رضا بهرامی در گفت‌وگو با «ابتکار» از «کریمولوژی» می‌گوید تلخک ناصرالدین‌شاه و روایت قبر گمشده

فاطمه امین‌الرعایا
«کریم شیره‌ای تلخک دربار ناصرالدین‏شاه بود که لقب دوشاب‌الملک را داشت و برای ناصرالدین‏‏شاه آن‏قدر عزیز بود که زمانی که فوت کرد ناصرالدین‏شاه سه روز عزای عمومی اعلام کرد. اما در حال حاضر هیچ نشانی از قبر کریم‏شیره‌ای نیست و کسی نمی‌داند قبر او کجاست. حالا کریم‏شیره‌ای بعد از سال‌ها به دنبال قبر خود و سوال‌های بی‌جوابش می‌گردد...»
این روزها هر شب تنها در تهران بیش از 100 نمایش روی صحنه می‌روند، اما نسبت آثار قابل تامل چندان چشمگیر نیست و در این میان چندی است که نمایشی تاثیرگذار برای دور دوم روی صحنه رفته است. نمایشی با متنی قوی و بازی‌ای درخشان. با رضا بهرامی، کارگردان نمایش «کریمولوژی» گفت‌وگو کرده‌ایم که مشروح آن را در ادامه می‌‌خوانید:
تئاتر «کریمولوژی» یک تئاتر مونولوگ است. چنین آثاری معمولا با ریسک بالای عدم استقبال مخاطب روبه‌رو هستند. چرا چنین خطری کردید؟


شغل ما، شغلی ریسک‌پذیر است. وقتی درباره هنر صحبت ‌می‌کنیم، یعنی درباره یک اتفاق خاص حرف می‌زنیم و رقم زدن اتفاق خاص، کار هر کسی نیست. بنابراین پیش از هر چیزی افراد این حیطه می‌دانند در مسیری گام گذاشته‌اند که باید به تناسب، نسبت به افراد دیگر ویژگی متفاوت‌تری داشته باشند. بین افرادی که در این مسیر هستند، شخصی موفق خواهد بود که هم برای افراد معمولی و هم برای همکاران فعال در بخش هنری حرفی برای گفتن داشته باشد. بنابراین طبیعی است ریسک‌پذیری یکی از عوامل موفقیت در این بخش است.
یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های نمایش شما، متن متفاوت آن است. چگونه تصمیم گرفتید این متن را برای روی صحنه بردن یک نمایش انتخاب کنید؟
سه سال پیش، متنی به نام «سه روز عزای عمومی» که توسط کهبد تاراج نوشته شده بود را به صورت محیطی به اجرا درآوردم که فضایی کاملا متفاوت داشت. آن زمان آنچه برای من حائز اهمیت بود، این بود که کریم‏شیره‌ای، تلخک دربار ناصرالدین‏شاه، که فردی عجیب بود و برای شاه عزیز بود، اعمال نادرست اطرافیان شاه را به صورت طنز مطرح می‌کرد و ناصرالدین‌شاه به این ترتیب متوجه می‌شد که اطرافش چه اتفاقی رخ می‌داد. بعد از مرگ کریم‏شیره‌ای، ناصرالدین‏شاه سه روز عزای عمومی اعلام می‌کند، اما متاسفانه امروز هیچ قبر و نشانی از او وجود ندارد. به چند دلیل شخصیت کریم‏شیره‌ای برای من قابل‏توجه بود؛ بخشی از وظیفه هنرمند این است که دغدغه‌های اجتماعی را به‌گونه‌ای به تصویر بکشد و زنگ خطری را برای آینده به صدا درآورد، کریم‌‏شیره‌ای به عنوان یک هنرمند کار خود را به درستی انجام می‌داد. بنا بر شنیده‌ها، گفته‌ها و مدارک موجود، پادشاه هم از این اتفاق راضی بوده است. اما بعد از مرگ او چه اتفاقی رخ می‌دهد که قبری از او یافت نمی‌شود؟ این ماجرا تلنگری برای من بود. شاید بسیاری از هنرمندانی که در این سرزمین کار می‌کنند به سرنوشت کریم‏شیره‌ای دچار شوند. به جز این ماجرا، نبودن نقد در هنر جامعه ما عامل دیگری بود که زندگی این تلخ برای من اهمیت پیدا کند. هنرمندان باید یک گام نسبت به جامعه جلوتر باشند و به رسالت‌شان مبنی بر هدایت جامعه به سمت‏و‏سوی درست توسط آثاری که خلق کرده‌اند، عمل کنند.
در دور نخست روی صحنه رفتن «کریمولوژی» در شهریور و مهر امسال، مخاطبان حاضر در سالن نمایش، واکنش‌های بسیار متفاوتی داشتند، گاهی صدای خنده سالن را پر می‌کرد و گاهی سکوت همه‏جا را فرا می‌گرفت. عکس‌العمل‌های مخاطب چقدر مانند آن چیزی بود که انتظار داشتید؟
ما ممکن است در طول تمرین به اتفاقات بسیاری فکر کنیم، اما وقتی به مرحله اجرا می‌رسیم، واکنش‌ها ممکن است نسبت به ذهنیت ما کاملا متفاوت باشد و این اتفاق طبیعی است. به همین دلیل می‌گوییم تئاتر زنده‌ است، چون در هر اجرا حال و هوایی متفاوت حاکم می‌شود و این بستگی به مخاطبان دارد. این اتفاق برای من زیبا است. ما در طول تئاتر با احساسات واقعی آدم‌ها روبه‌رو می‌شویم و این اتفاقات برای اجرای ما خیلی رخ داد و من کاملا از آن راضی هستم. اگر قرار بود، همه مسائل را از دید تماشاچی ببینم شاید نمی‌توانستم رسالتم را به‏درستی انجام دهم. تماشاچی باید آزاد باشد و بتواند احساساتش را در طول نمایش بروز دهد.
در آثار تک‌بازیگر، انتخاب درست ایفاکننده نقش شاید مهم‌ترین قسمت کار باشد. چه شد که مجید رحمتی را به عنوان بازیگر نقش کریم‌‏شیره‌ای برگزیدید؟
پس از اجرای اولیه‌ای و استفاده از متن کهبد تاراج، از تاراج خواستم که این متن را به صورت صحنه‌ای برایم بنویسد اما این اتفاق به دلایل شرایط کاری او رخ نداد. از آنجا که باید متن را به سرعت برای مجموعه تئاتر‏شهر آماده می‌کردم به دنبال شخصی گشتم که قلم شیوایی داشته باشد. به همین دلیل از مهران رنجبر کمک گرفتم. پیش از این هم با او کار کرده بودم، بنابراین متن را او نوشت و قرار بر این بود که خودش هم نقش کریم‌‏شیره‌ای را بازی کند و مجید رحمتی به عنوان مشاور کنار من باشد. حتی در بازبینی اولیه را با بازی مهران رنجبر انجام دادیم. اما رنجبر همان سه سال پیش دید که فضای کار بسیار مشکل است و حتی چندبار اعلام کرد که شاید از پس این بازی برنیاید، چون این بازی خاص است و لازم است که بازیگری آن را انجام دهد که بازی در تئاتر ایرانی را بداند، نه اینکه مهران رنجبر این کار را بلد نباشد اما این کار بسیار سختی بود. پس از بازبینی، متاسفانه آن زمان نتوانستیم کار را به دلایلی روی صحنه ببریم. بنابراین اجرا به تعویق افتاد. ما برای جشنواره آیینی-سنتی اقدام کردیم. این بار از مجید رحمتی خواستم که بازی نقش کریم‏شیره‌ای را بر عهده بگیرد. او ترجیح می‌داد به عنوان مشاور کنار ما باشد، اما من اصرار داشتم که او در این کار به ایفای نقش بپردازد. از او خواستم در طول کل نمایش چشم‌هایش را چپ کند و همه آنچه از او خواسته بودم اجرا کند. او به دلیل چالشی که این بازی برایش ایجاد می‌کرد، قبول کرد که در کریمولوژی به عنوان بازیگر کنار ما باشد.
موضوع قابل توجه دیگر در این نمایش، دکور ساده و مینیمال صحنه و طراحی لباس خاص بود. چرا چنین انتخابی داشتید؟
طراحی صحنه در نمایش‌های ایرانی به‏شدت کاربردی و مینیمال است. ما در طول نمایش از یک تشت آب استفاده می‌کنیم. ممکن است ما در یک نمایش از چند ابزار محدود استفاده کنیم، اما همان ابزار چندین بار و به انواع مختلف مورد توجه قرار می‌گیرد. بنابراین شیوه نمایش ایرانی چنین اجازه‌ای به ما می‌دهد و من هم از روز اول ترجیح می‌دادم اینگونه پیش برویم. در صحبتی که با مجید رحمتی داشتم گفتم که دوست دارم فضای این کار در بیابانی خشک رقم بخورد که تنها یک درخت در آن به چشم می‌خورد. بعد به این نتیجه رسیدیم که از یک فرغون هم استفاده کنیم چون ممکن است در یک قبرستان مورد استفاده قرار بگیرد. دیگر ابزاری که در قبرستان به کار خواهد آمد، یک تشت خواهد بود. از همین ابزار کم در تمرین‌ها استفاده کردیم و سعی کردیم از آنها به بهترین شکل استفاده کنیم.
مدتی است که برای بار دوم کریمولوژی روی صحنه رفته است. استقبال مخاطب در طول این مدت چگونه بود؟ آیا برنامه‌ای برای دور سوم اجرا هم دارید؟
در دور نخست، علی‌رغم مشکلات فراوان اتفاقات بسیار خوبی رخ داد. در دور دوم گرچه اتفاقات خوب باز هم رقم می‌خورد، اما متاسفانه به دلیل شرایط پیش‌آمده در جامعه آن‏چنان که باید پیش نرفت. البته این هم طبیعی است چون در تمام صفحات مجازی اخبار بد در حال انتشار است، خبر‌های این‏چنینی مانند اجرای نمایش کمی کمرنگ‌تر می‌شوند. بنابراین ممکن است روند اطلاع‌رسانی درباره دور دوم و نتیجه‌بخش بودنش کمی به زمان بیشتری نیاز داشته باشد. اما امیدوارم به‏زودی این اتفاق بیفتد و تماشاچی از اجرای دوباره این نمایش اطلاع پیدا کند و به نوعی حامی تئاتر ما و هنر کشور باشند.
شما یکی از گروه‌های شرکت‌کننده در تئاتر فجر امسال هستید، چقدر به این جشنواره امیدوارید؟
من به شخصه اعتقادی به تئاتر فجر ندارم، حتی سال گذشته که در بخش خیابانی تندیس بهترین تدوینگر را دریافت کردم، در سالن حضور نداشتم. این‏گونه نیست که بخواهم جشنواره را تحریم کنم، اما جشنواره زمانی جشنواره خواهد بود که در آن نبوغ و خلاقیت یافت شود. سالیان سال است که در جشنواره ما چنین اتفاقی رخ نمی‌دهد. جشنواره ما تبدیل شده به ویترینی که همان‌ وسایل قبلی را کمی گردگیری کرده و دوباره استفاده می‌کنیم، اما جشنواره باید به روز شود و این باعث می‌شود که مخاطب از شما حمایت کند. امروز کسانی که به عنوان پیشکسوت کار می‌‌کنند احساسات ما را تحریک نمی‌کنند که بخواهیم آثارشان را دنبال‌ کنیم. من از مسئولان جشنواره می‌خواهم کارشناسان برگزاری جشنواره را رصد کنند، این‏گونه نباشد که ما یک جشنواره را با بودجه‌های بالا برگزار کنیم که جشنواره‌ای داشته باشیم. بهتر است در جشنواره تعداد آثار کمی باشند، ورک‌شاپ‌های اندکی باشد، اما خلاقیت و نوآوری وجود داشته باشد تا اتفاقی ویژه رخ بدهد.
صحبت دیگری هم درباره گروه‌های انصرافی از جشنواره دارم. پس از اتفاقات اخیر، بسیاری از گروه‌ها در حال انصراف از سی‏و‏هشتیمن دوره تئاتر فجر هستند. برای تک‌تک‌ این دوستان و نظرات‌شان احترام می‌گذارم، اما می‌گویم رسالت یک هنر چیست؟ اگر رسالت یک هنرمند تولید فکر و اندیشه است و در شاخه‌ای فعال هستند که باید گامی جلوتر از افراد دیگر باشند، بنابراین این افراد با این رفتار نه‌تنها خودشان، خودشان را سانسور و عقیم می‌کنند؛ بلکه تولید اندیشه و فکر برای جامعه را از بین می‌برند. من نمی‌گویم به شرایط اعتراض نکنند، اما اعتراض هنرمند با حضورش در صحنه شکل می‌گیرد. در انقلاب کبیر فرانسه بیشترین اعتراض‌ها روی صحنه شکل می‌گیرد و خط فکری به جامعه داده می‌شود و راهکارهای بهتری یافت می‌شود. متاسفانه در حال حاضر این اتفاق رخ داده و چراغی که به سختی سوسو می‌زند با این حرکت نادرست، این سوسوی ضعیف کم‌کم از بین می‌رود و دود این اتفاق در آینده در چشم خودمان خواهد رفت.
«کریمولوژی» که از 15 دی‌ماه کار خود را در «تئاتر هامون» آغاز کرده است، تا 11 بهمن‌ماه هر شب ساعت 18 در تماشاخانه مذکور واقع در خیابان فلسطین، پایین‏تر از خیابان انقلاب، پلاک ۲۹۲/۱ میزبان علاقه‌مندان خواهد بود.
سایر اخبار این روزنامه
«ابتکار» نشست بین‌المللی صلح لیبی در برلین را بررسی می‌کند اما و اگرهای صلح در لیبی علیرضا صدقی راه خروج از «انسداد سیاسی» فراموشی آبخیزداری در مدیریت منابع آب، مقادیر زیادی از بارش‌ها را هدر می‌دهد سیل‌های هدر رفته! رضا بهرامی در گفت‌وگو با «ابتکار» از «کریمولوژی» می‌گوید تلخک ناصرالدین‌شاه و روایت قبر گمشده «ابتکار» سازوکار جذب نقدینگی توسط بازار سرمایه را بررسی کرد بورس ناجی تورم؟ آیا تندروها از ائتلاف اصولگرایی انصراف خواهد داد؟ آخرین فرصت جبهه پایداری فعالیت سامانه بارشی در کشور روزهای آینده هم ادامه دارد لغو و تاخیر پروازها در «برف» برای حفظ «ایمنی‌» کدخدایی در واکنش به سخنان علی لاریجانی: شورای نگهبان در اعلام جزئیات پرونده‌ها ممنوعیت قانونی دارد سید‏عباس عراقچی: مکانیزم ماشه برای بازگشت تحریم‌های شواری امنیت فعال نشده است معاون کل وزارت بهداشت: «شیر» را از سبد غذایی حذف نکنید حال و هوای انتخابات مجلس یازدهم چگونه است؟ جدالی بر سر «مشارکت» استاندار: امدادرسانی به سیلزدگان سیستان و بلوچستان تا برگشت شرایط عادی ادامه دارد
قیمت لحظه ای ارز دیجیتال