نقش کشورهای منطقه در امنیت خلیج فارس

بسم‌الله الرحمن الرحیم
هفتاد و چهارمین دوره مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک آغاز به کار کرده است. دیروز رئیس‌جمهور مستقیماً به نیویورک سفر کرد تا ضمن حضور در مجمع عمومی سازمان ملل و ایراد سخنرانی به دیدارهای حاشیه‌ای با سران سایر کشورها بپردازد.
مجمع عمومی سازمان ملل تریبونی برای دیدگاه‌ها و مواضع کشورها در مقیاس جهانی است و خوشبختانه جمهوری اسلامی ایران و به‌ویژه دکتر ظریف وزیر خارجه و کارآشنای ایران از این فرصت‌ها به‌گونه‌ای بهره برده که آمریکا با ایجاد محدودیت‌هایی برای تردد هیئت ایرانی، تلاش کرده تا بلکه صدای رسای ایران را محدود سازد که با نتایج کاملاً معکوسی مواجه گردیده است.
شدت و دامنه کارشکنی و سوءاستفاده آمریکا از قدرت به حدی است که سایر کشورها نیز کاملاً معترض و مخالفند و در دیدارهای حضوری و در موضع‌گیری‌های رسانه‌ای، دیدگاه خود را کتمان نمی‌کنند و مراتب ناخشنودی خود از عملکرد غیراصولی آمریکا را به وضوح منعکس می‌نمایند.


سرگئی آرسنی کیتزه، معاون دبیرکل اسبق سازمان ملل در یک اظهارنظر بی‌سابقه گفت: «تفکر و عملکرد آمریکا سازمان ملل را عملاً به بن‌بست رسانده است و راهکار پایان بحران‌های غرب آسیا خروج آمریکا از منطقه است».
این برای نخستین‌بار نیست که مقامات رسمی سایر کشورها از عملکرد غیراصولی واشنگتن گلایه می‌کنند و علیرغم ادعای آمریکا در مورد نقش مهارکننده و تاثیرگذار در مناطق بحرانی برای ایجاد صلح، ثبات، پایداری و امنیت، رسماً اعلام می‌کنند که آمریکا برهم زننده امنیت و ثبات در مناطق بحرانی و تشدیدکننده ناامنی‌ها و بی‌ثباتی‌ها بوده و هست.
جای تعجب است که دونالد ترامپ در مناظرات انتخاباتی خود تلاش می‌کرد چهره‌ای ضدجنگ و ضدمداخله نظامی در کانونهای بحران به خود بگیرد ولی پس از ورود به کاخ سفید عملاً در همان مسیری که روسای جمهور گذشته حرکت می‌کردند، با شتاب و دامنه‌ای بیشتر برای ایجاد کانونهای بحران و دامن زدن به ناامنی و بی‌ثباتی وارد عمل شده است. ترامپ قبل از ورود به کاخ سفید فاش کرد که داعش را آمریکا به وجود آورده و از این حربه علیه رقیبش استفاده ابزاری کرد لکن در دوره حاکمیت وی نیز ارتش آمریکا و متحدانش به هلی‌برد سران داعش و عناصر اصلی شبکه‌های تروریستی فعال در منطقه ادامه دادند. ترامپ طی روزهای اخیر کشورهای اروپائی را تهدید کرده که عناصر اروپائی داعش را به سمت اروپا سرازیر می‌کند. این بدان معنی است که آمریکای ترامپ به‌وضوح از عناصر تروریستی به‌عنوان یک حربه نیرومند برای باج‌گیری و تامین اهداف و برنامه‌های خود علیه دیگران بهره می‌برد.
علاوه‌ بر این، از تحرکات سیاسی – تبلیغاتی در جریان برگزاری مجمع عمومی سازمان ملل نیز برای سرپوش گذاشتن بر جنایات جنگی خود و مزدورانش در افغانستان، عراق، یمن، سوریه و لیبی نهایت سوءاستفاده ممکن را به عمل می‌آورد. روزنامه آمریکائی نیویورک‌تایمز در شماره‌های اخیر خود مرتباً بر نقش مستقیم و غیرمستقیم آمریکا در جنایات جنگی و خشونت‌های افغانستان تاکید ورزیده و تصریح می‌کند آمریکا باید مسئولیت جنایات و خشونت‌ها در افغانستان را بپذیرد.
نیویورک‌تایمز قویاً‌ معتقد است که شگردهای سیاسی – تبلیغاتی آمریکا نمی‌تواند نقش و مسئولیت آمریکا در حوادث خونبار افغانستان را کتمان کند و به فراموشی بسپارد، چرا که طی حضور نظامی 18 ساله آمریکا و متحدانش در افغانستان، نه‌تنها امنیت و ثباتی را در افغانستان شاهد نبوده‌ایم بلکه این تروریست‌های طالبان، داعش و القاعده هستند که در این کشور فعال مایشاء هستند و حتی دولت مستقر در کابل را هم به رسمیت نمی‌شناسند و آمریکا هم بر این نکته مهر تایید می‌زند و این ادعا را می‌پذیرد!
واقعیت اینست که آمریکا همواره تلاش کرده از سازمان ملل و ارکان آن و به‌ویژه شورای امنیت مجوزی برای مداخلات نظامی به دست آورد ولی اگر نتوانست، در اصل سیاست‌های خود تجدیدنظر نمی‌کند بلکه با به راه انداختن یک راهکار موازی، نقش سازمان ملل را کمرنگ و بی‌اثر می‌سازد و با تشکیل یک ائتلاف نظامی به جنایات جنگی خود می‌پردازد. یمن، سوریه، عراق، لیبی و افغانستان برترین نمونه‌ها از این دست هستند که نقش مخرب و انکارناپذیر آمریکا در صحنه بین‌المللی و دامن زدن به بحران و حتی ایجاد کانون‌های جدید بحران به‌ویژه در خلیج‌ فارس را به‌وضوح اثبات می‌کند.
تصادفی نیست که رئیس‌جمهور کشورمان با «طرح صلح هرمز» به سازمان ملل رفته و سعی دارد نشان دهد که امنیت منطقه و امنیت آبهای خلیج‌ فارس را باید کشورهای دارای ساحل بدون چشمداشت به بیگانگان محقق کنند. آنرا حفاظت نمایند و نیروهای بیگانه را که عموماً برای اثبات ضرورت حضور نظامی خود، ناامنی ایجاد می‌کنند، به خانه‌هایشان بفرستند.