اهواز و مشکلات بی‌پایان

مهدی قمشی
استاد دانشگاه شهید چمران اهواز
هنوز کمر خم شده مردم خوزستان از زیر بار سنگین سیلاب فروردین 98 راست نشده بارش بیست و پنجم آذر ماه ضربه کاری دیگری بر مردم و مسئولان وارد کرد. نگارنده سعی دارد در این یادداشت به مشکل اخیر شهر اهواز که در یک بارندگی سه ساعته رخ داد بپردازد.
همه می‌دانیم که وجود سیستم فاضلاب و دفع آب‌های سطحی از زیرساخت‌های اولیه هر شهر و روستا محسوب می‌شود. وجود مشکل در سیستم فاضلاب‌ها علاوه بر به مخاطره انداختن بهداشت و سلامت مردم، هزینه کردهای شهری در امور مختلف و همچنین کارهای زیبا‌سازی را بیهوده و عبث خواهد کرد. سالیان سال است که سیستم فاضلاب و دفع رواناب سطحی در شهر اهواز به‌صورت معضلی نمایان شده است. ماندن آب در خیابان‌های شهر بعد از هر بارندگی مختصر و گرفتگی سیستم فاضلاب و بالا آمدن آن در بیشتر نقاط شهر مدت‌هاست به امری عادی در اهواز بدل شده است. مردم شهر نیز از حل این معضل توسط دولت‌ها ناامید شده‌اند و مسئولان ذیربط نیز به جز حق فاضلاب که در قبوض آب هر ماه از مردم طلب می‌نمایند کار اساسی دیگری برای حل مشکل فاضلاب انجام نمی‌دهند و فقط یاد گرفته‌اند که آن را به یکدیگر خوب پاس بدهند؛ آبفا به شهرداری و شهرداری به آبفا.


مشکل این است که معمولاً در همه شهرها سیستم فاضلاب خانگی و شبکه هدایت و دفع آب‌های سطحی از هم مجزاست و از نظر قانونی نیز اولی به عهده شرکت‌های آبفا و دومی به عهده شهرداری هاست. امّا در شهر اهواز این دو سیستم مدت هاست یکی شده و از هم جدا نیستند (بجز معدود شهرک‌های مربوط به نفت که این سیستم‌ها از هم جداست). البته در زمان‌های دور بیشتر این شبکه‌ها توسط شرکت‌های توسعه شهرک‌ها ساخته شده بودند ولی اکنون به آبفا واگذار شده و عملاً برای دفع فاضلاب خانگی به‌کار گرفته شده‌اند. عمر سیستم فاضلاب موجود نیز بیش از 45 سال است لذا این سیستم عملاً عمر مفید خود را کرده است. علاوه بر این، سیستم فاضلاب معیوب فعلی که زمانی برای جمع‌آوری فاضلاب خانگی منازل ویلایی یک خیابان طراحی شده بودند اکنون با تبدیل منازل ویلایی به مجتمع‌های مسکونی باید حداقل نزدیک به ده برابر زمان طراحی، فاضلاب را منتقل نمایند.
بنابراین در همین حد هم سیستم‌های موجود برای انتقال فاضلاب خانگی دچار مشکل هستند و لذا اضافه شدن رواناب ناشی از بارندگی‌ها به این شبکه‌ها از توان آنها خارج است و به‌همین دلیل با کمترین بارندگی این شبکه‌ها دچار پس زدگی آب به خیابان‌ها و معابر می‌شوند و مخلوطی از آب باران و فاضلاب خانگی سطح خیابان‌ها را می‌پوشاند.
یکی بودن این سیستم‌ها (سیستم هدایت آب‌های سطحی و سیستم دفع فاضلاب) برای مردم شهر اهواز به مثل «آشپز که دوتا شد» تبدیل شده است. در موقع بحران هر کدام از متولیان بنا به دلایل تاریخی یا قانونی یا بودجه‌ای سعی در شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت بحران دارند.
بررسی بارش روز دوشنبه 25 آذر ماه می‌تواند به ما کمک کند که فارغ از اختلاف در مالکیت سیستم موجود آیا سیستم موجود برای دفع رواناب ناشی از بارش‌ها مناسب است یا خیر. مقدار کل بارش روز 25 آذر در اهواز 74 میلیمتر و حداکثر شدت آن حدود 60 میلی متر در ساعت بوده است. این مقدار بارش از نظر مقدار روزانه بارشی معمول به حساب می‌آید امّا از نظر شدت (مقدار حداکثر بارش در یک ساعت) از نظر تاریخی جزو بارش‌های نادر محسوب می‌گردد (هر چند در سال 1383 حداکثر شدتی به اندازه 90 میلیمتر در ساعت نیز به ثبت رسیده است). اگر این بارش (74 میلی متر در روز) را بخواهیم به‌عنوان بارش طرح نیز به حساب آوریم (که می‌شود 3 میلیمتر در ساعت و عددی منطقی نیز می‌باشد) در این صورت با توجه به سطح شهر اهواز (تقریباً 200 کیلومتر مربع) برای تخلیه حجم آب ناشی از آن حدوداً 600000 متر مکعب در ساعت آب باید از سطح شهر تخلیه گردد. چنانچه این مقدار آب بخواهد از طریق 40 خط لوله از قسمت‌های شرقی و غربی اهواز تخلیه گردد در این صورت قطر تقریبی لوله‌ها به بیش از 2 متر خواهد رسید. در حالی که هم‌اکنون قطر لوله‌های اصلی فاضلاب که باید هر دو پساب را دفع کنند قطر بسیار کمتری دارند (زیر نیم متر). بنابراین شبکه فعلی حتی برای دفع فاضلاب خانگی نیز کفاف نمی‌دهد چه رسد به اینکه بخواهد آب‌های سطحی را نیز هدایت نماید. علاوه بر این باید توجه داشت که رواناب ناشی از بارندگی‌ها می‌تواند مستقیماً به رودخانه تخلیه شوند در حالی که فاضلاب‌های خانگی باید به تصفیه خانه‌های فاضلاب (که متأسفانه تا این لحظه هیچ یک از تصفیه خانه‌های پیش‌بینی شده برای اهواز وارد مدار نشده‌اند) وارد و بعد از تصفیه به شکل صحیح دفع یا استفاده شوند.
با این اوصاف چنانچه اراده‌ای برای حل مشکل وجود داشته باشد از نظر علمی باید بر مبنای تفکیک سیستم دفع آب‌های سطحی از فاضلاب خانگی استوار باشد. ایجاد چنین سیستمی در شهر اهواز از عهده دستگاه متولی امر (که شهرداری باشد) خارج است و تنها به توجه ویژه دولت نیاز دارد.
این نیاز اکنون به یک مطالبه جدی شهروندان اهوازی از مسئولان نظام بدل شده و ضرورت توجه به آن بسیار حیاتی و حتی امنیتی شده است. ناگفته نماند که سال هاست این مشکل از طرف مسئولان استانی به دولت منتقل شده ولی عملاً اثری از اجرایی شدن آن ملاحظه نشده است. پول‌هایی که تاکنون می‌توانست برای حل مشکل دفع آب‌های سطحی به‌کار آیند بدین شرح می‌باشند: 1- در سال 1384 بانک جهانی وامی به میزان 149 میلیون دلار برای اصلاح شبکه فاضلاب اهواز پرداخت نموده است. 2- در سال 1394 در شورای عالی آب کشور با حضور دکتر جهانگیری معاون رئیس جمهوری با اعتباری برابر هشت هزار میلیارد تومان (که پیشنهاد استاندار وقت استان بود) برای مدیریت پساب‌ها و فاضلاب در استان خوزستان مصوب شد و قول تخصیص این مبلغ چهار ساله داده شد. 3- مجدداً در سال 1396 هیأت دولت بر اختصاص اعتبار نُه هزار میلیارد تومانی بدین منظور موافقت کرد که ظاهراً در سال 1396 یک سوم آن پرداخت شده (و به گفته مسئولان، بیشتر این مبلغ در شهر آبادان هزینه شده است) ولی در سال‌های بعد خبری از اختصاص مابقی اعتبار نیست. روی هم رفته ورود این پول‌ها باید می‌توانست مشکل فاصلاب و دفع آب‌های سطحی اهواز و حتی سایر شهرهایی استان را مرتفع نماید اما بواقع اکنون اهواز نه سیستم دفع آب‌های سطحی را دارد و نه سیستم قابل اطمینانی برای دفع فاضلاب خانگی. به هر صورت اکنون وقت پاسخگویی است که این اعتبارات چه شده اند؟ اگر آمده‌اند چگونه هزینه شده؟ و اما اگر نیامده‌اند باید پرسید چرا نیامده‌اند؟ مشخص است که اگر این پول‌ها وصول شده‌اند در خوشبینانه‌ترین حالت باید گفت که بخوبی به‌کار گرفته نشده‌اند و شاید بیشتر صرف اصطلاحاً وصله پینه شده و با آنها کار اصولی انجام نگرفته است.
باید توجه داشت که با توجه به گسترش و توسعه شهر اهواز حل معضل به‌صورت یکجا براحتی میسر نیست و ضرورت دارد برای مناطق مختلف شهری اهواز راه حل‌های مجزا مطالعه و به اجرا درآید. به‌عبارتی یک راه حل واحد برای مناطق مختلف کلانشهر کار ساز نیست و در این زمینه حتماً باید از پتانسیل علمی و مهندسی کشور نهایت استفاده را نمود.
نکته نهایی اینکه مردم صبور استان نشان داده‌اند که ناملایمات و بحران‌ها را بخوبی شناخته و با آنها مدارا کرده و می‌کنند و مانند دوران دفاع مقدس، در زمان بحران نیز شرایط کشور را درک می‌کنند و در کنار مسئولان وظایف خود را انجام داده و می‌دهند اما شرایط فعلی فاضلاب اهواز نه جزئی از بحران‌های غیر قابل پیش‌بینی است و نه قابل توجیه و تنها می‌تواند ثمره سوء مدیریت یا کم توجهی باشد و نام دیگری نمی‌توان بر آن نهاد. از این‌رو به مردمی که در قطب نفتی کشور زندگی می‌کنند و زمانی دور محل زندگی‌شان در مقایسه با سایر نقاط کشور از سطح توسعه بالایی برخوردار بوده باید حق داد که تحمل ادامه این وضعیت را نداشته باشند و انتظار کار اساسی برای رفع آن و به‌صورت ویژه را از مسئولان طلب داشته باشند. با توجه به احتمال بسیار بالای تکرار این شرایط بحرانی در بارندگی‌های آتی و برای جلوگیری از هیجانات اجتماعی احتمالی، شایسته و ضروری است تا دولت برای ایجاد اطمینان به مردم مستأصل، کارهای جدی و عملی در این زمینه را اعلام و عملی نماید.