روزنامه همدلی
1398/08/22
نیما ضرورت بود یا اتفاق؟
عادل جهان آرای- بیشک نیما یوشیج یکی از شاعران تاثیرگذار معاصر است که در چند دهه اخیر بیشترین توجه به او و بخصوص کارهایش شده است. شاعران همعصر نیما که هر کدام امروزه در زمره سرآمدان ادب و هنر سرزمین ما هستند، به فراخور در مناسبتهای خاصی از آنها نیز نام برده میشد و میشود و آثار آنان هم جزو گنجینههای گوهرین ادبیات ما به شمار میروند، اما اقبال و توجه به نیما سویه و وجه دیگری دارد. در این مجال کوتاه سخن بر سر دو موضوع است. اول این که آیا نیما یک ضرورت تاریخی بود و اگر او نمیآمد کس یا کسان دیگری این طرز از راه نوی فارسی را به جامعه ادبی ایران و بخصوص به شعر عرضه میکردند، کشف او بر اساس یک اتفاق رخ داد؟ دوم اینکه چرا نیما هنوز با گذشت 6 دهه از مرگش و بیش از 8 دهه از پایهگذاری سبکی نو در شعر نوین فارسی، مورد توجه جامعه ادبی و حتی غیر ادبی است.در بررسی موضوع نخست، ابتدا باید وضعیت تاریخی و اجتماعی جامعه ایرانی و بخصوص فضای سیاسی، ادبی-هنری آن عصر را از نظر گذراند. فضایی که نیما در آن قرار داشت، با توجه به جوششهای سیاسی و فرهنگی در سالهای جنبش پسامشروطه با نوعی از تحول و نوخواهی روبهرو شده بود. نیما هنوز 10سالش نشده بود که فرمان مشروطیت به دست مظفرالدین شاه قاجار امضا میشود. در حقیقت نیما در طلیعه مشروطه وارد فضای شهری نیز میشود. وجود نشریهها یا روزنامهها در جامعه سنتی عهد قجری و موج بدیعی از روزنامهنگاری و انتشار مطالب روشنفکری و ساختارشکن، میتواند ذهن هر کسی را متاثر سازد و نیما هم از این نسیم به شدت بیدارگر تاریخی عصر مشروطه بهره برد. علاوه بر این وقتی نیما به تهران میآید و وارد مدرسه سنلویی میشود، به مکانی پا میگذارد که بسیاری از نوادر هنر و فرهنگ و حتی سیاست کشور در این محیط پرورش یافتند. مدرسهای که سال 1240خورشیدی در تهران دایر شد، به نوعی محل ثقل چهرههای مطرح تاریخ معاصر ایران نیز شد. این چهرهها چه قبل از نیما و حتی بعد از او برای خود نامهای نامآوری شدند. برخی از این چهرهها همسنوسال نیما بودند، مانند سعید نفیسی که از معلمان این مدرسه بود، رشید یاسِمی، داوود پیرنیا، علی سهیلی (دو دوره نخستوزیر ایران و سفیر ایران در کشورهای مختلف)، محمد حجازی (سیاستمدار و روزنامهنگار)، شمسالدین امیرعلایی(وزیر دادگستری و وزیر کشور)، پژمان بختیاری(محقق و شاعر) یا صادق هدایت، بزرگترها مثل علینقی وزیری (موسیقیدان و از پیشگامان آهنگسازی در ایران) یا نظام وفا که اتفاقا هم معلم و راهنمای نیما بود. کوچکتر از نیما میتوان به افرادی چون پُل آبکار (از پیشروان جنبش نوگرایی معماری در ایران) موسی نوری اسفندیاری (وزیر امور خارجه)، پرویز ناتِل خانلَری (سیاستمدار، شاعر و پسرخاله نیما) یا بعدها داریوش شایگان را نام برد که در این مدرسه یا درس دادند یا تحصیل کردند. محیطی که نیما در آن رشد کرد و با دنیای تازهای روبهرو شد، این امکان را برای او فراهم ساخت تا بتواند بهتر در مسائل فرهنگی -اجتماعی تحقیق و مطالعه کند. کشور در حال پوستاندازی بود. قبل از پایان حکومت پهلوی و انتهای سلسله قجری، فضا هر لحظه آماده تغییر و تحول بود. نوع تحولخواهی به حکومت یا سیاست خلاصه نمیشد، بلکه تاثیر خود را بر هنر و ادبیات نیز گذاشت. آشنایی نیما با ادبیات غرب از طریق معلمان فرانسوی و زبان فرانسوی که فراگرفت، نیما را به فکر راه و کار تازهای انداخت. وقتی در سن 14-15سالگی نظام وفا او را تشویق به خواندن و سرودن شعر میکند، در واقع چون خمیره این کار را داشت، لاجرم دست به تجربه میزند. نیما شعر را با تمام امکانات و ظرفیتهای آن شناخت. آشنایی او با شاعران کهن ایرانزمین و نحو و صرف زبان فارسی و چه بسا عربی و از دیگر سو آشنایی با زبان فرانسوی نشان میدهد که دغدغه او گذرا و سطحی نبود. وزنهای مختلف شعری را هم آزمود که نمونه تجربههای او امروز در دسترس است. از مثنوی و غزل و رباعی در سبکهای مختلف میتوان در کارهایش دید.
گرچه برخیها معتقدند نیما سرودن شعر را در آغاز دهه سوم عمرش شروع کرده است، ولی به نظرم نباید زمان انتشار اولین اثر او را که سال 1299بود، آغاز شاعریاش دانست. او به توصیه نظام وفا به سمت ادبیات کشیده میشود، طبیعی است که قبل از انتشار اثر اولش، مشغول سرودن بوده باشد تا جرئت کند کتابی را منتشر سازد. با آنکه نیما بیش از یک دهه به انتشار کارهایی با رنگ و جلای کلاسیک یا نوکلاسیک مشغول بود، اما در همان کتاب اولش(قصه رنگ پریده خون سرد) میتوان فاصله موضوعی و تصویری این اثر با فضای شعر کلاسیک را دید. وقتی که «ای شب» را در سال 1301 منتشر میکند، از طعن و کنایه و اعتراض شاعران دوستدار نظم کهن بینصیب نمیماند. نیما در این برهه حس میکند که باید ساختار و نگاه شعر را در جامعه وقت خود تغییر دهد. پیش از او کسانی بودند که شعرهایی با فضا و زبان غیرکلاسیک ارائه دادند، که به قول نیما بیشتر تفننی بود، اما نیما به این سمت حرکت کرد که باید کاری تازه ارائه داد و از فضای تاریخی و کهن شعر فارسی باید کمی فاصله گرفت و عبور کرد. برای او نه وزن و قالب شعر، بلکه نگاه و المانهای شعری هم مهم بودند. او از شمع و گل و پروانه فاصله گرفت و مصادیق تازه اجتماعی و فرهنگی را وارد شعر و ادبیات ایران کرد. نیما میدید که حرکت فرهنگی کشور به سوی تازگی و نوشدن است، پس این رسالت را برای خود قائل شد که راه تازهای در پیش بگیرد، حتی مخالفتهای شدید را هم به جان خرید، به همین دلیل در «مانلی» صراحتا میگوید:«من به راهِ خود باید بروم،کس نه تیمارِ مرا خواهد داشت./در پُر از کشمکش این زندگیِ حادثه بار،/( گر چه گویند نه) هر کسْ تنهاست./آن که می دارد تیمارِ مرا، کارِ من است.» او هر چه از شعر کلاسیک فاصله میگرفت، کارهای بهتر و تازهتری از شیوه یا به قول خودش «طرز» تازه خود ارائه میداد. او در تعریف شعر نو تاکید میکند که «شعر نو امروز.... طرزی است بر طرزهای قدما».(یادداشتهای روزانه، ص30) با توجه به داشتههای تاریخی عصر نیما، او براساس یک اتفاق این راه را کشف نکرد، بلکه آگاهانه تصمیم گرفته بود که دست به تغییر شاکله شعر فارسی بزند. او میگوید:«نمیدانند برای چه اوزان را شکستهام، برای تفنن نبوده است، برای متابعت به طرز موزیک کلام طبیعی بوده است.... هر روز مردم از شعر من مطلب تازهای طلب میکنند.(همان. ص220) وقتی مخالفتها را میبیند، اما چون به کارش ایمان دارد تاکیدمیکند که «امیدم به آینده و مردمان فهمیده است.(همان) این را هم باید در نظر گرفت که جامعه هم افکار و راه او را میپذیرد، چون بعد از انتشار کارهای نیما، شاعران جوان دست به کار میشوند و به اصطلاح در زمره شاگردان نیما قرار میگیرند. اگر نیمای دیگری میبود که100یا 200سال پیش این شیوه را پیشنهاد میداد، مطمئنا به شدت راه او رامیبستند. حتی جامعه هم او را پذیرا نبود. اساسا جوامع سنتی در مقابل هر تغییری واکنش منفی از خود نشان میدهند و به طور جد در مقابل تغییر میایستند. وقتی که مدرنیته نیمبند در ایران رخ مینماید، پس این اقبال برای نیما یا هر نوخواهی وجود دارد که اگر بخواهد دست به کار نو بزند، با مخالفت کمتری روبهرود شود. باوجود همه مشکلات سیاسی-اقتصادی وضع موجود، این جانسختی و اراده نیما در واقع در فضا و موقعیتی رشد میکند که جامعه در شکل کلی خود میتواند حرف او را بپذیرد. جامعهای که بعد از مشروطه پوستاندازی کرده است، پس این آمادگی را دارد که سخن نو و حرف تازهای را تجربه کند. با توجه به اسناد و اشعار به جا مانده از دوران نیما که شاعران دیگری چون او عبور از شعر کلاسیک را کلید زده بودند، اما برنامه و هدفی نداشتند. نیما این ضرورت تاریخی را درک کرده بود و احتمال اینکه غیر از نیما شاید کسان دیگری چنین شیوه یا طرز را در پیش میگرفتند، خیلی سخت میتوان باور کرد. شعر نوی نیمایی یک ضرورت تاریخی بود و نیما بود که توانست این ضرورت را درک کند و بر ادامه کارش تاکید و ایمان داشته باشد، به همین دلیل میگوید:«من برای قرنها فکر کردهام.»(همان.ص63) یعنی مهندسی معقول و اندیشه شده در کارش وجود داشت. در کلام پایانی بخش اول میتوان اینگونه نتیجه گرفت که طرز نوی نیمایی ضرورت تاریخی بود که اتفاقی هم خلق یا کشف نشد.
موضوع دوم این که چرا نیما بعد از 6 دهه هنوز محل بحث و توجه است. واقعیت این است که نیما را نمیتوان از ادبیات معاصر کنار گذاشت یا نادیده گرفت. حتی بدترین مخالفان او مجبورند ناخواسته به سمت وسوی او بروند و از نقش و تاثیر کار او بر جامعه هنری ایران سخن بگویند. نیما فقط شعر را دچار تحول نکرد، بلکه همراه با نوگرایی در شعر فارسی، در نقاشی، موسیقی، معماری و دیگر ژانرهای هنری میتوان رد نوگرایی نیما را دید. نیما امروز ستون نوین ادبیات معاصر شناخته میشود، نمیتوان ستون را برداشت و فقط به چاردیواری بنا نگاه کرد. آنچه نیما را ماندگار کرده است، باور او به کارش بود و اینکه میدانست راهی را که میرود به حق است. امروز وقتی از نیما سخن میگوییم اغراق نیست که گفته شود، به قول نیما ما داریم از رودخانه او فقط به اندازه نیاز یا ظرف خود آب برمیداریم. نیما میگفت:من مانند رودخانهای هستم که از هر کجای آن میتوان آب برداشت.
سایر اخبار این روزنامه
نظر رهبر انقلاب اسلامی درباره چندهمسری : «خدا یکی و محبت یکی و یار یکی»
نشست رسانهای و آیین رونمایی «افسانه چشمهایت» در تالار وحدت برگزار شد؛ از فریادهای مکرر تا شعری که مال سایه نبود
رییس جمهوری آمریکا برای پیروزی در انتخابات ۲۰۲۰ به فکر مذاکره و برجام افتاده است؛
نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با همدلی: مسئولان بهتر است به سوالات رئیس جمهوری پاسخ دهند
نگرانی نماینده تهران از نقشآفرینی گروههای فشار در آستانه انتخابات
رئیس جمهور در جلسه شورای اداری کرمان: مذاکره را رها نمیکنیم
گفت و گو با منوچهر آشتیانی، خواهر زاده نیما، در حال و هوای سرای سالمندان به مناسبت سالروز تولد پدر شعر امروز ایران:
همدلی از سوءاستفاده برخی مداحان از احساسات مذهبی مردم گزارش میدهد منوی مداحی!
ولیالله شجاعپوریان وجوب یکپارچگی مسلمانان
«همدلی» در گفتوگو با محمود جامساز کارشناس اقتصادی، طرح ملی مسکن را ارزیابی کرد
ولیالله شجاعپوریان وجوب یکپارچگی مسلمانان
نیما ضرورت بود یا اتفاق؟
جهانگیری خواستار تصویب فوری لوایح ارسالی دولت به مجلس پیرامون مبارزه با فساد شد