نشاط اجتماعی وسلامت

مجید ابهری ‪-‬ امروز علمای رفتار شناس و روانشناسان اجتماعی با قاطعیت به نقش و جایگاه نشاط در کاهش بیماری‌های روحی وعصبی اقرار داشته واین فرآیند را واکسن موثر در افسردگی ، اضطراب و خمودگی و انزوا بر گزیده اند. تا آنجا که خنده درمانی به عنوان یکی از تکنیک‌های موثر در کاهش افسردگی وافزایش کارایی انسانها انتخاب شده واجرا می‌شود. براساس باورهای دینی ما نیز لبخند نوعی صدقه محسوب گشته وتوصیه‌های متعددی به شاد نمودن دیگران گردیده است. درجامعه ما کم کم لبخند به یک رفتار جلف وگاهی ضد اجتماعی قلمداد می‌گردد. اصولا معلوم نیست براساس کدام دستورات و آموزه‌ها، شادی در لیست کالای ممنوعه قرار گرفته است. در حالیکه تبسم یکی از اجزای چهره نورانی رسول اکرم (ص) تعریف شده بعضی ازما نگاه مساعدی به آن نداریم. ایجاد نشاط و تقویت روحیه مخصوصا در شرایط دشوار و مواجه با حوادث و تلخکامی‌ها مورد توجه و تاکید روانشناسان بوده و بهترین درمان در اینگونه مواقع محسوب می‌گردد. براساس همین معیارها وسلوک در مناسبت‌ها و اوقات مختلف، رسانه ملی نیز در جهت شاد نمودن فضا در ایامی‌مثل نوروز و یا مواقع جشن وشادی اقدام به ساخت ونمایش ژانرهای شاد وطنز نموده و می‌نماید. متاسفانه انحصار تولید وعرضه برنامه‌های شاد در شبکه‌های مختلف در اختیار تعداد خاصی از چهره‌ها قرارگرفته و طنز پردازان توانمند علیرغم توانمندی‌های قابل توجه امکان ورود به این حلقه را ندارند. انحصار در بعضی از رشته‌ها و مشاغل ممکن است مبنای فعالیت‌های مفید ومثبت قرار گیرند. اما شور بختانه در زمینه‌های هنر مخصوصا هنر هفتم انحصار، مخاطبان را مجبور و محدود به تماشای هر برنامه با عنوان طنز می‌نماید. صرف بودجه وهزینه‌های قابل توجه برای تولید و نمایش وعرضه هر کج رفتاری برای ایجاد خنده درمخاطب از عوارض محدودیت در گزینش مجریان از نویسندگان تا عوامل نمایشی را به دنبال دارد. شکی نیست که جامعه هنری ما سرشار از طنز پردازان توانا از نویسنده تا کارگردان وهنرپیشه بوده و چهره‌های ممتازی در این زمینه‌ها وجوددارند. شوربختانه گروهگرایی و ترجیح منافع فردی و گروهی بر منافع ملی باعث شده در مواردی هنر اصیل ومثبت مغلوب هزل و باندبازی گردد. خندیدن به هرقیمت مورد پسند و رضایت جامعه فرهنگی انقلاب اسلامی‌نیست. گاه زیر پا گذاشتن معیارهای اخلاقی و قراردادهای اجتماعی هرچند احتمال نشاندن خنده بر لب دارند اما نتایج تخریبی آنها بر فرهنگ واصالت غیر قابل انکار است. لازم است نهاد‌های متولی و دست اندرکاران هنری به دور از منافع گروهی وجناحی با قدم‌هایی استوار به سوی شادمان سازی فضای خسته جامعه حرکت کنند. مدیران ومسئولین رسانه‌ها به نیروی جوان ومستعد هنری میدان واجازه دهند تا توانایی‌های خودرا در قالب عمل نمایند و انحصار بعضی از هنرها را بشکنند.