تریدینگ فایندر

حمله به وریا مهم نیست، غلط‌های مصطلح خطرناک‌اند

فرشاد کاس‌نژاد

وریا غفوری مورد انتقاد قرار گرفته که اگر دغدغه‌های اجتماعی‌اش را در اینستاگرام مطرح می‌کند، چرا برای تمدید قرارداد با استقلال مبلغ 5/3 میلیارد طلب کرده و اگر به پست‌ها و استوری‌هایش که درباره دغدغه‌های عمومی مردم است باور دارد، چرا از بیت‌المال پول می‌گیرد. مهم نیست این حرف‌ها را چه کسی درباره کدام بازیکن مطرح کرده اما مهم است که این حرف‌ها مفاهیمی غلط در فوتبال می‌سازند و تحلیل‌هایی غلط و بی‌معنا را جا می‌اندازند که حتی انتقاد از ولخرجی و هزینه‌های گزاف در باشگاه‌های ایرانی را نیز به کج‌راهه می‌برند.
‏در حمله به وریا غفوری این جمله که ناصر حجازی هرگز چیزی از استقلال نمی‌خواست، استدلال مقایسه وریا با حجازی است. حرفی صد در صد غلط. حجازی همیشه بازیکن و مربی گرانقیمتی بود، مبلغ قرارداد را بخشی از پرنسیب حرفه‌ای خود می‌دانست. حفظ پرنسیب هیچ منافاتی با این ندارد که حجازی درد مردم را فریاد می‌زد یا فریاد نمی‌زد. ‏اینکه یک بازیکن یا مربی بالاترین دستمزد را بخواهد، هرگز نباید مورد انتقاد باشد. دستمزد فقط پول نیست، بخشی از جایگاه حرفه‌ای هر کس در هر حرفه است. حجازی در بدترین روزهای مربیگری‌اش باز هم مربی ارزان‌قیمتی نبود. می‌توانست گران و گران‌تر هم باشد و قیمت بالاتری را طلب کند و باز هم این مطالبه بیشتر در حرفه‌اش به معنای پشت کردن به مردم نبود و اساساً این دو موضوع هیچ ارتباطی با هم ندارند.
تریدینگ فایندر


در فوتبال باید از باشگاه‌ها انتقاد کرد که چرا بیشتر از بنیه مالی خود هزینه می‌کنند. چرا وقتی توان پرداخت قراردادها را ندارند، تن به قراردادهای گزاف می‌دهند و چرا وقتی بدهکارند باز هم از خرید‌های گران و گزاف دست برنمی‌دارند؟
باشگاه‌های ایرانی بیشتر از درآمد خود هزینه می‌کنند، مرگبار هم چنین کاری را هر سال تکرار می‌کنند. هیچ ابایی از ورشکستگی ندارند و چون به دست مدیرانی اداره می‌شوند که همیشه مدعی دستمزد نگرفتن و هزینه کردن از جیب خود هستند اما در واقع هیچ مسئولیتی درباره آینده اقتصادی باشگاه ندارند، به بدترین نحو ممکن وارد پروژه‌های ولخرجی و ویرانگری اقتصادی می‌شوند تا خود را برنده نقل و انتقالات معرفی کنند یا نزد عده‌ کم‌شماری از هواداران که واکنش‌های تند مجازی دارند، خود را مدیر موفقی جا بزنند. علی خطیر، معاون سابق باشگاه استقلال که خبرگزاری تسنیم را با توجه به جنس حمله‌اش به وریا غفوری انتخاب کرده، فقط یک مثال کوچک از خیل حکایت‌های اینچنینی در فوتبال ایران است. او از بیت‌المال حرف می‌زند تا یک بازیکن حرفه‌ای را بهره‌مند از بودجه عمومی یا دولتی معرفی کند، در حالی‌که هیچ بازیکنی لازم نیست برای قرارداد ارزان پیشقدم شود. باشگاه باید عاقل باشد و بداند که بر اساس میزان درآمدش و بهره‌مندی‌اش از یک بازیکن چه نوع قراردادی را با چه مبلغی امضا کند.
بازیکنان و چهره‌های ورزشی می‌توانند مثل هر شهروند دیگری کنش‌ها و واکنش‌هایی درباره مسائل اجتماعی و سیاسی داشته باشند. این کنش‌گری یا واکنش داشتن به اتفاقات عمومی که با زندگی پیوند دارد، به تخصص جامعه‌شناسی و علوم سیاسی نیاز ندارد. بلکه حرف‌هایی درباره زندگی است، درباره آنچه در زندگی همه مردم یا طیفی از مردم می‌گذرد و چه خوب اگر آگاهانه باشد و سمت و سوی مردمی به خود بگیرد. مردمی بودن اما معنای جدی و عمیقی دارد که شاید درباره این چهره‌ها به شکلی دم‌دستی و بی‌توجه به معنای عمیقش مطرح می‌شود، چه درباره ناصر حجازی و چه درباره علی کریمی، مسعود شجاعی یا وریا غفوری. قضاوت با مخاطبان این چهره‌هاست که اکت‌های سیاسی و اجتماعی آنها را می‌پذیرند و باور دارند یا بی‌باورند و آن را واقعی نمی‌دانند. بازیکن دیگری با اکت‌هایی شبیه به وریا غفوری یا حتی جدی‌تر و تندتر از او در باشگاهی خصوصی بازی می‌کند که مالکش شاید از بدهکاران بزرگ بانکی باشد یا درباره ثروتش هزار پرسش مطرح است اما او از چنین باشگاهی دستمزد دریافت می‌کند و همچنان اکت‌های سیاسی و اجتماعی‌اش را ادامه می‌دهد. قضاوت درباره چنین موقعیت‌هایی دشوار است و هیچ‌کس نمی‌تواند پاسخ روشن و قاطعی درباره این موقعیت داشته باشد.
قضاوت در گذشت زمان شکل می‌گیرد. قضاوت‌های شتابزده ما اغلب شاید در مرور زمان تغییر کنند و بعدها معنای وارونه‌ای داشته باشند. کسی نمی‌تواند با یک مصاحبه سمت قضاوت‌ها را تغییر دهد و فقط با گذشت یک دوران قضاوت‌ها به واقعیت نزدیک می‌شوند، واقعیتی که خود دوباره هزار برداشت درباره آن وجود خواهد داشت. پس ماجرا به این سادگی نیست.
اما آنچه در این بحث‌ها نباید به غلطی مصطلح تبدیل شود این است که بگوییم چرا این مبالغ از بیت‌المال به بازیکنان پرداخت می‌شود. بازیکن حرفه‌ای کوشش می‌کند تا بالاترین دستمزد را بگیرد. شاید مدیربرنامه‌هایش از ترفندهای مختلفی برای افزایش قیمت بازیکن استفاده کند. این مشکل باشگاهداری در ایران است که چون دولتی است و با بودجه‌های عمومی اداره می‌شود و فوتبال برای دریافت حقوق خود با بن‌بست‌هایی مواجه است، این مسأله ساخته می‌شود که چرا بازیکنان باید در این فضای فوتبال ایران دستمزدهای چند میلیاردی بگیرند. دستمزد واقعی بازیکنان در فضای رقابتی باشگاه‌های خصوصی در یک لیگ تعیین می‌شود اما در فوتبال ایران این بازار را باشگاه‌های دولتی و خصولتی ساخته‌اند و چنین باشگاه‌هایی با محاسبه سود و زیان خود باشگاه‌داری نمی‌کنند و این خود از عوامل افزایش قیمت بازیکنان است اما این موضوعات آیا به وریا غفوری یا هر بازیکن دیگری مربوط است؟ پاسخ روشن است: خیر. او در عین بهره‌مندی از چنین بازاری باز هم می‌تواند منتقد مسائل اجتماعی و سیاسی پیرامون خود باشد؟ باز هم پاسخ روشن است: بله چون دخل و تصرفی در این ساختار فوتبال ایران و باشگاهداری دولتی و آشفته‌بازار مالی‌اش ندارد و چه بسا خودش نیز منتقد زوایایی از آن است.


 
تریدینگ فایندر