عقد آسماني يا...؟

مجید عابدی| چندي پيش گزارشي درباره وضعيت افراد معلول در مناطق مرزي استان خراسان رضوي منتشر شد. مطابق اين گزارش نسبت معلولان به جمعيت در اين مناطق بالا است؛ براي نمونه يك روستاي‌ هزار نفري حدود 50 نفر معلول جسمي، حركتي و ذهني دارد. خانواده‌اي هست كه از 6 فرزندش 4 نفر معلول هستند؛ چرا چنين است؟ پاسخي كه كارشناسان حاضر در منطقه مي‌دهند، ازدواج‌هاي فاميلي بدون دادن آزمايش ژنتيك است و بسياري از افرادي كه با يكديگر ازدواج كرده‌اند، پسرعمو، دخترعمو يا پسرخاله و دخترخاله و... هستند یا جد مشترک دارند. البته مردم محل مطابق برداشت‌های رايج معتقدند كه عقد پسرعمو، دخترعموها در آسمان منعقد شده است. در گذشته ارتباطات قومي و قبيله‌اي و فاميلي چنان بود كه ازدواج‌هاي فاميلي ضرورت داشت. از اين رو چنين پيوندهايي را مقدس و آسماني مي‌دانستند و روشن است كه كسي به اين رفتار آنان اعتراضي نداشت زيرا آنان براساس فهم و درك عمومي خود عمل مي‌كردند. ولي پيشرفت دانش پزشكي نشان داده است كه ازدواج‌هاي فاميلي مي‌تواند عوارض ناخوشايندي براي نوزادان داشته باشد. اين بدان معنا نيست كه تمامی این نوع ازدواج‌ها چنين‌اند، كه اگر بود، بشرهاي ابتدايي آن را نيز ممنوع مي‌كردند. اگر آن‌قدر نيست كه به چشم عادي ديده شود، با مطالعه و چشم مسلح مي‌توان تفاوت آنها را ديد. متولدان ناشي از اين نوع ازدواج‌ها كه زن و شوهر نياي مشترك پدري يا مادري دارند، احتمال معلوليت در كودكان متولد را از اين پيوندها تا دو برابر افزايش مي‌دهد.
در جهان نحوه برخورد با اين ازدواج‌ها گوناگون است؛ در بسياري از كشورها قانوني است، در برخي از كشورها قانوني ولي مشروط است، در برخي از كشورها ممنوع و حتي جرم است، در ايران نه‌تنها قانوني است بلكه توصيه به انجام آن نیز مي‌شود. با اين حال اين نگاه در حال تغيير است به طوري كه در آخرين پيمايش درباره خانواده‌ها حدود 46‌درصد پاسخگويان با اين گزاره كه ازدواج فاميلي موفق‌تر از ازدواج با غريبه‌ها است، مخالفت كرده‌اند، در مقابل فقط 26‌درصد موافق اين گزاره بودند؛ اين تفاوت برحسب سواد و تحصيلات خيلي بيشتر است.
با توجه به مسئوليت اجتماعي والدين در حفظ سلامت كودكانِ خویش و با توجه به هزينه‌هاي گزاف معلولان و نیز بي‌توجهي به آزمايش ژنتيك و افزايش احتمال معلول‌شدن نوزادان ناشي از اين ازدواج‌ها، پيشنهاد مي‌شود كه اخذ آزمايش ژنتيك براي همه ازدواج‌ها به‌ويژه ازدواج‌هاي فاميلي ضروري اعلام شود و عاقد يا شوهر يا پدر دختر و در مواردي كه دختر به سن بالاي 18‌سال رسيده است، همه اينها در برابر ازدواج بدون آزمايش ژنتيك مسئول شناخته و مجازات شوند؛ به‌ويژه عاقد بايد مسئوليت مدني در برابر تولد نوزادان معلول پيدا كند. نه فقط به لحاظ شرعي برای سالم به دنياآوردن كودكان‌مان مسئول هستيم بلكه جامعه نيز در اين‌باره ذيحق است؛ چون بخش مهمي از هزينه معلوليت را بايد جامعه پرداخت كند، پس حق اظهار نظر را نسبت به این موضوع دارد.