تریدینگ فایندر

چشم‌انداز مبهم صلح در افغانستان

  پیرمحمد ملازهی
کارشناس افغانستان
توافقنامه صلح در افغانستان دیروز بین امریکا و طالبان به سرانجام رسید اما این توافقنامه و امضای آن چشم‌اندازی روشن از صلحی تمام عیار در افغانستان به‌دست نمی‎دهد.
برای رسیدن به چشم‌اندازی برای به دست آمدن صلح در افغانستان باید به تاریخ 40 سال گذشته این کشور رجوع کرد. افغانستان در 4 دهه اخیر تحت دو اشغالگری شوروی و امریکا در جنگی مداوم به سر برده است. در این 4 دهه نه جنگ‎های داخلی توانستند راه حلی پیش روی افغانستان قرار دهند و نه اشغالگری‎های خارجی آرامشی را برای مردم این کشور به‌دنبال آورد. بنابراین با چنین سابقه پر افت و خیزی نمی‎توان انتظار داشت، صرف به امضا رسیدن یک پیمان نامه صلح، آرامشی حاصل شود. شاید شکل جنگ، بازیگران و جغرافیای جنگ تغییر کند اما نفس جنگ در افغانستان و رویارویی‎ها بین طالبان و هر دولتی در افغانستان به پایان نمی‎رسد. بزرگ‌ترین دلیلی که این ناکامی را پیشاپیش مشخص می‎کند، این است که این صلح، صلح طالبان و افغانستان نیست. باید آن را صلح طالبان و امریکا دانست که ناکارامدی دولتی که فضا را فراهم آورد تا این دو طرف درغیاب دولت دست به مذاکره بزنند، باعث آن شد.
تریدینگ فایندر


این توافقنامه را همچنین باید معامله‎ای بین طالبان، امریکا، پاکستان، عربستان سعودی و امارات دانست. طبیعی است که در هر معامله‎ای طرفین تلاش می‎کنند بیشترین سود را از آن ببرند. ترامپ و ستاد انتخاباتی او خواهان دستاوردهای انتخاباتی از این توافق هستند. در کل چند منطقه مهم در سیاست خارجی امریکا وجود داشت که اگر ترامپ در آنها موفق عمل می‎کرد می‎توانست به پیروزی در انتخابات 2020 امریکا امیدوار باشد. این سه منطقه شامل کره‌جنوبی، ایران و صلح افغانستان بود. ترامپ در دو سال نخست ریاست جمهوری‎اش، نتوانست در دو حوزه کره‌شمالی و ایران به توفیقی دست یابد. بنابراین در ماه‎های گذشته تمام تلاش خود را به کار بست تا با امضای توافق صلح با طالبان و خارج کردن نیروهای امریکایی از این کشور، دستاورد قابل ارائه‎ای به رأی دهندگان امریکایی داشته باشد. بویژه که ترامپ در کمپین انتخاباتی‎اش در انتخابات 2016 تأکید کرده بود نیروهای ارتش امریکا را از کشورهایی چون افغانستان و عراق خارج می‎کند و نمی‎خواهد مالیات دهندگان امریکایی هزینه جنگ‎ها در این مناطق را بدهند.
طرف بعدی این معامله طالبان است. به‌نظر می‌رسد طالبان از موضع قدرت آمده‎اند، آنها قصد دارند با این توافق در مرحله اول امارت اسلامی خود را در منطقه پشتون نشین ایجاد کنند و بعد با پذیرش ساز و کار دموکراتیک و تبدیل شدن به یک حزب سیاسی که سلاح هم در اختیار خواهد داشت، به قدرت ایدئولوژیک و قومی دلخواه خود دست یابند. بنابراین ترامپ و طالبان برنده اصلی توافق صلح هستند و طرف‎های دیگری که در افغانستان هستند، از دولت کنونی که دولتی لیبرال دموکرات است تا گروه‌های قومی مذهبی مثل تاجیک‎ها، ازبک‎ها و هزاره‎ها کم و بیش بازنده خواهند بود. همان‌طور که رسانه‎ها و زنان بازنده آن هستند و به مرور، جو کنونی که بعد از 2001 در افغانستان به وجود آمد و رسانه‌های آزاد، مطبوعات آزاد، تلویزیون‎های آزاد، حقوق زنان مجالی برای تنفس یافتند، از بین خواهد رفت. طالبان شاید در مرحله اول وانمود کنند خواهان تداوم این حقوق‎ها هستند اما با نگاه ایدئولوژیکی که دارند، بتدریج آنها را کنار خواهند گذاشت و امارت اسلامی دلخواه خود را بنا خواهند‎کرد.
این توافقنامه نشان داد، ترامپ بدون درنظر گرفتن مصالح افغانستان، در حال به رسمیت شناختن طالبان است و از این به بعد با آنها کار می‎کند. طالبان هم دارای ظرفیت دست برداشتن از دشمنی با امریکا است و می‎تواند تبدیل به گروهی شود که با امریکایی‌ها کار کند. هرچند که طالبان با پیشنهادهای پاکستان، عربستان سعودی و امارات که خود از برندگان این توافقنامه هستند، در این مسیر گام برداشت.
تریدینگ فایندر