چرا واقعیت کرونا تبدیل به بحران شد؟

زماني‌که يک بيماري در سطح جهان شيوع پيدا مي‌کند و اپيدمي مي‌شود، نوع واکنش‌‌هاي مردم نسبت به بيماري با توجه به اطلاعات و شناختي که دارند، متفاوت خواهد بود. مردم کشور ما در سال‌هاي گذشته اخبار مربوط به بيماري سارس، آنفلوآنزا و حتي در چند وقت اخير، کرونا‌ويروس‌ را از شبکه‌هاي مجازي گرفته‌اند و هيچ‌کدام از نهادهاي رسمي به آنها اطلاعات درست و بهنگامي در رابطه با واقعيت آن بيماري ارائه نکرده‌اند. متاسفانه وزارت بهداشت و درمان به عنوان مرجع اصلي سلامت عمومي در کشور در رابطه با اخبار بيماري کرونا اطلاع‌رساني درست و شفافي نداشت و من به عنوان يک شهروند انتظار داشتم که اطلاعات اين بيماري را قبل از تاييد ورود کرونا به ايران در شبکه‌هاي اجتماعي، از مرجع رسمي همچون وزارت بهداشت بشنوم. حتي ما شاهد اين موضوع بوديم که با وجود تکذيب اين وزارتخانه در رابطه با شيوع اين بيماري در قم و مرگ دونفر در بيمارستان کامکار، شبکه‌هاي اجتماعي اخبار و فيلم‌هاي آن را در شکل وسيعي در ميان شهروندان منتشر کردند و يک روز بعد مسئولان وزارت بهداشت خبر فوت دو شهروند در قم را بر اثر بيماري کرونا تاييد کردند و هم‌اکنون نيز در مدت دو روز خبر ابتلاي 18 نفر و مرگ چهار نفر در کشور تاييد مي‌شود. اين اخبار نشان‌دهنده آن است که در يک ماه گذشته اتفاقاتي در ايران رخ داده و با وجود انتشار نامه‌ها و فيلم‌ها در شبکه‌هاي مجازي و تکذيب مراجع ذي‌ربط، اخبار غير‌رسمي موثق‌تر بوده است. اين يک واقعيت است که وزارت بهداشت در ارائه اطلاعات درست و شفاف به مردم در رابطه با کروناويروس تاخير کرده است، در حالي‌که مسئولان اين وزارتخانه مي‌توانستند در صداوسيما اطلاعاتي را با مردم در ميان بگذارد، اما با تاخير اعلام کرونا در قم و تکذيب دو نامه‌اي که در فضاي مجازي منتشر شد و البته عدم‌اطلاع‌رساني در بحران‌هاي اخير مانند اصابت موشک به هواپيما اوکرايني و عدم‌ارائه آمار کشته‌شدگان حوادث آبان‌ماه، اعتماد مردم تحت‌تاثير قرار گرفته و باعث سردرگمي آنها شده است. متاسفانه ضعف مراجع رسمي در اطلاع‌رساني در زمان بحران، امري غير‌قابل کتمان در کشور ماست. کم‌کاري مسئولان باعث شده امروزه اخبار و شايعات در رابطه با ويروس کرونا، خيلي خطرناک‌تر از اصل بيماري در جامعه خود را نشان دهد و به نوعي هراس عمومي در کشور شکل گيرد. از سوي ديگر بسياري از مردم نگران مدارس و فرزندان‌شان هستند و کنترل جمعيت 5/13 ميليون دانش‌آموز در مدارس، کار بسيار دشوارتري از کنترل بيماري در ميان بزرگسالان است. همه اين نگراني‌ها به هراس اجتماعي که از فضاي مجازي سرچشمه گرفته‌، دامن مي‌زند، در حالي‌که ميزان کشندگي کرونا نسبت به ديگر بيماري‌هاي واگيردار که در چند سال اخير دنيا آن را تجربه کرده، کمتر است. در حقيقت وزارت بهداشت در اين رابطه به هر دليلي سکوت کرده و بعد از انتشار وسيع ابتلاي مردم به کرونا در فضاي مجازي و نگراني آنها، شيوع کرونا را در کشور تاييد کرده است، در حالي که نگراني مردم يک رفتار طبيعي نسبت به ويروس ناشناخته کرونا است. مسئولان کشور چين با بيش از يک ميليارد نفر جمعيت و با مشارکت مردم توانستند اين بحران را تا حد زيادي کنترل کنند، اما نمي‌دانم که چرا آقايان به‌اين موضوع باور ندارند که مشارکت مردم در برون ‌رفت از اين بحران بسيار تاثيرگذار خواهد بود و راه پنهان‌کاري و سکوت را در پيش گرفته‌اند. وزارت بهداشت مي‌توانست که راهبري اخبار و اطلاعات را در فضاي مجازي و فضاي حقيقي به دست گيرد و قافيه را به شايعه‌پراکن‌ها نبازد. از سوي ديگر اين آرامش وزارت بهداشت و مسئولان اطلاع‌رساني اين وزارتخانه در شرايط بحراني براي مردم قانع‌کننده نيست.