«ابتکار» از چالش جدید مدارس گزارش می‌دهد سایه «اختلال روانی» بر سر دانش‌آموزان

زهرا داستانی
این روزها افسردگی و اختلال روانی بزرگ و کوچک نمی‌شناسد. اگرچه تا پیش از این آمارها نسبت به شیوع بیماری‌های روانی در میان بزرگسالان خبر می‌داد، حالا اما آموزش و پرورش نسبت به عدم برخورداری 30 درصد از دانش‌آموزان ایران از استانداردهای سلامت روان و نیاز فوری یک درصد از آنها به خدمات اورژانسی هشدار داده است؛ هشداری که آموزش و پرورش را به فکر ساختن نوشدارو انداخته است. ساختن نوشدارو امروز اما به گفته معاون وزیر آموزش و پرورش آنقدرها هم کار ساده‌ای نیست و نیازمند آمدن همه دستگاه‌ها و نهادها‌ پای‌ کار است. البته به گفته مسئولان، این وزارتخانه در این زمینه بیکار ننشسته است. به گفته معاون وزیر آموزش و پرورش، این وزارتخانه از تمام ظرفیت‌های آموزش و پرورش مانند بسیج دانش‌آموزی، اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانش‌آموزی، سازمان دانش‌آموزی و... استفاده خواهد کرد.
«اختلال روانی»؛ نام بیماری شایعی است که این روزها در کنار اسامی سایر بیماری‌هایی مثل آنفلوآنزا، سرطان و... که به جان ایرانیان افتاده، از زبان متولیان سلامت جامعه و پزشکان بسیار شنیده می‌شود. این بیماری اما تیشه به ریشه جان نمی‌زند بلکه با روان و روح ایرانیان سر و کار دارد. آمارهایی که مسئولان از میزان این بیماری در میان ایرانیان ارائه کرده‌اند می‌گوید: «۲۳.۴ درصد از بالغین در ایران دچار یک اختلال روانپزشکی در طول سال 97 بوده‌اند که از این میزان ۲۷.۶ درصد این افراد را زنان و ۱۹.۴ درصد را مردان تشکیل می‌دادند. به عبارتی از هر ۴ نفر بالای ۱۵ سال یک نفر دچار اختلال روانپزشکی بوده است.» آمار این اختلالات روانپزشکی در تهران اما براساس آنچه ایرج حریرچی، معاون کل وزارت بهداشت اعلام کرده در طول یک سال ۳۰.۲ درصد بوده است. یعنی از هر سه تهرانی در سال 97 یکی گرفتار این مشکل بوده است. مشکلی که به گفته او در فواصل مختلف در پایتخت با میزان متفاوتی همراه بوده است. تنش‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در فواصل زمانی مشخص تاثیرات مستقیم و غیرمستقیمی روی سلامت روان تهرانی‌ها داشته است. تنش‌هایی که در طول سال 98 به اوج خود رسید نه فقط برای تهرانی‌ها بلکه برای کل شهروندان ایرانی اتفاق افتاده است.
اگر از زمینه‌های ژنتیکی و خانوادگی و سوانح و حوادثی که به صورت ناگهانی و غیرمترقبه برای اشخاص در زندگی رخ می‌دهد و می‌تواند بر روح و روان او تاثیر بگذارد، بگذریم، رشد آسیب‌های اجتماعی نظیر اعتیاد، طلاق، متکدیان، کودکان خیابانی و... که در نتیجه فقر، و گسترش آن در ایران، افزایش فشار اقتصادی و تحولاتی که به دنبال تصمیمات یکباره مسئولان در امر اقتصادی رخ می‌دهد و رو به ازدیاد گذاشته بر روح و روان جامعه ایرانی تاثیر بسزایی داشته است. این فشارها اگرچه تا پیش از این اثرات خود را بر روان جوانان و میانسالان و حتی سالمندان نشان می‌داد، حالا اما آمارها نشان می‌دهد که سن افرادی که دچار اختلال روانی در ایران هستند رو به کاهش گذاشته است.


طبق آنچه علیرضا کاظمی، معاون پرورشی و فرهنگی وزیر آموزش و پرورش روز گذشته در مراسم رونمایی از طرح یاریگران زندگی که با محوریت توانمندسازی سفیران پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی در کرمانشاه برگزار شده، اعلام کرد: «در غربالگری‌های سلامت انجام‌شده در وزارت آموزش ‌و پرورش مشخص‌ شده است که ۳۰ درصد دانش‌آموزان تمامی مقاطع تحصیلی در حوزه سلامت روان از استانداردهای لازم برخوردار نیستند و یک درصد دانش‌آموزان نیاز به خدمات اورژانسی در حوزه آسیب‌های روانی دارند.» آماری که البته در جلسه شورای آموزش و پرورش استان کرمانشاه، آن را مختص دانش‌آموزان دبیرستانی اعلام کرده است. او در این جلسه گفت: «در پژوهشی که در جامعه آماری سه میلیون نفری از دانش‌آموزان مقطع متوسطه اول در سطح کشور انجام شد، مشخص شده 30 درصد دانش‌آموزان به توانمندسازی در حوزه سلامت روان نیاز دارند و 20 درصد هم در معرض خطر هستند، ضمن اینکه همین پژوهش‌ها نشان می‌دهد یک درصد دانش‌آموزان آسیب‌ دیده و نیاز به درمان دارند.» اما چه این آمار مربوط به کل دانش‌آموزان ایران و چه مربوط به دانش‌آموزان مقطع متوسطه اول باشند، از نظر او این آمار عدد کمی نیست و باید در این زمینه هوشیار بود.
اما چرا سطح آسیب‌های اجتماعی و اختلالات روانی در ایران تا به این اندازه پایین آمده، به مدارس کشیده شده و قربانیانی از جنس دانش‌آموزان زیر 15 سال می‌گیرد؟ آیا آموزش و پرورش به عنوان متولی سلامت روان دانش‌آموزان و البته آینده ایران در زمینه پیشگری از آسیب‌های اجتماعی و سلامت روان دانش‌آموزان هیچ اقدامی انجام نداده است؟ معاون پرورشی و فرهنگی وزیر آموزش و پرورش در‌این‌باره گفته است: «در طول چهل سال گذشته همواره با آسیب‌های اجتماعی مبارزه کرده‌ایم، اما واقعیت این است که امروز با انبوهی از آسیب‌های اجتماعی مواجه هستیم که نسبت به قبل پیچیده‌تر شده است.» او اما درباره راهکاری که آموزش و پرورش برای مقابله با آسیب‌های اجتماعی در‌نظر گرفته گفته است: «باید استراتژی و راهبرد خود را برای مقابله با آسیب‌های اجتماعی روی حوزه اقدامات پیشگیرانه و فرهنگ‌سازی در آموزش ‌و پرورش به‌عنوان کانون تحولات جامعه معطوف کنیم.»
وی افزود: «امروز دیگر موضوع مقابله با آسیب‌های اجتماعی به یک خانواده و دستگاه اختصاص ندارد، زیرا امروز همه در معرض این آسیب‌ها هستیم.» معاون پرورشی و فرهنگی در ادامه بر ضرورت هم‌افزایی بین دستگاه‌ها برای مقابله با آسیب‌های اجتماعی به ‌عنوان یک استراتژی کشوری تاکید کرده و افزود: «امروز همه دستگاه‌ها و نهادها باید در موضوع مقابله با آسیب‌های اجتماعی پای‌ کار بیایند و دغدغه‌مند باشند.»
به گفته کاظمی، دغدغه‌مندی آموزش و پرورش در زمینه کاهش آسیب‌های اجتماعی در مدارس به استفاده از تمامی ظرفیت‌های آموزش ‌و پرورش و تشکل‌های دانش‌آموزی مانند بسیج دانش‌آموزی، اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانش‌آموزی، سازمان دانش‌آموزی و سازمان جوانان هلال‌احمر انجامیده است.
او یکی از راه‌هایی که مدارس برای کاهش آسیب اجتماعی در پیش گرفته‌اند را انس گرفتن دانش‌آموزان با قرآن کریم عنوان کرده و گفت: «طرح حفظ جزء 30 قرآن کریم که در حال حاضر در مدارس اجرایی می‌شود نقش مهمی در کاهش بروز آسیب‌های اجتماعی خواهد داشت، زیرا آشنایی با قرآن کریم می‌تواند انسان‌ها را از انحراف دور کند.»
مجموعه این اقدامات در مدارس برای کاهش آسیب‌های اجتماعی، افزایش نشاط و شادی در میان دانش‌آموزان و کاهش افسردگی و اختلالات روانی در حالی است که دانش‌آموزان ایرانی با انبوهی از فشارهای روانی و جسمی، از استرس قبولی در امتحان و کنکور گرفته تا تنبیه بدنی معلمان روبه‌رو هستند. حال باید دید مجموعه تلاش‌های آموزش و پرورش تا چه اندازه می‌تواند به کاهش اضطراب‌ها و آسیب‌های روانی دانش‌آموزان کمک کند؟