روزنامه آرمان ملی
1398/08/04
آیا مسیر مردم و حاکمیت تفاوت دارد؟
فناوري و تکنولوژي در قالب شبکههاي اجتماعي ادبيات جديدي به جامعه امروز ايران تزريق کرده است بر همين اساس کنش از سوي جامعه و واکنش از سوي مسئولان شده است. پيام واکنش اين است که آنان عقبتر از ادبيات جامعه شدهاند و در واقع دوگانه ادبيات زير پوست جامعه و نگرش مسئولان، غير از موارد خاص نقطه اشتراک جمعي نميآفريند به همين دليل است که برخي کارشناسان بر اين نظرند که بخشي از جامعه اميدي به اصلاح وضع موجود ندارد. همانطور که ميدانيد فساد، فساد توليد ميکند و به نوعي هر چيزي مثل خودش را زايش دارد سوال اين است که آيا فضاي اميدواري جامعه غالب است و يا اينکه فضاي نااميدي غلبه پيدا کرده است؟ اين درست که بايد در کالبد جامعه روح اميدواري دميده شود اما نميتوان با يک روش و منش تکراري به نتايج متفاوت دست پيدا کرد متاسفانه هم اصولگرايان و هم اصلاحطلبان ديدگاه شرطي شده به کسب ادبيات قدرت دارند و همچنان موانع رسيدن به دايره قدرت هر دو جريان را دچار فوبيا کرده است و اين ترس باعث شده که آنان نتوانند از آزادي فکر و انديشه براي رسيدن به صندلي قدرت برخوردار باشند اين درست که ادبيات قدرت با احزاب، جريان و گروههاي سياسي تعارف ندارد اما نکته اين است که وقتي نگرانيها همگاني ميشود پيام نگراني اين است که بايد با روش و منش جديد به دنبال اصلاح مشکلات امروز جامعه چه در بُعد سياست خارجي و همچنين سياست داخلي که اقتصاد و فرهنگ و... را در دل خود دارد، رفت. برخي اصلاحطلبان همه چيز را از صندوق راي انتظار دارند اما راجع به تجربه صندوق راي در سال هاي76، 80، 84، 88، 92 و 96 که در برابر ديدگان ملت قرار دارد چه پاسخي داريد؟ آيا خواست و مطالبات جامعه در پاي صندوق راي و با حضور مشارکت حداکثري تحقق پيدا ميکند؟ در نقطهاي که مشارکت حداکثري و مشارکت حداقلي خواست تلويحي دو جريان عمده سياسي کشور است يعني اينکه يک جاي کار ميلنگد اين طرز نگاه نشان دهنده اين نکته است که فقط کسب صندلي قدرت هدف است و تعهد به جامعه در اولويتهاي بعدي ميباشد. نکته مهم ديگر اين است که هر دو جريان عمده سياسي به خوبي به واقعيت موجود کشور واقف هستند و طي اين سالها با وجود تفهيم موقعيت موجود به دنبال کسب صندليهاي قدرت بودهاند، اما همچنان مشکلات به قوت خود باقي است. پس چگونه است که براي اقبال جامعه اتاقهاي فکرشان به اصطلاح دنبال شعارسازي و شعاربافيهاي غير متناسب با واقعيت جامعه امروز ميروند؟ مشارکت حداکثري اگر همراه با رضايت عمومي طي يک بازه زماني نباشد آيا ميتواند به عنوان يک نقطه اتکاي مردمي به حساب بيايد؟ همواره حکومتها از نقطهاي آسيب پذير شدهاند که آن نقطه به دليل جاذبه و حضور در قدرت نسبت به روند حرکت طبيعي جامعه چشم و گوش بسته ميشوند آيا حاکميت به اين نتيجه رسيده است که بايد براي بهدست آوردن نتايج متفاوت بايد روش و منشها تغيير پيدا کند؟ بيانگيزگي، بيتفاوتي و بياعتمادي جامعه نسبت به برخي مسئولان سم مهلک شده است. نکته مهم اينکه بايد بر قلبها حکمراني کرد نه بر اشياء. بنابراين لازم است که در گام دوم انقلاب بر اساس متد و روش و منش جدا از گذشته اقدام و عمل داشت و اگر به دنبال تحقق هرگونه چشماندازي هستند بايد متناسب با ادبيات زير پوست جامعه حرکت کرد اگر روش و منش اکثريت مردم پذيرفته شود مردم نيز روش و منش حاکميت را خواهند پذيرفت در غير اين صورت دو مسير جدا از هم را طي خواهند کرد.
سایر اخبار این روزنامه
منافع ملی، فصلالخطاب تعیین تکلیف FATF
مخالفان FATF پاسخگو باشند
انتقام از پدران با حمله به پسران!
سکوت در مواجهه با آموزش و پرورش قم
نامه احزاب اصلاحطلب به وزیر کشور
آذریجهرمی امانوئل مکرون ایران میشود؟
حل بحران كشور با تغيير رويكردها
دیپلماسی فعال در حاشیه نشست باکو
خودروسازي فشل؟ - بانك مركزي هم مقصر است
زد و بند همه خانه های یک روستا
مبارزه با فساد؛ ریشهای یا تبلیغاتی؟
آیا مسیر مردم و حاکمیت تفاوت دارد؟
خصوصیسازی تمرینی برای آزادسازی اقتصاد است
طرح برخورد با خودروهای متخلف و پلاک مخدوش
نماینده مجلس نهم درگذشت