تریدینگ فایندر

وقتی غرب و شرق شهرمان را نمی‌ شناسیم!

حمیدرضا امیری‪-‬ چه عکس زیبایی! ثبت لحظه‌ای است که خورشید طلایی بر نوک گنبد آبی، جا خوش کرده است. گویی «گنبد» و «خورشید» پیِ آنند که در این جلوه‌گری از هم‌ پیشی گیرند و در دلربایی گوی سبقت از هم بربایند. یا نه! انگار آفتاب عالَم‌تاب گشته‌ و گشته است، تا تختی در خور و مَسندی از جنس خود بیابد و لختی بر آن تکیه نماید و آنی بیاساید. این بزم را معماری خشتی، تماشایی‌تر کرده است و پهنه‌ی کویر، باشکوه‌تر ساخته است. خورشیدش برای همگان آشناست و گنبدش هم برای یزدی‌ها. گنبد سید رکن‌الدین است؛ در چند قدمی‌مسجد جامع شهر. عکاسش «مایکل یاماشیتا» است. عکس را در صفحه‌ی اینستاگرامش به اشتراک گذاشته و چند جمله‌ای هم درباره‌‌ی آن نوشته است. بگذریم که گمان کرده گنبد مسجد جامع یزد است. اشتباهش قابلِ اغماض است! در نوشته‌های سیّاحان از این اشتباهات کم نیست. شهرت عکسش وقتی بیشتر شد که نشنال ژئوگرافی هم آن را منتشر کرد. می‌گویند: سایت معتبری است!
مایکل یاماشیتا از عکاسان چیره‌دست و مشهور دنیاست. سال تولدش 1979 میلادی است. محل تولدش: آمریکا، ایالت سانفرانسیسکو. او در 1971 از دانشگاه ویزلین در بخش مطالعات آسیا فارغ‌التحصیل شد. این عکاسِ آسیاشناسِ آمریکایی مدعی شده است که عکس را هنگام غروب گرفته. در چند جمله‌ی کوتاه، و با آب و تاب آن لحظه‌ی ناب را توصیف کرده و نوشته است: هنگام غروب بر بام مسجد جامع یزد ایستادم و به خورشید خیره شدم. خورشید در آسمان داشت پایین می‌آمد. وقتی با زیبایی تمام در بالاترین نقطه‌ی گنبدِ کاشی آبی قرار گرفت؛ شگفت‌زده و خشنود بودم. شکار چنین لحظاتی از خوش‌‌اقبالی عکاس‌هاست. این‌ها مقدمه‌ای بود برای این‌که با اجازه‌ی محتشم کاشانی اندکی در شعر مشهورش چنین تصرّف کنم:
گویا غروب می‌کند از مشرق آفتاب!
برایم قابل درک نیست که چرا مایکل یاماشیتا عکس طلوع آفتاب یزد را گرفته اما خواسته آن را به جای غروب قالب کند! آیا نوشته‌اش فقط یک‌ اشتباه غیرعمد تایپی است؟! آیا از دیدن این منظره چنان هیجان‌زده شده و محو تماشایش گردیده که زمان از کفَش رفته؛ و در تشخیص غروب و طلوع خورشید به اشتباه افتاده است؟! نه! ماجرا فراتر از یک اشتباه ساده است! با توصیفاتی که او از لحظه عکاسی‌اش کرده، معلوم است در جعل حقیقت تعمّدی داشته است. کافی است دست چپ و راستمان را بلد باشیم، تا بفهمیم او این عکس را از مشرق بافت تاریخی شهر یزد گرفته است! و کافی است با محله‌ها و آثار تاریخی یزد آشنا باشیم تا در پس‌زمینه‌ی عکس، گلدسته‌های بقعه‌‌ی سیدفتح‌الدین‌رضا، گنبدِ حسینیه‌ی محله‌ی گنبدِسبز، و برج و باروی محله‌ی قلعه‌کهنه و درختان آن محله را به راحتی تشخیص دهیم؛ اما این‌که چرا مایکل یاماشیتا نوشته است عکس را در هنگام غروب خورشید گرفته، خیلی عجیب است! آیا دچار ضعف حافظه شده و فراموش کرده است که این عکس در هنگام طلوع آفتاب گرفته شده؟ آیا او می‌خواسته است مردم یزد را بیازماید و ببیند تا چه اندازه طلوع و غروب شهر خودشان را می‌شناسند؟ آیا بنا داشته است زودباوری و ساده‌انگاری مردم یزد را بسنجد؟ یا اصلاً برای او بیان حقیقت اهمیت نداشته، بلکه هدفش ایجاد هیجان برای مخاطب بوده است؟ این‌ها پرسش‌هایی است که فقط خودِ مایکل یاماشیتا می‌تواند پاسخگویش باشد.
اما این سوال را ما می‌توانیم و باید پاسخ بدهیم: چرا بی‌‌آن‌که ادعای دیگران را درباره‌ی تاریخ و فرهنگ و جغرافیای شهر و دیارمان راستی‌سنجی کنیم، آن را می‌پذیریم، برایش به‌به و چه‌چه می‌کنیم، و بی آن‌که نقدش کنیم، نشرش می‌دهیم؟! جوابش معلوم است: از بس تاریخ و جغرافیای شهر و دیارمان را نمی‌شناسیم، با آن بیگانه شده‌ایم! و به قول قدیمی‌ها: از بس عقلمان در چشممان است!
تریدینگ فایندر