خدایار سعیدوزیری

دومین مناظره نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد و بازهم همان وعده‌های بی حساب و کتاب، بدون آنکه برنامه‌ای برای اجرای آنها ولو روی کاغذ ارائه شود، از سوی برخی نامزدهای محترم بیان شد! رقابتی که بین حرف و عمل است! یک طرف یا بدون سابقه اجرایی و یا دارای سابقه نه چندان مطلوب در امور اجرایی بسیار کوچکتر از اداره کشور، وعده‌هایی فضایی می‌دهد و طرف دیگر که چهارسال مردم عمل آن را دیده‌اند به اتکای عملکرد خود و اطلاع از وضع کشور، راه صحیح آینده را به ملت نشان می‌دهد و برنامه خود برای تداوم هدایت کشور در مسیر عقلانیت را که طبیعتا پیشرفت و توسعه را به دنبال دارد، به پیشگاه ملت عرضه می‌دارد.
به نظر می‌رسد، شواهد و قرائن آنقدر هست که هر فرد منصفی بتواند سره از ناسره و درست از غلط را تشخیص دهد. در روزهای باقی مانده تا انتخابات نیز نباید انتظار انتقال چشم‌گیر رای از سبد رای هیچکدام از نامزدها به دیگری را داشت، چنانکه نظرسنجی‌های پس از مناظره دوم نیز نشانگر آن بود که قریب نود درصد مردم تغییری در منتخب خود نداده‌اند. آنچه مسلم است آنکه جناح موسوم به اصولگرا سبد رای تقریبا ثابتی دارند که در صورت عدم انصراف هیچ‌یک از نامزدهای این جریان به نفع دیگری،
میان همه نامزدهای این جناح پخش خواهد شد؛ اما آنچه خطری جدی و رقیبی بالقوه برای اعتدال و اصلاحات است نه نامزدهای رقیب بلکه کسانی هستند که با بی‌تفاوتی به سرنوشت خویش، کشور و هم وطنانشان و درس نگرفتن از گذشته، منفعلانه در انتخابات شرکت نمی‌کنند! و بعضا با گفتن این جمله که ما با سیاست کاری نداریم پس رای نمی‌دهیم، از زیر بار مسئولیت اجتماعی خود در قبال خود، فرزندان و کشورشان شانه خالی می‌کنند. امروز خطر همان پوپولیسمی است که در سال 84 دچارش شدیم و وقتی توانستیم در خرداد 92 خطایمان را تا حدی جبران کنیم که هشت سال مسیرمان از جاده صحیح منحرف شده و هزینه های فراوانی که بخشی از آن را مهندس جهانگیری و برخی مسئولین دولت تدبیر و امید بیان کرده‌اند به کشور و ملت
ایران تحمیل شده بود. حال امروز مجددا بر دو راهی عقلانیت و شعارزدگی، احترام و بی ادبی و اعتدال و خشونت قرار گرفته‌ایم. ملت ایران هیچگاه خدمتگزاران واقعی خود را علی‌رغم همه تخریب‌ها و تهمت‌های ناروای داخلی و خارجی فراموش نکرده است و... همواره سپاسگزار آنان بوده است، چنانکه امیرکبیرها و مصدق‌ها در حافظه تاریخی ایرانیان جای خود را حفظ کرده‌اند.فراموش نکنیم روزهای پرامیدی که دولت تدبیر و امید برایمان رقم زد! روزهایی که سردار دیپلماسی‌مان ایستاده ندای مظلومیت هشت ساله این ملت را در جنگ تحمیلی به گوش خبرنگاران و جهانیان رساند و روزهایی را که روی ویلچر از حقوق ایران دفاع کرد و در مقابل ابرقدرت‌های جهان صدای هشتاد میلیون ایرانی شد و فریاد زد «هیچ‌وقت یک ایرانی را تهدید نکنید.» یادمان نرود روزهایی که رئیس‌جمهورمان به‌خاطر اشتباه سهوی دولت از پیشگاه ملت عذرخواهی کرد، جمله‌ای که سال‌ها بود از زبان هیچ مسئولی نشنیده بودیم! یادمان نرود که در این دولت بود که به‌خاطر حادثه‌ای چون تصادف قطار، مقام مسئول نگفت مگر من باید مراقب قطارها باشم! بلکه عذرخواهی کرد و به احترام ملت استعفا داد و صدها مورد دیگر که همه ما به یاد داریم. حال بار دیگر انتخاب با ماست، می‌توانیم در کنج انزوای خویش بنشینیم و در انتخابات شرکت نکنیم تا دیگران برایمان تصمیم بگیرند و انتخاب کنند و بعد از هشت سال در 1404 پس از تحمل هزینه‌هایی گزاف و شاید جبران‌ناپذیر دست به دامان عقلانیت شویم و یا همین امروز با شرکت خود در انتخابات و تداوم مسیر اعتدال راه را بر تندروی‌ها و شعارزدگی‌ها و وعده‌های توخالی ببندیم.