فراق تلخ رسول روشنایی‌ها

اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری
رحلت زود هنگام پیامبراسلام(ص) در 63 سالگی علاوه برقطع ارتباط زمین با آسمان از طریق وحی، خسران بزرگی را متوجه جامعه اسلامی کرد که با پیش‌بینی‌های به‌عمل آمده می‌شد ازآن جلوگیری کرد واهداف عالیه اسلام را دربستری مناسب پی گرفت. تأسیس «امت اسلامی» که متضمن حصول جامعه‌ای کمال محور و درعین حال الگوی سلم وصفا وآرامش است، مد نظرمکتب الهی اسلام می‌بود، لکن تحولات همزمان با رحلت رسول خاتم(ص) روند شکل‌گیری آن را با مشکل مواجه کرد. امت اسلامی تجسم بیرونی جامعه تراز مکتب است که شهروندانش در یک نظم هماهنگ به حفظ تعادل و توازن بین جنبه‌های مادی و روحانی زندگی پرداخته و به تحقق حیات طیبه فردی وجمعی نایل می‌شوند. پیامبر اسلام(ص) درمدت زمانی کوتاه، گام‌های شگفت‌آوری درمسیرشکل دهی به امت اسلامی برداشت و برای تداوم این راه دشواروطولانی، به فرمان خدای سبحان، جانشینی که واجد فضائل و صفات برجسته‌ای بوده واز جایگاه عصمت برخورداربود را برای دوران پس از خود معرفی کرد تا «رسالت» در بستر «امامت» استمرار یابد و وقفه‌ای در اهداف و برنامه‌های مکتب پیش نیاید. اما چنین نشد و مصداق جانشینی پیامبر اکرم(ص) - امیرالمؤمنین علی(ع) - ازمرجعیت فکری و سیاسی مسلمانان بازماند و جاهلیتی که در ژرفای وجود جامعه ریشه داشت بتدریج فرصت بروز دوباره یافته و سربرآورد. کلام وحی پیش از آن درنهیبی هشدارگونه، پیروان پیامبرخاتم را مورد خطاب قرار داده و از آن برحذر داشته بود. «محمد فرستاده‌ای همچون سایر رسولان از جانب خداست، آیا اگر او بمیرد یا کشته شود، شما به آیین پیشینیان خود باز می‌گردید؟!»(آل عمران /144). رسول خدا(ص) نیز که از قرائن به حوادث ناگواری پس از خود واقف شده بود، با وجود بیماری از نزدیکانش خواست تا او را به مسجد ببرند وآنجا ضمن خطبه کوتاهی، حاضران را از فتنه‌ای که همانند پاره‌های شب تاریک به سوی آنان روی آورده باخبر و برحذر داشت. اما کسی عمق کلام پیامبرخدا را درنیافت و با انتشار خبر وفات آن حضرت(ص) مدینه و ساکنانش با وجود تکیه‌گاهی همچون علی(ع) به خروش آمده و در اضطراب وسراسیمگی فرو رفتند. تا آنجا که کسانی بانگ برآوردند؛«آنانکه ادعا می‌کنند پیامبراز دنیا رفته منافقانند، چرا که او همچون موسی بن عمران به پیشگاه پروردگار خویش (در کوه طور)رفته است» حال آنکه هیچ شباهتی بین غیبت حضرت موسی و وفات پیامبر اکرم(ص) وجود نداشت.
وفات پیامبر(ص)مصیبتی بزرگ بود که اجتماع مسلمانان را به لرزه درآورد و درانفعالی تاریخی به محروم شدن اکثریت از هدایت پیامبرگونه جانشین آن حضرت(ص) انجامید.


امام حسن مجتبی(ع) که از سرچشمه زلال محمدی(ص) بهره‌مند بود پس از امیرالمؤمنین علی(ع) عهده‌دار استمرار رسالت نبوی شد و با مجد وعظمت و اصالتی که از جدش به ارث برده بود به هدایت جامعه پرداخت. آن حضرت(ع) در فضایی آکنده از آشوب و توطئه زیست و با کسانی که به دشمنی و خصومت با رسالت جدش برخاسته بودند به مقابله پرداخت و با آگاهی بخشی، تلاش آنان را در راستای احیای مظاهر جاهلی تا حدود بسیاری خنثی کرد.
امام حسن(ع) پس از صلح مشروطی که با معاویه برقرار کرد، روند حوادث را به گونه‌ای رقم زد که طرح‌های حیله‌گران یکی بعد از دیگری افشا و ماهیت دشمنان رسالت برای توده‌های ناآگاه شناسانده شد. سرانجام تلاش پیاپی و مکرری که برای ترورامام حسن مجتبی(ع) در کار بود به نتیجه رسیده و در 28 صفر سال50(ه.ق) آن حضرت مسموم شد وبراثر آن در مدینه به شهادت رسید.
امام علی بن موسی الرضا(ع) هشتمین خورشید هدایت از خاندان رسالت است که خداوند آنان را «از هر آلایش و آلودگی زدوده و پاک و منزه گردانیده است» خاندانی که پیامبر آنان را همسنگ و همراه قرآن خواند، و هرکس به آنان مراجعه کند از گمراهی نجات می‌یابد.
امام رضا(ع) به عنوان درخشان‌ترین چهره سیاسی تاریخ اسلام در روزگار خود در عرصه حیات سیاسی چهره نمود وتوطئه‌های پیچیده زیرک‌ترین عنصر عباسی - مأمون – را نقش برآب کرد. آن حضرت(ع) با پذیرفتن ولایتعهدی مأمون که با اصرار و اجبار وی همراه بود، پایتخت حکومت عباسیان را تبدیل به مرکزنشر اسلام محمدی(ص) و مفاهیم وشعائر آن کرده و به استمرار رسالت نبی اکرم(ص) پرداخت.
مأمون پس از مدتی پی به اشتباهش برد، اما او زمانی به اشتباه خود واقف شد که امام رضا(ع) پایه‌های رسالت را محکم کرده و نسلی از عالمان روشن ضمیر را پرورش داده و طریق حق و حقیقت را فرا روی جویندگان آن گشوده بود.  نقطه اوجی که آگاهان تاریخ از آن با عنوان دانشگاه رضوی یاد می‌کنند وشامل تازه‌های بسیاری است. پیشی گرفتن امام رضا در اغتنام از فرصت ولایتعهدی نسبت به اهداف شوم مأمون موجب شد  تا خلیفه عباسی کینه آن حضرت را به دل گرفته و ضمن دسیسه‌ای مرموز حضرتش را به شهادت برساند.