در سوگ تو، آتش به نیستان افتاد

اگرچه آفتاب این سرزمین با رفتن او غروب نخواهد کرد، اما آفتاب عقلانیت و مهر مدارا کم‌فروغ‌تر خواهد شد.آیت‌الله هاشمی اگرچه خود جریان‌ساز و بازی‌ساز انقلاب بود و با روحیات انقلابی نیمه دوم قرن بیستم وارد گردونه قدرت و مدیریت عالی کشور شد، اما به‌سرعت توانست با واقع‌بینی چارچوب‌های انقلاب را با واقعیات جهان خارج هماهنگ کند و با طراحی نوعی دیپلماسی هوشمند، کشور را از دل بحران‌ها بگذراند. برخورداری آیت‌الله هاشمی از شخصیتی آرام و مطمئن، استعداد شگرف و هوش استراتژیک و قدرت تفکر بالا و همچنین تجربیات عمیق در حوزه‌های مختلف از او چهره‌اي اسطوره‌ای در هدایت کشور و مدیریت بحران‌های بزرگ ساخته بود و او را بسان سیاست‌مداری «حداقل بی‌بدیل در خاورمیانه» در کلاس سیاست‌مداران بزرگ و به‌یادماندنی جهان معاصر که دارای توانایی نظام‌سازی (استیت بیلدینگ) باشند، نشانده بود. اگرچه عملکرد آیت‌الله هاشمی چون هر سیاست‌مدار بزرگ دیگری نمی‌تواند عاری از اشتباهات باشد، اما در کنار حجم فداکاری‌ها و راه‌حل‌هایی که آن مرد سترگ در حل بحران‌های بزرگ داخلی و خارجی ایران در حوزه‌های مختلف ارائه کرد و تلاش و ممارست و دستاوردهایی که در مدیریت بحران نفس‌گیر جنگ تحمیلی و خاتمه عزتمندانه آن و تلاش در جهت تثبیت موقعیت کشور در مناسبات و تعاملات جهانی و کاهش تشنج منطقه‌ای و متعاقبا ساخت ریل‌های قطار توسعه کشور و ترویج نگاه علمی و حرفه‌ای به مدیریت کلان کشور به‌خرج داد این قبیل اشتباهات قابل اعتنا نبود، اما او هرگز بر تکرار اشتباهات مُصر نبود و از هر حرکت، درسی می‌آموخت و به همراهان می‌آموزاند و چنین بود که هاشمی ١٣٩٥ هرگز در اندازه‌های، هرچند قابل‌اعتنا در مقایسه با دیگران، هاشمی ١٣٥٧ باقی نمانده بود.  رحلت آیت‌الله هاشمی در این زمانی که دنیا و خاورمیانه آبستن حوادث و بحران‌های بزرگ است، يكي از اصلی‌ترین راهبران گذر از بحران‌ها را از کشور گرفت و البته فقدان این امیرکبیر، جای خالی و پرنشدنی او را در سال‌های آینده بیشتر نشان خواهد داد. اگرچه در دو دهه گذشته متأسفانه از تمام ظرفیت آیت‌الله هاشمی حسن استفاده به‌عمل نیامد و تلاش در جهت کاهش حضور و نقش‌آفرینی آیت‌الله هاشمی در گردونه سیاست‌گذاری کلان داخلی و خارجی کشور بود. عظمت شخصیت و نفس حضور او و سهم بزرگ او از قدرت غیررسمی در کشور و اعتماد ملی به قدرت تفکر و برنامه‌ریزی او و تلاش در حفظ ارتباط با مقامات تأثیر‌گذار و بالاتر از همه خواست و عنایت خداوند قسمتی از این کم‌لطفی‌ها را ابتر کرد و او توانست حتی در سال‌های آخرین عمر و با وجود افزایش بی‌رحمانه این حملات و با وجود همه محدودیت‌ها، نقش‌های بی‌بدیل بر پرده سیاست‌های راهبردی کشور بگذارد. او انسانی وارسته و باورمند، مردی بزرگ و بزرگوار، فرماندهی شجاع و واقع‌بین، سیاست‌مداری سترگ و تاریخی و سیاست‌گذاری آگاه، عاقل و متعهد به منافع ملی و منافع عمومی مردم بود. اگرچه جسم هاشمی بعد از این در میان ما نخواهد بود، اما یاد او و منش او و خاطره خدمات او چون خاطره امیرکبیر در تاریخ ایران نامیرا باقی خواهد ماند. او پتانسیل آن را دارد که بتواند موجب آشتی تاریخی نسل‌های آینده ایران با تاریخ و بزرگان خود در جهت گذشتن از جامعه دوره‌گرا به جامعه تسلسل‌گرا باشد. خداوند روح او را قرین آرامش، علو درجات و رحمت واسعه خود قرار دهد و راه و روش و منش و سعه‌صدر او را در راه ایجاد حکمرانی خردورز و خردپذیر فراراه سیاست‌مداران و مدیران کشور در جهت نیل به اهداف اولیه امیدبخش و آزادی‌بخش و عدالت‌گستر انقلاب و راهبردهای توسعه‌ای کشور بنماید.  آمین یا رب‌العالمین