تریدینگ فایندر

چگونه کرونا در ایران سیاسی شد

آفتاب یزد- گروه سیاسی: مانور سیاسی با یک ویروس! کرونا ده‌ها کشور را در شرق و غرب جهان در نوردیده، از چین تا قلب آمریکا، از قمِ ایران تا میلانِ ایتالیا. شمار کشورهایی که این ویروس به آنها وارد می‌شود در روزهای اخیر گاه ساعت به ساعت به روز می‌شد و نام جدیدی مقابل مبتلایان قرار می‌گرفت. استرالیا، بلژیک، فرانسه، سنگاپور و...
در مورد همه این کشورها موضوعی که مورد توجه قرار می‌گیرد مسائل پزشکی و بهداشتی است، فرقی نمی‌کند کره جنوبی باشد با هزاران نفر، ایتالیا باشد با صدها نفر یا کانادا باشد با چند نفر. اما درباره ایران مثل همیشه یک حوزه دیگر هم پایش به کرونا باز شده و آنهم سیاست است. وقتی یک بحران یا چالش به وجود می‌آید موضوع مدیریت بحران از اهمیت ویژه‌ای برخوردار می‌شود اگر در این حوزه اندکی بی‌تدبیری رخ دهد فضاسازی‌های سیاسی به سرعت غالب می‌شود. این قاعده کلی در مورد ایران بیش از هرجایی صدق می‌کند. به ویژه اینکه رسانه‌ها به عنوان مهمترین بازیگران خبررسانی در مواقع خاص نیز دارای اهمیت بسیاری هستند. درباره ایران، رسانه‌ها را باید به چهار بخش تقسیم کرد؛ نخست صداوسیما است که با عنوان رسانه ملی طبیعتا باید بیشترین ضریب نفوذ را داشته باشد هرچند که درباره این گزاره اما و اگر بسیار است، علاوه بر این خبرگزاری‌ها و روزنامه‌های داخلی را باید در نظر گرفت، اما دو بٌعد رسانه‌ای دیگر را هم باید در نظر گرفت که با دو نوع اول تقریبا در تضاد هستند! رسانه‌های فارسی زبان خارج از کشور و شبکه‌های اجتماعی! تقریبا در هر خبری به ویژه در موضوعات حساس شاهد مناقشه رسانه‌ای میان این گروه‌ها هستیم. وقتی درباره کمیت و کیفیت خبرها ابهام باشد این مناقشه شدید‌تر هم می‌شود. به عنوان نمونه مثلا در یک مراسم رسانه‌های داخلی می‌گویند صدها هزار نفر حضور یافته‌اند اما آن سوی مرزی‌ها می‌گویند آمار درست ده‌ها هزار است. یا برای ویروس کرونا این بار رسانه‌های داخلی می‌گویند ده‌ها نفر اما آن سوی مرز رسانه‌ها از دهگان به صدگان رسیده‌اند!
اما چرا چنین موضوعی رخ می‌دهد. آیا این موضوع وابسته به دلبستگی‌های سیاسی هرکدام از این رسانه‌ها دارد؟ آیا به عنوان نمونه منابع مالی شبکه‌های خارجی در این موضوع تاثیرگذار است؟ آنهایی که در شبکه‌های اجتماعی اخباری را منتشر می‌کنند چه اهدافی را دارند و خلاصه چرا یک موضوع پزشکی بهداشتی تا این میزان در ایران بعد سیاسی به خود می‌گیرد؟ به تازگی درباره آمار مبتلایان به کرونا در ایران شبکه سی ان بی‌سی ایالات متحده گفت‌وگویی داشته با مدیرکل سازمان بهداشت جهانی. آدانوم در مصاحبه با شبکه "سی‌ان‌بی‌سی"، در پاسخ به سوال مجری در مورد ادعای مخفی کردن آمار واقعی ابتلا به کرونا در ایران، گفت: «من بدون داشتن دلیل یا مدرک، به هیچ کشوری اتهام نمی‌زنم.» او افزود: «بله، گزارش‌‌هایی در رسانه‌‌ها وجود دارد، درست است، اما می‌دانید که سازمان بهداشت جهانی یک سازمان فنی است و ما باید صرفا مستندات را گزارش کنیم، ما نمی‌توانیم صرفا آن چیزی را بگوییم که یک روزنامه‌نگار می‌گوید.» او با بیان اینکه برخی می‌گویند باید گزارش‌‌های رسانه‌ای را صرفا به دلیل سابقه خوب یک روزنامه‌نگار در موضوعات دیگر، پذیرفت، گفت:«در این مورد به همکارانش گفته است: اگر قرار باشد ما از یک گزارش روزنامه‌‌ای پیروی کنیم، چه آن گزارش خوب انجام شده باشد یا نه، در آن صورت نقطه پایان آن کجا خواهد بود؟ این بدان معنی است که ما گزارش یک روزنامه‌ نگار را تکرار می‌کنیم.» آدانوم ادامه داد: «به همین خاطر است که ما ساز و کارهای خود را داریم و ما در ساز و کارهای خود چنین چیزی را شاهد نبوده‌ایم. اما اگر چنین چیزی را ببینیم، قطعا باید آن را حل کرده و برطرف کنیم.»
اما اگر بنا را بر این بگذاریم که شبکه‌های فارسی زبان با توجه به محل بودجه‌ای که می‌گیرند خبرها را به مخاطب می‌دهند موضوع حل می‌شود و دیگر چالشی وجود نخواهیم داشت؟ به نظر می‌رسد مسئله اصلی این است که مخاطب به این نتیجه برسد کدام مسئول خبر درست می‌دهد و کدام رسانه آماری صحیح را منتشر می‌کند. به عبارت بهتر اگر مسئولان گلایه کنند که چرا فلان شبکه خارجی جور دیگری خبررسانی می‌کند چندان گره از مشکلات نمی‌گشاید. یکی از موضوعاتی که در داخل باید مورد توجه قرار گیرد نوع مواجهه رسانه‌های داخلی با موضوعات از جمله همین کرونا است. به عنوان نمونه وب سایت مشرق نیوز که به محافظه کاران نزدیک است درباره همین مصاحبه مدیرکل سازمان بهداشت جهانی تیتر زده: «تودهنی سازمان بهداشت جهانی به مدعیان «مخفی‌کاری» ایران درباره کرونا» در واقع وقتی طرف مقابل تلاش دارد موضوعی را سیاسی کند و رسانه‌هایی در داخل نیز در همین زمین بازی می‌کنند طبیعی است که محیطی اصطلاحا گرگ و میش برای مخاطب ایجاد می‌شود که نسبت به آمارهای یک ویروس دچار سردرگمی شود.
تریدینگ فایندر


> نگرش جامعه ایرانی و مدیریت مسئولان
درباره سیاسی کردن یک موضوع پزشکی برخی مسئولان نیز البته گویی توجه ویژه‌ای ندارند. به عنوان نمونه در بحث قرنطینه که برای بیماری‌های ویروسی امری رایج است مسئولان کشورمان در زمینی سیاسی بازی کردند. ایتالیا 5 شهر خود را قرنطینه کرد. چین شهر ووهان با 11 میلیون جمعیت را قرنطینه کرد. همه اینها اقداماتی بهداشتی بود برای جلوگیری از انتشار یک ویروس! اما در ایران حسن روحانی نسبت به قرنطنیه گفت: «کرونا نباید به سلاح دشمنان ما برای به تعطیلی کشاندن کار و تولید در کشور تبدیل شود. نکته دیگری که می‌خواهم تاکید کنم درباره این شایعاتی است که در میان مردم وجود دارد که فلان شهر را می‌خواهند قرنطینه کنند یا فلان شهر را می‌خواهند یک ماه قرنطینه کنند. آن محله را می‌خواهند یک هفته قرنطینه کنند. چنین چیزی‌هایی در تصمیمات کشور وجود ندارد. قرنطینه محله و شهر را نداریم.» برای اینکه این موضوع را بیشتر بررسی کنیم که چرا یک ویروس این فرصت را برای برخی مهیا کرده تا از طریق آن اهداف سیاسی خود را پیش ببرند گفت‌وگو کردیم با یک فعال سیاسی اصلاح‌طلب. حمید قزوینی به «آفتاب یزد» گفت: «واقعیت این است که سیاست در جامعه ایرانی به شدت پررنگ شده است و همه فضاها و حوزه‌های حتی غیرمرتبط را به تصرف خود درآورده است. به گمان من بخشی از این وضعیت ناشی از عملکرد مسئولین و بخشی از آن متاثر از نگاه جامعه ایرانی به حوزه‌های فرهنگی و اجتماعی است.» او افزود:«در جامعه ایرانی از قدیم این ذهنیت وجود داشته که همه چیز به سیاست و دولت مرتبط است و هر موضوعی یک لایه و پرده مخفی دارد که باید آن را شناخت و به همین دلیل به بسیاری از موضوعات با تردید می‌نگرند.» این فعال سیاسی اظهار داشت:«در نقطه مقابل متاسفانه نحوه تعامل نهادها و مسئولان با افکار عمومی آسیب پذیر است یا از کارشناسان شناخت شده این حوزه استفاده نمی‌کنند یا از کسانی استفاده می‌شود که تابع همان فرم که مسئول و نهاد مربوطه مایل هستند، باشند و باید گفت در این حوزه عملکرد مسئولان دامن زده است.» قزوینی ادامه داد:«به هرحال هر دو این‌ها مانند دو لبه قیچی عمل می‌کنند، یک سری ویژگی‌ها در جامعه ایرانی و ضعف‌هایی در مسئولان!» او گفت:«برای مثال نحوه برخورد صداوسیما را مشاهده کنید، دو ماه است که کرونا در چین شایع شده و احتمال سرایت به دیگر کشورها هم بوده اما مجموع برنامه‌های این رسانه قبل از شیوع کرونا در کشور بسیار کلی و تشریفاتی بود و نتوانست حساسیت افکار عمومی را برانگیزد. یا نحوه ورود آقای حریرچی معاون وزارت بهداشت به تلویزیون در شرایطی که خودش مبتلا بود می‌خواست اوضاع را طور دیگری نشان دهد اما دو روز بعد خبر آمد خودش مبتلا است. اینها موجب می‌شود افکار عمومی دچار تردید شود در واقع مدیریت افکار عمومی نیاز به سازوکارهایی دارد که خیلی تابع آن نیستیم!»
در واقع به نظر می‌رسد با توجه به پیشینه ذهنی جامعه سیاست زده ایران طرف مقابل تلاش می‌کند از ابزارهای مختلفی نظیر یک بیماری استفاده کند و اخباری را مطرح کند که مسئولین می‌گویند صحیح نیست اما نمی‌توان به آنها گفت چرا این کار را می‌کنید؟ یا نمی‌توان گفت چرا در موضوعی که می‌تواند برای 80 میلیون نفر استرس زا
باشد اخباری خلاف آنچه مسئولین می‌گویند را منتشر می‌کنید اما می‌توان گفت باید به این سمت حرکت کنیم که مسئولان در نوع تعامل خود با افکار عمومی اهتمام بیشتری کنند، ظرفیت‌های بیشتری را برای رسانه‌های داخلی فراهم کنند تا در نهایت شرایط به سمتی برود که اگر هر شبکه خارجی یا شبکه‌های اجتماعی خبری را منتشر کرد این مخاطب باشد که توجه‌اش را به آنچه مسئولین و رسانه‌های داخلی می‌گویند معطوف کند، نقشه راه در واقع اصلاح این مسیر است.
تریدینگ فایندر