعی، به‌ویژه سلاح‌های هسته‌ای، این مباحثه درون ایران را به پایان رساند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در فروردین ۱۳۸۹ در پیامی به نخستین کنفرانس بین‌المللی خلع سلاح هسته‌ای و عدم اشاعه تصریح کردند: «هرگونه استفاده و حتی تهدید به استفاده از این سلاح، نقض جدی مسلم‌ترین قواعد بشردوستانه و مصداق بارز جنایت جنگی به شمار می‌آید... ما کاربرد این سلاح‌ها را حرام و تلاش برای مصونیت‌بخشیدن ابنای بشر از این بلای بزرگ را وظیفه همگان می‌دانیم». بر مبنای همین فتوا و در واقع اعلام بخش مهمی از دکترین امنیتی جمهوری اسلامی از سوی رهبری معظم، مذاکره‌کنندگان هسته‌ای برخی محدودیت‌ها در برنامه هسته‌ای ایران را به صورت موقت یا همیشگی اعلام کردند. تعیین سقف ۳۰۰ کیلوگرم هگزافلوراید اورانیوم غنی‌شده تا 3.67 درصد، برای ذخایر اورانیوم در بازه زمانی ۱۵‌ساله، تعیین سقف برای میزان انباشت آب‌سنگین درون کشور و همچنین اعلام اینکه رآکتور باز‌طراحی‌شده و بازسازی‌شده اراک، در سطح تسلیحاتی، پلوتونیوم تولید نخواهد کرد، بخشی از همین روشنگری در زمینه برنامه هسته‌ای ایران بود که در چارچوب سیاست‌های کلی و دکترین امنیتی در نظر گرفته شده، از سوی مقام معظم رهبری در برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) گنجانده شدند؛ بنابراین ایران قبل از مذاکرات هسته‌ای به صورت یک سیاست اعلامی و سپس در چارچوب مذاکرات هسته‌ای و در نهایت در قالب گام‌های مورد توافق در برنامه جامع اقدام مشترک، دکترین امنیتی‌اش را اعلام و گام‌های اجرائی آن را آغاز کرده است. دشواری این تصمیمات و سپس گام‌های مقتضی، نه‌فقط در صحنه بین‌المللی، بلکه درون کشور و با آغاز برخی انتقادها از برجام ادامه داشتند. پرسش از اینکه چرا ایران با تعهد به اجرای برجام، توان بازدارندگی هسته‌ای خود را محدود کرده، محور برخی از این انتقادها هستند. همچنان که گفته شد دولت جمهوری اسلامی ایران در پاسخ به چنین اتهاماتی از سوی برخی کشورهای متخاصم و همچنین انتقادهای مشابه از سوی برخی منتقدان داخلی، با صدای بلند اعلام کرده است قصدی برای استفاده تسلیحاتی از فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای خود ندارد. ... اما واقعیت این است که بازدارندگی هسته‌ای صرفا به استفاده یا تهدید به استفاده از سلاح‌های هسته‌ای محدود نمی‌شود. ابعاد استراتژیک و امنیتی دستور دولت درباره پیشران‌های هسته‌ای دستور رئیس محترم جمهور به سازمان انرژی اتمی برای آغاز طراحی و ساخت پیشران هسته‌ای و طراحی «تولید سوخت» مصرفی پیشران هسته‌ای را باید تصمیمی استراتژیک در چارچوب دکترین امنیتی جمهوری اسلامی ایران در نظر گرفت. البته تحلیل‌ها در روزهای گذشته درباره ابعاد تجاری اجرائی‌شدن چنین فناوری‌ای بیراه نیست. بیش از ۹۰ درصد تجارت بین‌المللی ایران از طریق مسیرهای دریایی انجام می‌شود؛ بنابراین تردیدی نیست که تجهیز برخی شناورهای تجاری ایرانی به موتورهای بهره‌مند از فناوری پیشرانه‌های اتمی در سال‌های آینده، سود کشور از تجارت بین‌المللی‌اش را به میزان درخور توجهی افزایش می‌دهد. اما این تصمیم رئیس‌جمهور که پیرو تصمیمات شورای عالی امنیت ملی و هیئت نظارت بر برجام گرفته شده، ابعاد امنیتی بیشتر و مهم‌تری دارد. استفاده از موتورهای مجهز به پیشرانه‌های اتمی در زیردریایی‌های هسته‌ای، ناوهای هواپیمابر، زیردریایی‌های مسلح و حامل موشک‌های تهاجمی بالستیک، یکی از مبانی مهم گرفتن چنین تصمیمی بوده است. پس از اعلام دستور رئیس‌جمهور و اعلام برنامه استراتژیک جمهوری اسلامی برای گرفتن این تصمیم، دو دولت روسیه و ایالات متحده صراحتا اعلام کردند ایران با این تصمیم برجام را نقض نکرده است. از سوی دیگر این واقعیت نیز وجود دارد که طرح‌هایی شامل این تصمیم، از جمله طرح نوسازی تولید سوخت‌های هسته‌ای که از سال ۱۳۹۱ در کمیسیون‌های مختلف مجلس شورای اسلامی مطرح است، پیشینه این تصمیم را به پیش از حصول برجام و حتی پیش از آغاز به کار دولت کنونی بازمی‌گرداند. اما پرسش مهم این است که چرا پیش از این و در روزهایی که باید ابزارهای مذاکراتی ایران برای حصول توافق هسته‌ای تقویت می‌شد، کشور چنین تصمیمی نگرفته بود؟ پاسخ را باید در برجام و قطع‌نامه ۲۲۳۱ جست. برجام و قطع‌نامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل نقطه شکست پروژه ایران‌هراسی در صحنه بین‌المللی بودند که راه کشور برای توسعه برنامه‌های امنیت استراتژیک را محدود کرده بود. آنچه اعلام این تصمیم استراتژیک را عملی کرد و کمترین هزینه‌ای برای کشور ایجاد نکرد، وجود توافق هسته‌ای و همچنین گزارش‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی درباره عمل ایران به تعهداتش ذیل برجام بوده است. به عبارت دیگر، در صورت نبود برجام، اعلام و اجرای چنین تصمیمی بدون شک می‌توانست با واکنش شدید جامعه بین‌المللی روبه‌رو شود. فضای ایران‌هراسی ایجاد‌شده قبل از توافق ژنو و قبل از توافق نهایی هسته‌ای، به‌گونه‌ای بود که کمترین رفتارهای متعارف از سوی ایران به بدترین نحو ممکن بزرگ‌نمایی می‌شد، اما وجود توافق هسته‌ای و تصمیم هوشمندانه نظام برای بهره‌برداری از مصوبه کنگره آمریکا برای تمدید مجدد قانون ISA در عمل راه را برای پیشبرد برنامه‌های امنیتی کشور هموار کرد.  تصمیم برای استفاده از این تکنولوژی هسته‌ای اگرچه در قالب کلیشه، استفاده تسلیحاتی از فناوری هسته‌ای نیست، اما در عمل میدان فعالیت استراتژیک نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران و دیگر نیروهای نظامی کشور را به‌شدت توسعه داده است. حضور طولانی‌مدت و استراتژیک ایران در آب‌های بین‌المللی یک عامل جدی برای بازدارندگی نظامی است که با استفاده از این فناوری هسته‌ای شدنی خواهد شد؛ بنابراین دستور رئیس محترم جمهور برای آغاز طراحی و ساخت پیشران هسته‌ای و طراحی «تولید سوخت» مصرفی پیشران هسته‌ای را باید گواه این واقعیت در نظر گرفت که دولت جمهوری اسلامی ایران نه دولت حرف، بلکه دولت عمل است.