روزنامه شهروند
1398/12/19
خاموشی ظریف
[نیره خادمی] دیگر تار و مضرابش، کلاس درسش و صدای سازش؛ او را ندارند. هوشنگ ظریف، پیرمرد راستقامت با شانههای پهن و آنهمه موهای لخت و سفید در 81سالگی برای همیشه رفت، درحالی که این اواخر کمتر خاطرهای را به یاد میآورد. هنرمندی که جز نواختن و نقش هنرزدن بر روزگار و زندگی، معلم بسیاری از نوازندگان مهم امروزی بود. حسین علیزاده، ارشد تهماسبی، داریوش طلایی، حمید متبسم، مجید درخشانی و خیلیهای دیگر حداقل چندماهی در محضر استاد درس گرفته بودند و حالا هرکدام سبک و سیاق خود را در موسیقی دارند.هوشنگ ظریف سالهای پایانی عمرش را درست مثل استاد حسین دهلوی در فراموشی به سر برد. او از اعضای هیأت انتخاب دانشکده موسیقی دانشگاه هنر و هنرستان موسیقی بود اما به دلیل بیبرنامگی مدیران از دانشگاه استعفا کرد. دلشکسته بود و با وجود اینکه کلاس درس را در خانهاش برگزار میکرد، افسردگیاش روز به روز بیشتر شد و خود را با فراموشی به او نشان داد.
هوشنگ ظریف موسیقی را در محضر بزرگانی چون روحالله خالقی، موسی معروفی، جواد معروفی، حسین تهرانی و علیاکبر شهنازی یاد گرفت، بنابراین از مهمترین میراثداران هنری، نسلهای گذشته موسیقی ایران به شمار میرفت.
همیشه وقتی روحالله خالقی در هنرستان موسیقی میهمان اهل فرنگ و خارجی داشت، به او میگفت بیاید و برایشان ساز بزند تا اینکه صدای سازش از دروازههای مرز ایران فراتر رفت و پشت ویترین مغازههای فرانسوی نشست. بعد از فارغالتحصیلشدن از هنرستان، به استخدام وزارت فرهنگ و هنر آن زمان درآمد و سپس در سازمان خدمات اجتماعی کشور بهعنوان هنرآموز موسیقی به نابینایان مشغول شد. سالها به عنوان تکنواز با ارکسترهای سازمانهای وابسته به وزارت فرهنگ یا گروههای اجرای موسیقی در رادیو و تلویزیون ملی بهعنوان تکنواز همکاری میکرد و 17سال هم به دعوت استاد حسین دهلوی در هنرستان موسیقی ملی به تدریس ادامه داد و آنچه حالا بیش از همیشه از او به یادگار مانده است، مَنِش انسانی و مهربانی همیشگی این استاد، در کنار اهالی موسیقی و شاگردانش است. این مهربانی نهتنها در بیرون از خانه و برای شاگردانش زبانزد بود بلکه همسرش پروین صالح از همشاگردیهای هوشنگ ظریف در هنرستان موسیقی هم همیشه از او به نیکی یاد میکرد. همین اواخر وقتی پروین خانم به دلیل کبودی انگشتان این هنرمند که در بستر بیماری بود، حلقه ازدواجشان را از دستش درآورده بود، تازه متوجه حکبودن تاریخ ازدواجشان در پشت حلقه شده بود: «زندگی ما مملو از عشق است و برای همین عشق، ساز مینواختیم.» ++++ظریف خیلیها را به تار علاقهمند کرد
در میانه خبرهای همهگیری ویروس کرونا در شهرهای مختلف کشور و افزایش روز به روز مبتلایان و فوتیها، خبر درگذشت هوشنگ ظریف، شوک دیگری بود به اهالی موسیقی که در هفتههای گذشته چند هنرمند موسیقی را هم بر اثر کرونا از دست دادهاند: «خبرت خرابتر کرد جراحت جدايي.» حالا بسیاری از هنرمندان و مسئولان درباره این هنرمند نامی ایرانی سخن گفتهاند، پیام تسلیت فرستادهاند یا دلنوشتهای برایش به یادگار گذاشتهاند؛ مثل استاد حسین علیزاده: «زندگی را به عاشقانش سپرد و رقص انگشتانش در حرکتند تا از نغمههایش زندگی جاری بماند. عطر عشق، عطر زندگی را در وجودمان دمید تا عاشق بمانیم و از یادش شاد شویم. ظریف افسانه بود...»
ارشد تهماسبی، نوازنده تار و آهنگساز ایرانی هم که چند صباحی در کلاسهای شبانه هنرستان موسیقی از هوشنگ ظریف درس گرفته، درباره تأثیر او بر موسیقی ایرانی به «شهروند» میگوید: «موسیقی که به گوش مردم میرسد، دو بُعد مهم دارد؛ کسانی که بهعنوان اجراکننده آن را به گوش علاقهمندان موسیقی میرسانند تا شب و روز خود را با آن سپری کنند اما برای گفتن از بُعد دیگر باید چنین سوالی را پرسید که این موسیقیدانان و اجراکنندهها از کجا میآیند؟ موسیقیدان باید نزد معلمی درس خوانده باشند، بنابراین مهمترین عامل، نهتنها در موسیقی بلکه در همه عرصهها آموزش و انتقال آن دانش و هنر است. فرض کنید که هوشنگ ظریف در حیطه اجرایی موسیقی هیچ نقشی نداشته است- که البته همه میدانیم نقش و تأثیر زیادی بر موسیقی ایرانی داشته است- اینکه معلمی در سالهای متمادی با دلبستگی و شوق به کار خود ادامه دهد، او را از همتایان خود متمایز میکند. استاد ظریف چنین شخصیتی بود. معتقدم در موسیقی هر 10سال یک نسل شکل میگیرد؛ بنابراین هوشنگ ظریف در این 50سال، پنج نسل از نوازندگان را پرورش داده است.» این آهنگساز ایرانی در بُعد اجرا هم از نقش پررنگ هوشنگ ظریف در گروه سازهای ملی به سرپرستی فرامرز پایور نام برد: «نوای ساز و روانی دستان او باعث علاقهمندی بسیاری از اهالی موسیقی به نواختن تار شد، بهویژه اینکه در آن دوران یکی از نوازندگان تکنیکال موسیقی بود و از این جهت حق بزرگی به گردن نوازندگان تار و اهالی موسیقی دارد.» ارشد تهماسبی درباره نخستین مواجهههای خود با هوشنگ ظریف میگوید: «نوجوانان علاقهمند به موسیقی در شهرستان امکان بهرهمندی از محضر استادان بزرگی چون ظریف را نداشتند؛ بنابراین نخستین مواجهه من قبل از انقلاب و از طریق اجراهای تلویزیونی ایشان بود. ایشان همه چیزشان در موسیقی تأثیرگذار بود؛ چهره، نواختن ساز، استایل، لباس مرتب و حتی طرز نشستنشان را دوست داشتم اما چون از کودکی با زندهیاد محمدرضا لطفی آشنا بودم، برای پیشرفت ساز به تهران آمدم تا در محضر استاد لطفی کار کنم اما از آنجایی که ایشان گرفتاریهای زیادی داشت، در سال54 به مدت سهماه در کلاسهای شبانه استاد ظریف در هنرستان موسیقی شرکت کردم و از همانجا شیفتگی من به او بیشتر شد. یادم هست که همیشه در کلاسها و اجراهایش لباس رسمی به تن داشت. بارزترین خصوصیت ظریف لبخند و چهره دلپسند او بود. او قبل از اینکه فکر کند هنرمند است یک انسان شریف بود و به ما یاد داد که هنرمند اول باید انسان خوشرفتاری باشد.» او معتقد است که استاد اگر در کنار تبحر در نوازندگی و آموزش مَنِش و رفتار خوبی داشته باشد، حتما به مرادی برای هنرجو تبدیل میشود: «هوشنگ ظریف خوب ساز میزد، بسیار باشخصیت، مسلط و مهربان بود؛ بنابراین، این تأثیر را در ناخودآگاه شاگرد میگذاشت و حالا همچنین تأثیری در همه شاگردان او دیده میشود.»
هوشنگ ظریف در کنار همه خوشیها و رنجها حتما در زندگی هنری خود آرزوهایی هم داشته است و همانطور که شاگرد کهنهکارش میگوید شاید آرزویش این بود که موسیقی در راه اصلیاش بماند: «هر نسلی به نوعی از موسیقی و رفتار عادت کرده است که دلش میخواهد تداوم پیدا کند. گاهی وقتها شاهد بودم از ناهنجاریهایی که در موسیقی به وجود آمده و در واقع شیوههایی که در راستای موسیقی سنتی ما نیست، دلآزرده بود؛ البته نه اینکه اعتقاد داشته باشد موسیقی هیچ تغییری نکند. به هرحال گاهی هم تغییراتی لازم است اما به جار و جنجال و تبدیلشدن موسیقی به نمایش دلآزرده بود، بنابراین شاید آرزوی او در زندگی هنری این بود که موسیقیدانها با وجود تمام تغییراتی که گاه لازم است راه اصلی را ادامه دهند، همانطور که خود نیز تغییراتی داشت که البته همه در بستر اصلی موسیقی بود.»
او معتقد است که متولیان و مسئولان هم باید در برخورد با هنرمندان قدر آنها را بدانند تا باعث دلآزردگی نشوند: «گاهی ممکن است مدیری بر رأس جریانات هنری باشد که اصلا درکی از آن هنرمند پیشکسوت و خواستههای هنری او ندارد.» امیدواری ارشد تهماسبی هم در انتهای سخنانش این است که آثاری که از هوشنگ ظریف مانده و شاگردانی که تربیت کرده، باعث تداوم راه او در نسلهای بعدی موسیقی ایرانی شود.
دیروز افراد زیادی چون فرهاد فخرالدینی آهنگساز، رهبر ارکستر و رئیس شورایعالی خانه موسیقی، حمیدرضا نوربخش مدیرعامل خانه موسیقی ایران، سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، سیدمجتبی حسینی معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمداله یاری فومنی مدیرکل دفتر موسیقی و... درگذشت این هنرمند موسیقی را در پیامی تسلیت گفتند. در بیشتر پیامهایشان به تأثیر این هنرمند در تربیت شاگردان زیادی اشاره شد؛ هنرمندی که این سالهای آخر به دلیل آلزایمر خانهنشین شد و در مراسم تقدیرش در جشنواره موسیقی فجر امسال هم غیبت داشت. فعلا چیزی درباره مراسم تشییع این هنرمند مشخص نیست، چراکه در شرایط کنونی هرگونه تجمع مردم و برگزاری مراسم منع شده است.


