روزنامه مردم سالاری
1398/12/13
بدترین اتفاق در یک بحران
بعد از ورود ویروس ناخواسته کرونا به کشور و متاسفانه شیوع سریع آن در کل پهنه ایران، به نظر میرسید که مسئولین کشور عملا بدون تعارف کمی در تنگنا قرار گرفتند، البته تا حدودی این امر طبیعی است. یک فرمول ساده و کلی در تعریف ریسک، ابعاد مساله را کمی روشنتر میکند و ان فرمول این است: ریسک = خطر x آسیب پذیری / ظرفیت مدیریتیحال ببینم این فرمول چه میگوید، در مواجهه با کرونا، «خطر» تا حدودی شناخته شده بود، چون تقریبا یک سال بود که موضوع در جوامع پزشکی دنیا مطرح شده بود، البته از زمان تبدیل شدن آن به بحران در چین، ما حدود یک ماه یا سه هفته زمان طلایی داشتیم که بنظرم کمی دیر به آن پرداختیم و ابعاد گوناگون «خطر» را آنطور که میبایستی بشناسیم نشناختیم !
«آسیب پذیری»، عملا چون برنامهای از قبل نداشتیم کاملا برایمان ناشناخته بود، برای مثال حرمهای متبرکه، اجتماعات مثل سمینارها و جلسات سخنرانی، ارتباطات قوی انسانی با چینیها و... بخصوص همزمانی آن با ٢٢ بهمن و انتخابات مجلس. لذا در این زمینه حقیقتا بدون شناخت از «آسیب پذیری» احتمالی، وارد بحران کرونا آن هم بصورت ناگهانی در عرض دو روز، حداقل در سطح جامعه شدیم. و اما «ظرفیت مدیریتی»؟
برای این چنین بیماری واگیردار که عملا با توجه به تحریمها و مهمتر از آن، نبود برنامه آمادگی و رویارویی از قبل و عدم توجه و استفاده بهینه از فرصت طلایی یک ماهه از زمان شروع حرکت ویروس از چین تا ورود جدی آن به ایران، بسیار توان ضعیفی داشتیم. بی معنی نخواهد بود اگر بگوییم با توجه به فرمول یاد شده در برابر این سیل عظیم واگیر کرونا میبایستی دچار ضعفهای کلیدی باشیم که هستیم ! حال با این تعاریف، برگردیم به فرمول، شناخت کم «خطر» باعث بالا بودن خود «خطر» بصورت غیر مستقیم میشود. «آسیب پذیری» در مقابل این ویروس مجهول بود که در عمل بدلیل عدم شناخت آن، آن را باید بسیار بالا فرض کرد و «توان مدیریتی» غافلگیرانه بود، پس ضعیف باید فرض نمود. در یک کلام در همان روزهای اول باید میدانستیم که ریسک کرونا در پهنه عزیز ایران بسیار بالا خواهد بود که همین طور هم شد. کارهای زیادی میشد کرد که متاسفانه نشد، حرفهایی باید از اهل فن میبایستی آموخته و بکار گرفته میشد که نشد!
اینجا صد البته بدنبال مقصر نمیگردیم ولی حداقل برای ادامه کار بایستی کارهایی را نکنیم که امیدوارم نکنیم!
تا ریسک کشور در مقابل این بیماری هر روز کمتر شود تا حد مدیریت کامل قرار بگیرد. باز بر میگردیم به فرمول بالا، دو پارامتر خطر و آسیب پذیری از دست ما در حال حاضر خارج شده است ولی با ارتقای توان مدیریتی میتوان مخرج کسر را بالا برد و ریسک را پایین آورد. یکی از مهمترین عوامل شناخته شده در این فرایند عدم ایجاد ظرفیتهای موازی و عدم خرج منابع موجود در یک بحران توسط نهادهای گوناگون است. این روزها در خبرها میبینیم که کمیتههای مختلفی در سطح کشور وارد عمل شدهاند، در اجرا هم گروههای زیادتری مثل ارتش، سپاه، نیرویهای انتظامی، هلال احمر، کمیته امداد، پدافند و... اگر فرماندهی بحران متعدد شود و با توجه به ساختار کشور مشکلات پیچیده تر و منابع و توان و انرژی این نیروها تحلیل و در جای خود عملکردی ضعیفتر خواهند داشت و تداخل امور خود یک بحران خواهد شد بزودی! این امری اثبات شده در مکتوبات علمی سوانح است. امیدوارم فرماندهی بحران فقط بصورت یک کمیته واحد و تخصیص وظایف و منابع از طریق همان فرماندهی واحد آن هم در امور «ستادی و لجستیک فقط» توسط دیگر ارگانها صورت پذیرد، هنوز با بحران فاصله داریم ولی عدم توجه به علم مدیریت بحرانها یک بحران واقعی را در بر خواهد داشت.
* استاد نمونه کشور در مهندسی سازه
زلزله و مدیریت بحران
منبع: خبر آنلاین
سایر اخبار این روزنامه
کرونا و چالشهای جامعه ایران
احتمال بازماندن تیم ملی تیراندازی از مسابقات جام جهانی هند
تولید آزمایشی داروهای ویروس کرونا در چند شرکت
بدترین اتفاق در یک بحران
بازگشت عراق به بحران نخستوزیر
روی کمک آمریکاییها حساب نمیکنیم
لزومی ندارد مسئولان با اعلام ابتلایشان به کرونا مردم را نگران کنند
به احتکارکنندگان اقلام بهداشتی و دارویی رحم نکنید
مرحوم میرمحمدی از طرفداران واقعی تحزب در کشور بود
وداع بــا قـهـرمـان
کرونا و خانه تکانی ترکیب ناهمگون این روزهای کشور
آسیبهای کرونا به اقتصاد ایران