تریدینگ فایندر

یک تصمیم بزرگ و یک تردید

حمیدرضا بوستانی‪-‬ سال‌هاست که در بین صاحبنظران علوم سیاسی و مدیریت دولتی اختلاف‌نظری مبنی بر اینکه شاخص‌های اقتصادی نمی‌تواند و نباید یگانه معیار و ملاک تصمیم‌گیری در خصوص مسائل عمومی‌باشد وجود ندارد. به عبارتی در حوزه اداره امور عمومی‌یک مملکت تنها بر "اقتصادی بودن" یک تصمیم تکیه کردن دور از عقلانیت است، همانگونه که بی توجهی به شاخص‌‌های اقتصادی زمینه را برای هدر رفت منابع و دارایی‌‌های عمومی‌فراهم خواهد ساخت. تردیدی نیست که سهمیه بندی بنزین در کنار افزایش قیمت آن مزایای فراوان و غیرقابل انکاری برای جامعه در پی خواهد داشت. به همین ترتیب ابهامی‌نیز در خصوص سوء استفاده‌‌های صورت گرفته از قیمت نسبتا مناسب بنزین قبل از این تغییر وجود نداشته و ندارد. مصرف بیش‌از حد مجاز، آلودگی هوا، قاچاق و دیگر نابسامانی‌های ریز و درشت تنها بخشی از پیامدهای نامناسب تداوم رویه قبلی بود ولی اینکه آیا یک تحلیل هزینه-منفعت در خصوص فشاری که تداوم یا تغییر رویه قبلی بر عموم مردم وارد می‌نمود صورت گرفته یا خیر، جای بحث و تامل فراوان دارد.واقعیت این است که نمی‌توان به هیچ قیمتی به اعتماد مردمی‌که مدیریت‌ها را انتخاب نموده‌اند چوب حراج زد.
گرانی و سهمیه‌بندی بنزین بدون اطلاع‌رسانی قبلی و علی رغم اعلان های رسمی و غیررسمی مبنی بر اینکه دولت هیچ برنامه‌ای برای عملی نمودن آن حداقل در شرایط فعلی ندارد علاوه بر اینکه اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی را خدشه‌دار می‌کند احتمالا منجر به فقیرتر شدن فقرا نیز خواهد گردید و از این بابت می‌توان ضرورت توجه بیش از پیش بر عقلایی بودن این تصمیم را استنباط نمود. اینکه یک تصمیم در شرایطی اتخاذ شود که تداوم بخش اعتماد و امید به زندگی در جامعه جاری باشد نکته بااهمیتی است که نباید از نظر دور بماند.
تریدینگ فایندر