بانوان مدیون کسی نیستند

 
 
 
 


احزاب اصلاح‌طلب بايد در يک يا دو حزب فراگير تجميع شوند تعدد احزاب با ساختار جامعه تا حدودي غيرمدني ايران همخواني ندارد اين حجم از وجود احزاب هر دو جريان عمده سياسي کشور و مشکلاتي که گريبان جامعه امروز ايران را چه در حوزه فرهنگي، اقتصادي، اجتماعي و سياسي گرفته، غير منطقي است. جامعه امروز ايران همواره در معرض مواجهه با پديده‌هاي نوظهور اجتماعي و فرهنگي بوده است. اگر جامعه از موضوع يا پديده‌اي منع شود، اين احتمال وجود دارد که به شکل افراطي به سمت آن گرايش پيدا کند و اين نکته‌اي است که برخي مسئولان به آن توجه لازم را نداشته‌اند. وقتي اعتماد و باور عمومي جامعه به دليل رانت و فساد‌هاي ريز و درشت آسيب مي‌خورد، هوشمندي است اگر خواست و مطالبات مردم به نهادهاي مدني واگذار شود. اما متاسفانه در طول سال‌هاي اخير احزاب و نهادهاي مدني دچار نوعي سرخوردگي شده و نسبت به تاثيرگذاري‌شان ترديدهاي جدي به‌وجود آمده است. در عين حالي که خود اين نهادها هم دچار فقدان اعتماد به نفس شده‌اند. در سوي ديگر فناوري و تکنولوژي در قالب شبکه‌هاي اجتماعي در راستاي يکپارچگي اطلاعات، تصاوير به سرعت تار و پود جامعه را دربر مي‌گيرد. به عنوان مثال آيا حضور بانوان در استاديوم براي تماشاي يک مسابقه ملي خواست و مطالبه دولت، احزاب اصلاح‌طلب، اصولگرا و يا نهادهاي مدني بوده است؟ حضور نمايندگان فيفا و بيانيه اينفان‌تينيو رئيس فيفا، عکس اين تصور را ثابت مي‌کند. جامعه بايد در فضاي رسمي احساس حق و حقوق شهروندي کند. بخش مهمي از هوشمندي مديران به اين است که تغيير ذائقه‌ها را به سرعت درک کرده و متناسب با آن شهروندان را از حق انتخاب برخوردار کند. در فضاي اختيار و انتخاب است که جامعه ايراني فکر خواهد کرد و زندگي مطابق با فرهنگ و هنجارهاي ايراني خواهد داشت. اگر مسئولان از نگراني‌ها و ترديدهاي غير ضرور، از فوبياي پرهزينه و کم‌فايده عبور کنند و موجب برانگيختگي حساسيت مردم نشوند، آنگاه مردم بر هويت ايراني اسلامي خود تاکيد خواهند کرد و در آن صورت شبکه‌هاي اجتماعي به سرعت به بازويي براي اعمال نظر مسئولان دلسوز تبديل خواهند شد. نکته کليدي اين است که ادبيات زير پوست جامعه و شهر متاثر از داده‌هاي فناوري و تکنولوژي شده و لازم است که با کمترين هزينه آنچه را که قرار است در آينده اتفاق بيفتد، در شرايط حال ايجاد کرد. تعدد احزاب و پراکندگي‌شان نمي‌تواند نظر جمعي جامعه را جلب کند و به همين دليل است که عناويني مثل جبهه اصلاحات، شوراي عالي سياستگذاري اصلاح‌طلبان و... طراحي شده تا بتوانند اتفاقي جمعي را رقم بزنند. فناوري و تکنولوژي جامعه امروز را آگاه ساخته است و به تعبيري اگر شبکه‌هاي اجتماعي موجوديت نداشت آيا دولت، نهادهاي مدني و احزاب مي‌توانستند چنين نقشي را در جامعه امروز ايفا کنند؟ کمتر تفاوتي بين ادبيات احزاب اصلاح‌طلب مثل کارگزاران، اتحاد ملت، مردمسالاري، اراده ملت، اعتماد ملي و... وجود دارد و اکثريت جامعه از وجود اسمي آن نيز بي‌اطلاع هستند. درحالي که احزاب موجود به زحمت مي‌توانند يک سالن همايش را پُر کنند، اين حجم از وجود احزاب هر دو جريان سياسي براي جامعه‌اي که در راستاي حق و حقوق شهروندي‌شان تربيت نشده‌اند جاي سوال دارد.