جعفر قناد باشی در گفت‌‌و‌گو با آفتاب یزد و در واکنش به کشته شدن پر رمز و راز ابوبکرالبغدادی:

آمریکایی‌ها «دُمِ شیر مُرده» را بریدند
آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: طی 13 سال گذشته، 6 سرکرده ی گروه‌های تروریستی، به نحوی از انحاء به هلاکت رسیده‌اند که هیچکدام به شفافیت و پیدایی اعدام «عبدالمالک ریگی» نیست زیرا، جمهوری اسلامی ایران در تمامی مراحل، اطلاع‌رسانی لحظه به لحظه و تصویری داشت و اما در سال 1385 اعلام شد که «ابومصعب الزرقاوی» از گروه «القاعده» در یک حمله ی هوایی کشته شده است! مرگ او را همرزمان وی و آمریکایی‌ها تایید کردند. 5 سال بعد ـ 1390 ـ آمریکایی‌ها از یک سلسله عملیات پرده برداری کردند که اعلام شد طی آن «اسامه بن لادن» طی تیراندازی کشته شده است. در سال 1392 نیز شبیه چنین اتفاقی برای ملامحمد عمر رقم زده شد که همچنان نحوه به هلاکت رسیدن وی نامشخص است! «اختر محمد منصور» یکی از سرکرده‌های طالبان هم در سال1395 و به ظاهر در یک عملیات «پهپادی» کشته شد و این روزها همه جا صحبت از کشته‌شدن، خودکشی، کشته شدن در اثر انفجار جلیقه ی انتحاری و غیره سخن به میان می‌آید، کشته شدنی که همچنان محل تردید است.
خیلی‌ها، اگرچه کشته شدن البغدادی را به صورتی که آمریکایی‌ها روایت می‌کنند نپذیرفته‌اند اما متفق القول، چنین اعتقادی دارند که آمریکایی‌ها ساخته ی دست خود را نابود کرده‌اند، زیرا هیلاری کلینتون، وزیر خارجه سابق آمریکا در کتاب خاطرات خود که در آمریکا چاپ شد و در ایران تحت عنوان «گزینه‌های دشوار» ترجمه و منشر شده، نوشته است: «ما وارد جنگ عراق،‌ لیبی و سوریه شدیم و همه چیز بر وفق مراد و بسیار خوب بود اما ناگهان انقلاب مصر در 30 ژوئن رخ داد و همه چیز ظرف 72 ساعت تغییر کرد.» وی در ادامه آورده است: «من به 112 کشور جهان سفر کرده بودم و با برخی از دوستان این توافق حاصل شد تا به محض اعلام تاسیس داعش این گروه به رسمیت شناخته شود اما ناگهان همه چیز فروپاشید. توافق شده بود تا دولت اسلامی(داعش) در روز 5 / 7 / 2013 اعلام شود و ما منتظر اعلام تاسیس آن بودیم تا ما و اروپا هرچه سریعتر آن را به رسمیت بشناسیم.»
دکتر جعفر قناد باشی تحلیلگر مسائل خاورمیانه و دنیای عرب معتقد است در مواجهه با مرگ مشکوک ابوبکرالبغدادی باید روی دو سناریو یا فرضیه متمرکز شد؛ نخست:


ـ ابوبکر البغدادی ماه‌ها پیش کشته شده! اما خبر کشته شدن وی برای موقعیتی مناسب به بیرون درز داده نشده است تا در شرایطی که امریکایی‌ها، به جنجال‌های تبلیغاتی نیازمند هستند رونمایی شود.
ـ ابوبکر البغدادی به کیفیتی که این‌ها می‌گویند کشته نشده اما در هر صورت باید پایان او را پذیرفت.
این تحلیلگر مسائل بین‌المللی با ذکر ضرب المثل «بریدن دم شیر مرده» می‌گوید: آمریکایی‌ها در زمانه‌ای که عراق و لبنان دچار اغتشاشات و اعتراضات معیشتی و مردمی است، برای فشار واردآوردن به ایران، حشد الشعبی و دولت‌های عراق و لبنان و نیز برای پرهیز از پاگرفتن حکومت‌های اسلامی ـ مردمی، مرگ البغدادی را به تیتر یک خبرها تبدیل کرده است تا اعلام کند؛ اگر هدف از بین رفتن داعش بود، ما او را از بین بردیم پس دیگر حضور ایران در سوریه و باقی ماندن حشدالشعبی در حوزه ی امنیتی عراق، محلی از اعراب ندارد.
قناد باشی معتقد است، اعلام مرگ البغدادی می‌تواند قوت قلب و چراغ سبزی باشد به کردهای سوریه که دیگر از تکفیری‌ها و داعش واهمه‌ای نداشته باشند و در مواجهه با ترکیه، برای بازگشت به عقب دیگر نگران رو در رو شدن با نیروهای باقیمانده داعش به سرکردگی ابوبکرالبغدادی نباشند. از طرف دیگر با تغییر رویکرد‌ها که این استاد دانشگاه از آن تحت عنوان «زمین گذاشتن آچار بزرگ برای برداشتن آچاری مناسب» یاد می‌کند، آمریکایی‌ها فرصت پیدا می‌کنند تا اعلام پایان داعش، داعشی جدید با نقشه‌ها و اهداف جدیدتر روانه خاورمیانه آشفته نمایند.
قناد باشی با درست خواندن ادعای روس‌ها که در منطقه ی مورد نظر آمریکایی‌ها، هیچ عملیات و تحرک نظامی صورت نپذیرفته، خاطرنشان می‌کند: این که آمریکایی‌ها هیچ رد و نشانه‌ای از عملیات خود در دست ندارند، این که حتی فیلمبرداری پهپادی نیز صورت نگرفته باشد، این که بلافاصله جنازه البغدادی به دریا انداخته شده باشد ـ نظیر به اقیانوس انداختن جنازه ملامحمدعمر- این که حتی محافل سیاسی داخلی آمریکایی هم ترامپ را مسخره کنند حاوی چند پیام آشکار است:
ـ برای آمریکایی‌ها پذیرفتن این که ایرانی‌ها داعش را شکست داده باشند سنگین و غیر قابل تحمل بود پس با اعلام مرگ ابوبکر البغدادی خواستند به جهانیان القاء کنند که ادعای ایران درست نیست و این ما هستیم که سرکرده داعش را کشتیم و غائله داعش را به پایان رسانیدیم در حالی که خبر ندارند آن‌ها دُم شیری را بریدند که پیشتر ایرانی‌ها سر آن شیر را کنده بودند!
ـ برای آمریکایی‌ها، بیرون رفتن از گرداب خاورمیانه بدون یک قربانی بزرگ ممکن نبود فلذا کاری کردند که حضور خود در منطقه را پایان یافته تلقی کنند.
ـ برای آمریکایی‌ها، نفوذ و قدرت ایران در عراق و لبنان غیر قابل پذیرش است. آن‌ها خواستند با کشته سازی از جنازه ی مدفون شده ی البغدادی، هم حضور ایرانی‌ها در سه کشور سوریه، عراق و لبنان را بی دلیل بدانند هم نیروهای حشد الشعبی را خلع سلاح کنند
ـ البغدادی در هرصورت مهره سوخته آمریکایی‌ها بود، با تغییر دیدگاه آمریکا در افغانستان، عملاً منتقل کردن او به افغانستان غیرممکن شده بود فلذا موضوع را در همان سوریه دفن کردند.
ـ آمریکایی‌ها طی دو دهه ی گذشته همواره در شرف انتخابات دست به چنین عملیاتی می‌زده‌اند فلذا باید پذیرفت که اعلام کشته شدن البغدادی در آبان 98 یعنی 365 روز مانده به انتخابات 2020 آمریکا خالی از دلیل نمی‌تواند باشد.
جعفر قناد باشی در پایان خاطرنشان می‌کند، آمریکایی‌ها به این سادگی دست از خاورمیانه بر نمی‌دارند و قطعا در ماه‌های منتهی به انتخابات خود، غائله‌ای دیگر با داعشی دیگر در این منطقه به پا خواهند کرد؛ غائله‌ای که می‌تواند استراتژیکی‌تر و با اهدافی براندازانه در سه کشور عراق، لبنان و سوریه دنبال شود.
قنادباشی به این نکته نیز اشاره می‌کند که نقاط ضعف فراوان ترامپ و بلوف‌های نخ نما شده ی او که حتی سازمان ملل را نیز نتوانست در اعلام رسمی مرگ البغدادی متقاعد کند، بهترین فرصت را دست دموکرات‌ها داد تا آخرین ضربات را به ترامپ مستاصل و جمهوری خواهان سردرگم وارد آورند.
این تحلیلگر مسائل بین‌المللی معتقد است؛ اعلام مرگ مشکوک و رازآلود البغدادی بیشتر از آن که پایان داعش تلقی شود، به انتها رسیدن سیاست‌های داعش پروری در این منطقه به سرکردگی امریکا و همپیمانانش معنا خواهد شد.