روزنامه آرمان ملی
1398/11/17
تک صدايی به صلاح كشور است؟
با اين وجود که شوراي نگهبان اعلام کرده نظارت را در پيش، حين و پس از انتخابات تا پايان دوره ادامه ميدهد، اما هنوز اين پرسش باقي است که چرا پيش از اين به مساله 90 نماينده ردصلاحيت شده به دلايل اقتصادي پرداخته نشده است؟بله، البته اضافه بر اين بايد به اين نکته اشاره کرد که با اين حال تکليف قوانيني که اين نمايندگان در مدت باقي مانده از دوره خود به آنها راي ميدهند چيست. طبيعتا اگر اين نمايندهها مسائلي داشتند بايد به مراجع قضايي فرستاده ميشد و مهمتر از آن علني به مردم ميگفتند و حتي محکوميتشان را اعلام ميکردند. البته نماينده در همهجاي دنيا مصونيت سياسي دارد و پس از پايان دوره بايد محکوميتش اجرايي شود. مدتي ديگر انتخابات برگزار ميشود و همه فعالان و مسئولان سياسي ميدانند که حضور گسترده و مشارکت مردم نشاندهنده مقبوليت بالاست.
بارها به اين مساله اشاره شده که چرا احزاب سياسي کارايي لازم را ندارند و فعاليت نميکنند؛ علل اين مساله در چه اموري نهفته است؟
از ديد من احزاب سياسي از لوازم کافي براي فعاليت برخوردار نيستند و فراد به دليل فعاليت حزبي بعضا محدود ميشوند. کاربري حزب سياسي تا جايي است که با تابلوي حزبي خود در انتخابات شرکت کنند. نگاه ابزاري به احزاب سياسي باعث ناکارآمدي ميشود. بر همين اين اساس است که مجلس تشکيل ميشود، اما وقتي اختياري از خود ندارد، خود اين جريانات ميگويند مجلس ناکارآمد است. در حالي که شرايط براي روي کار آمدن مجلس کارآمد و قوي بايد به طور کامل فراهم باشد.
اصلاحطلبان در ميانه اين مسائل در کجا قرار ميگيرند؟
بعضا ميگويند که هر زمين بازي که طراحي شود اصلاحطلبان در آن بازي ميکنند در حالي که اينگونه نيست؛ اصلاحطلبان به فراخور شرايط نسبت به فرآيندها تصميم ميگيرند. از بيرون اصلاحطلبان را ميکوبند و از داخل نيز آنهايي که مسبب شرايط فعلي کشورند اصلاحطلبان را تخريب ميکنند. در سال 92 با توجه به مخرج مشترک تصميمات دولت دهم کشور در شرايطي قرار گرفت که براي حضور در انتخابات مطرح شد که راي حقالناس است، اما برخي جريانات رقيب حتي در آن شرايط اين مساله را نيز قبول نکرده و کامل به رسميت نشناختند. با اين حال اصلاحطلبان به خاطر شرايط کشور به سمت حمايت از آقاي روحاني رفتند. در انتخابات ديگر نيز نگاه اصلاحطلبان به شرايط و مقتضيات بوده است.
ردصلاحيت اصلاحطلبان موجب انتقاداتي از سوي اين جريان شده، رويکرد شما نسبت به اين روند چگونه است؟
خيلي از کساني که در انتخابات شرکت کردهاند افراد امتحان پس داده بودهاند، اما بندهاي قانوني و مواردي که براي ردصلاحيت اين افراد مطرح کردهاند جاي تامل داشت. در دوره ما در مجلس ششم امام جمعهاي را رد صلاحيت کرده بودند، رئيس مجلس وقت آن زمان در اين خصوص گفت نمازهاي خود اين شخص هيچ، آنهايي که به وي اقتدا کرده و نماز خواندهاند، تکليف آنها چه ميشود؟ امام جماعت مسجدي از کجا انتخاب ميشود؟ گفته ميشود که برخي از مسئوليتشان سوءاستفاده اقتصادي کردهاند. چرا اين افراد عزل و برکنار نشدهاند؟
هنوز هم براي برخي سوال است که چرا افرادي مثل آقايان لاريجاني يا عارف در انتخابات پيشرو شرکت نکردهاند؛ آيا اين عدمشرکت به دليل آگاهي از برخي مسائل بوده است؟
رفتارهاي سخت و پيچيده مردم را به سمتي ميبرد که اخبار را از هر جايي که شده به دست بياورند. چرا اعتماد عمومي بايد در اين سطح قرار گيرد؟ چرا نهتنها آقايان عارف و لاريجاني بلکه آقاي باهنر و... در شرايط حساس کشور نبايد در انتخابات شرکت کنند؟ آيا اين احساس وجود دارد که کشور در شرايط انتخاباتي قرار گرفته؟ آيا در عرض يک مدت خيلي کوتاه ميتوان تمام بسترها را فراهم کرد؟ انتخابات فرآيندي دارد، بايد اجازه داد احزاب فعال شوند، کانديدا ارائه دهند و خود بر کانديدا نظارت کنند، برنامه دهند و پاسخگوي مردم هم باشند. اگر هم اتفاقي افتاد يا مطالبهاي از مردم برآورده نشد مردم يقه احزاب را بگيرند و از احزاب مطالبهگري کنند. نميتوانيم هر حرفي عليه جريانات سياسي بزنيم و پس از آن هم بگوييم که چرا احزاب در انتخابات فعال نيستند. چند وقتي است که شعار عبور مردم از اصلاحطلب و اصولگرا مطرح شده که شعاري اشتباه است. آنهايي که زماني اين شعارها را سر ميدادند اکنون چگونه ميخواهند شرايط را به نفع گروه خود جمع کنند؟ دولت يکدست را ديديم و حال نوبت نهاد ديگري است. به هر حال اگر برخي جريانات دنبال اين هستند که بهجز يکصدا از کشور بلند نشود اما اين رويهاي درستي نيست؛ بايد به نحوي عمل کرد که همه مردم در امور دخيل باشند.
رويکرد مردم نسبت به دلواپسان و انتخابات پيشرو را چگونه ارزيابي ميکنيد؟
آيا فراموش کردهايم در يک مجلس آب تهليوان يک رئيسجمهور را تبرک ميدانستند؟ آيا سخنان آن رئيسجمهور فراموش شده است؟ مردم اينها را تجربه کردهاند و نسبت به مسائل مختلف با ديد باز و همهجانبهاي مينگرند. مردم انقلاب را به ثمر رساندهاند و هشت سال در جنگ حضور داشتهاند. برخي رفتارها در شأن اين مردم نيست و بايد در اين نگاه تجديدنظر صورت گيرد. البته يک جريان سياسي صندوق راي را نشانه گرفته و همنوا با دلواپسان دنيا عمل ميکند و شعارهاي آنها را از بلندگوهاي داخل تکرار ميکند.
در صورت عدم ارائه ليست رويکرد اصلاحطلبان در انتخابات پيشرو چگونه خواهد بود و اساسا اصلاحطلبان چه استراتژياي در مواجهه با شرايط فعلي جامعه دارند؟
اصلاحطلبان همانطور که گفتند در جاهايي که کانديدا داشته باشند از آنها حمايت ميکنند اما کانديداها و اشخاص غيرحزبي که امکان رايآوري داشتند به هر دليل حضور ندارند. اين نوع رويکردها هزينههاي بسيار سنگيني تحميل خواهد کرد. در واقع اصولگرايان هر زمان با اسامي مختلف به انتخابات ورود کردند و فکر ميکنند که مردم يادشان رفته اما مردم همه اينها را تجربه کردهاند. اصلاحطلبان کنار نکشيدند و در بدنه اين جريان وقتي اميد و سرمايهاي انباشته ميشود به دنبال راهکاري براي اصلاح امور و حل مطالبات مردم ميگردند. تعدادي از اصلاحطلبان مثل ما به شورا آمديم و فکر کرديم که ميتوانيم آن شرايط دوازده سال را تغيير دهيم و تا جايي هم که ميتوانستيم سعي کرديم، اما اصلاحطلبان چه ميزان رسانه در اختيار دارند؟ هر سخني که از رسانههاي خارجي پخش شود، بايد پاسخگو باشيم که چرا حرفي زده شده که ديگران گفتهاند؟ سخنان مسئولان را نيز شبکههاي برونمرزي منتشر ميکنند و صحبتها و موضعگيريها در نماز جمعه نيز منعکس ميشود، اما اين مهم براي اصلاحطلبان شکل ديگري دارد.
برخي معتقدند برخي رفتارهاي غيراصلاحطلبانه در جريان اصلاحات موجب نگاه بدبينانه جامعه نسبت به اين جريان سياسي شده است؛ موافقيد؟
بله من نيز با اين گفته موافقم. وقتي گفتمان اصلاحطلبي در کشور غالب شد عدهاي نيز تحتعنوان اصلاحطلب در دايره قرار گرفتند و ضمن اينکه خودشان را اصلاحطلب معرفي کردند کارهايي که هيچوقت اصلاحطلبان انجام نميداند را به انحاي ديگر به انجام رساندند. برخي دنبال پست بودند و شايد از پستهاي در اختيار و بهوجود آمده سوءاستفاده کردند و رفتاري از خود بروز دادند که ما هميشه منتقد اين رويه و عملکرد بودهايم. الان شرايط دولت چگونه است؟ امروز رفتار دولت در همين معيشت مستقيم که به حساب هر خانوار ميريزند، چگونه است؟ زماني که آقاي احمدينژاد ميخواست يارانه نقدي بدهد، اين طرح در دنيا شکست خورده و مورد انتقاد بوده، اما اکنون شرايط کشور به سمتي رفته که رئيسجمهور که نسبت به اين مساله نقد داشته، ناچار از همين روش استفاده ميکند. نکته مهم اين است که حتي در شرايط سخت و دشوار هم مجلس بايد تصميمگير نهايي باشد.
عملکردهاي اخير چه ميزان در روي کار آمدن مجلسي کارآمد تاثيرگذار خواهد بود؟
مسالهاي چون بررسي صلاحيتها تاثيرات خاص خود را خواهد داشت. در حوزه اقليتها نيز اکنون زرتشتيان براي نمايندگي مجلس کانديدا دارند يا از سوي ارامنه کانديدا معرفي شده و تاييد صلاحيت گرفته است. با وجود اينکه کمتر از 20 روز تا انتخابات باقيمانده تبليغي نميشود و فضاي کشور و سپهر سياسي در حد مطلوب انتخاباتي نيست و از فرصت بهوجود آمده براي روشنگري افکار عمومي استفاده لازم نميشود. اگر قرار باشد نمايندهاي با 10 درصد آرا به مجلس برود و عدهاي پيروز ميدان انتخابات باشند، طبيعتا با آن عقبه و سبد راي پاسخگوي مردم و مطالبات آنها نخواهد بود. وقتي نمايندهاي از چنين سطحي از راي برخوردار است، نميتواند با قوت قلب به حوزه انتخابيه خود رفته، با مردم وارد گفتوگو و نظرخواهي شود و به آنها گزارش دهد. اينگونه است که ارتباط مجلس با حوزه انتخابيه قطع ميشود. يکي از موارد بسيار مهم اين است که چندين دوره است تلاش براي استاني شدن انتخابات مجلس به نتيجه نرسيده است. اگر اين اتفاق بيفتد مجلس تبديل به مجلس مليتري خواهد شد و شوراي عالي استانها به پارلمان محلي تبديل ميشود. در اين رويه نماينده هر حوزه انتخابيه به مردم پاسخگو خواهد بود.
ردصلاحيتها چه تاثيري بر مشارکت خواهد داشت و وضعيت زنان را در انتخابات چگونه بررسي ميکنيد؟
به نظر من سختگيري در بررسي صلاحيتها در جامعه به نوعي عامل بازدارنده است. به اضافه اينکه اگر اصلاحطلبان و اصولگرايان شناسنامهدار حضور نداشته باشند، رقابت و حمايت از زنان به آساني صورت نميگيرد. برخي جريانات هنوز فکر ميکنند که مردم توان تصميمگيري ندارند و خردجمعي نميتواند تصميم درستي بگيرد. از نمايندگان زن تهران خانم اولادقباد، جلودارزاده و مافي تاييد شدهاند و در استانها نيز شرايط همينگونه بوده است.
سایر اخبار این روزنامه
ليست سازيهاي جعلي براي اصلاح طلبان
حاشيههای نطق ترامپ بيش از متن
احتمال آزادسازی واردات خودرو
مؤتلفه در مسیر پایداری؟
شطرنج یحیی و فرهاد
هیچ کس بالاتر از قانون و مردم نیست
هر کسی به ایران علاقهمند است، باید در انتخابات شرکت کند
تک صدايی به صلاح كشور است؟
دستگيري۱۲ مدعي نفوذ در فرايند انتخابات
ضرورت بازنگری در قانون انتخابات، نهادهای عمومی و صنفی
در باب اهميت سفر بورل به ايران
اعتمادسازی، محور مجلس یازدهم
نقش شهرآورد پایتخت در لایههای پر اضطراب جامعه
دستگيري۱۲ مدعي نفوذ در فرايند انتخابات