وقتی آبی، دخترانه و صورتی پسرانه می‌شود!

مدت زیادی منتظر تولد فرزندتان هستید؛ کلی رویابافی کرده اید ممکن است مادر باشید و ترجیح بدهید دختری با موی بلند داشته باشید یا پدر باشید و منتظر تولد پسری بازیگوش باشید. اما کم کم با  نتایج سونوگرافی و ... متوجه می شوید جنسیت فرزندتان چیزی که می‌خواستید نیست و بعد از تولد خواسته یا ناخواسته شروع می کنید به تربیت او برخلاف نقش جنسیتی که باید داشته باشد. این که یک دختر به تفنگ بازی علاقه داشته باشد و یک پسر با عروسک هایش خاله بازی کند در جای خودش قابل بررسی و مهم است اما موضوع این پرونده درباره والدینی است که خارج از انتخاب کودک دوست دارند علایق خودشان را به فرزند تحمیل کنند پدر با  دخترش بوکس بازی کند و مادرهم انگشت های پسر را لاک بزند. آیا این موضوع با گذر زمان درست می شود یا برای آینده بچه چالش ایجاد می کند؟  در این پرونده این موضوع را بررسی کرده ایم.
 
روایت‌هایی از تربیت دخترانه پسرها و برعکس احتمالا شما هم در بین فامیل یا حداقل در شبکه‌های اجتماعی دیده‌اید که دست‌های پسربچه‌ای را لاک زده‌ یا موهایش را دم اسبی بسته‌اند یا یک دختر مشغول بازی با آچار و پیچ‌گوشتی است و ... . در ادامه مطلب، روایت‌هایی واقعی از این اتفاقات خواهید خواند.   به قربون گیسوی کمندت پسرکم! پسر کوچک‌شان شب‌ها برای فرار از اضطراب، عروسکی را که شاید با جنسیت اش همخوانی ندارد در آغوش می‌گیرد .از طرفی هم دل‌شان نمی‌آید موهای طلایی و فرفری پسرشان را کوتاه کنند، برخلاف میل کودک موهایش را از پشت می‌بندند و تل و گل‌سر برایش می‌خرند. نگرانی‌شان از آن‌جا شروع می‌شود که در کوچه و خیابان و مهمانی‌ها، هم‌بازی‌های هم‌جنس اش، شیوه بازی و ظاهر دخترانه او را درک نمی‌کنند و به آن واکنش نشان می‌دهند. اما همچنان پدر و مادر اصرار به آرایش و تیپ دخترانه برای پسرشان دارند.   دخترم؛ مرد خانه است! نام پسرشان را از همان ماه اول بارداری تعیین کرده بودند اما خداوند به آن‌ها دختری زیبا هدیه کرد. فکر کردند شاید بتوانند او را مثل یک مرد تربیت کنند و به آرزوی‌شان برسند. مثلا آچار و پیچ‌گوشتی را به دستش بدهند و از این که خودروی پدرش را تعمیرکند غرق در احساس غرور شوند. با وجود انتظارشان برای داشتن فرزند پسر این واقعیت را نادیده می‌گیرند و نقش فرزندشان را نه آن‌طور که هست، بلکه آن‌گونه که می‌خواهند تعیین می‌کنند. پدر که مدعی است از برخی ناتوانی‌های همسرش خسته شده، ظرافت همسرش را به پای ضعف او می‌گذارد. در عوض برای تربیت دختری توانمند و به قول خودش «مرد» تلاش می‌کند تا این کاستی را به روش خودش فراموش کند. در ابتدا پدر از رفتارهای پسرانه دخترش ذوق و افتخار می‌کند ولی در آستانه 16 سالگی دخترش، تازه یادش  می‌افتد دلش می‌خواهد دخترش مثل دخترهای همسن و سالش رفتار کند. دختر خشن و جنگجوی من! در جایی دیگر مادری که به خاطر ضعف جسمانی و ترس، همیشه از شخصیت آسیب‌پذیر و نحیف اش در عذاب بوده است، احتمالا نمی‌خواهد دخترش چنین ضعفی را تجربه کند. راه نجاتش را خرید اسباب بازی‌هایی مانند شمشیر و تفنگ یا ثبت‌نام در کلاس‌های ورزشی خشن می‌داند. تصور می‌کند اگر دخترش را بدون درنظر گرفتن علایقش جنگجو بار بیاورد، دفاع از خود را یاد بگیرد و جسم‌اش را آماده مبارزه کند،  او دیگر قربانی خشونت خانگی و خیابانی نمی‌شود و امنیت اش تضمین می‌شود. در حالی که دخترک چشمش به عروسک‌های دوستانش است و با حسرت خاله‌بازی آن‌ها را تماشا می‌کند. آرایش کردن پسربچه‌ها برای استوری کردن! مادر به محض وارد شدن به اتاق، پسر کوچکش را می‌بیند که به لوازم آرایشی‌اش دست زده و درهم برهم و غیرحرفه‌ای صورتش را آرایش کرده است. به نظر می‌رسد خود را شبیه به تنها زن زندگی‌اش یعنی مادرش کرده است. عکس‌العمل این مادران متفاوت است، یکی به شیرین‌کاری پسرش لبخند می‌زند و آرایش را با لاک‌زدن به ناخن‌هایش تکمیل می‌کند، به یادگار عکسی می‌گیرد، در لحظه استوری می‌کند و می‌نویسد این هم از دخترک زیبای ما! دیگری با فریادی کودکش را غافلگیر می‌کند، دست‌هایش را می‌گیرد و با سرزنش صورت مبهوت و معصومانه او را می‌شوید. اما مادری دیگر رفتار محافظه‌کارانه‌تری را در پیش می‌گیرد و با ملایمت و به زبان کودکانه به او می‌گوید که پسرها آرایش نمی‌کنند و با مداد سیاه برایش سبیلی می‌کشد، مثلا به او یاد می‌دهد که «حالا مرد شدی»!  
در تربیت نباید نسبت به جنسیت فرزند بی‌توجه بود یک روان‌شناس کودک پاسخ می‌دهد که اگر علایق فرزندمان با تعاریف فعلی جامعه از نقش‌های جنسیتی همخوانی ندارد، باید چه کنیم؟ روش تربیتی پیش از این به گونه‌ای بود که از دختران بیشتر انتظار کارهای زنانه‌تری مثل عروسک‌بازی، آشپزی و خانه‌داری می‌رفت و در مقابلش از پسرها توقع جسارت و رفتارهای مردانه‌تری بود. اما امروزه انتظارات جامعه از کارهای دخترانه و پسرانه تغییر یافته است. دختران در فعالیت‌هایی می‌درخشند که پیش از این مردانه به‌‌نظر می‌رسیدند و همین‌طور پسرها در مهارت‌هایی موفق هستند که گاهی زنانه دانسته می‌شود(مثل آشپزی). به طور کلی رفتارها و علاقه مندی‌های بچه‌ها، اغلب با جنسیت‌شان همخوانی ندارد که به گفته کارشناسان این مسئله تا حدی طبیعی است. اما وقتی علایق، توانایی‌ها و رفتارهای کودک متفاوت با انتظارات غالب جامعه از او باشد، مورد سرزنش قرار می‌گیرد. در این صورت دور از ذهن نیست که والدین آگاهانه یا عمدی شیوه‌ای را به کار بگیرند تا جامعه پذیرای او باشد. این درحالی است که راحتی و رضایت کودک از خودش نباید نادیده گرفته شود. از دیگر سو برخی والدین بنا به دلایلی سعی می‌کنند فرزندان خود را با تربیتی غیر از جنسیت خودش بزرگ کنند تا جایی که این موضوع باعث ایجاد نگرانی در اطرافیان و حتی اعلام نارضایتی و شکایت به این رفتار می‌شود. دکتر ساحل گرامی، روان‌شناس کودک به ما می‌گوید که چگونه نگران علایق و توانایی‌های فرزندمان که با تعاریف فعلی جامعه از نقش‌های جنسیتی همخوانی دارد یا ندارد، نباشیم و به کودک‌مان کمک کنیم تا از توانایی‌های بالقوه منحصر به فردش راضی باشد.   فعالیت‎هایشان را به حساب کنجکاوی بگذارید این روانشناس معتقد است: «پدر و مادر بدون هیچ تردیدی تا قبل از پنج سالگی نباید روی جنسیت کودک حساس شوند. یعنی این که اگر دخترمان به ورزش رزمی علاقه دارد تشویقش کنیم یا اگر پسرمان هر از گاهی دوست دارد با عروسک بازی کند  و حتی آرایش کند این را به حساب کنجکاوی‌های مقطعی او بگذاریم. این مسئله کاملا طبیعی است و همه بچه‌ها کم و بیش با تفاوت‌هایی، چنین چیزی را تجربه می‌کنند. بچه‌ها فعالیت‌های جنس مقابل را انجام می‌‌دهند و بعد در نهایت به این نتیجه می‌رسند که اگر فعالیت‌های متناسب با جنسیت خودشان را انجام بدهند تشویق و حمایت بیشتری دریافت می‌کنند. اما توصیه می‌شود که خیلی به دختر و پسر تاکید نکنیم که حتما باید فعالیت‌های متناسب با جنسیت اش داشته باشد و این قضیه از نظر علمی هم ثابت شده است. این کار باعث می‌شود یک‌جور دوست داشتن مشروط ایجاد شود که دختر من اگر فوتبال بازی کند من دوستش ندارم. این خودش باعث ایجاد یک نوع جلب توجه می‌شود و بچه از علاقه مندی‌های خودش فاصله می‌گیرد، چون می‌خواهد توجه والدین را داشته باشد. پس در تمام این مراحل باید حمایت کردن‌ و دوست داشتن‌های بدون قید و شرط داشته باشیم. رعایت این مسئله، سلامت روان کودکان را در سال‌های آینده تضمین می‌کند.»   واکنش تندی نشان ندهید وی در ادامه نوع واکنش لازم والدین را این گونه تبیین  می‌کند: «یکی از توصیه‌های مهم و معمول ما در این زمینه برخورد خیلی راحت با علاقه مند بودن بچه‌ها با بازی‌های جنس مقابل است اما به این معنی نیست که دستی‌دستی خودمان بچه را به سمت یک جنس ببریم. مثلا برای پسرمان عروسک بگیریم یا به ناخن‌هایش لاک بزنیم بدون این که خودش تمایلی داشته باشد. یا دخترمان را به سمت فعالیت‌های اکشن و پسرانه یا به کارهای غالبی که ما برای جنس دختر متصور هستیم سوق بدهیم. اگر می‌بینید که بچه خودش به یک سری فعالیت‌ها علاقه دارد، وظیفه ما حمایت کردن است چون مخالفت و سرزنش در این شرایط در خودپنداری بچه‌ها تاثیرگذار است. یعنی خودشان را دوست داشتنی نمی‌دانند و باعث می‌شود که از فعالیت مورد علاقه‌ شان مثل یک رشته ورزشی فاصله بگیرند. پس ما به‌عنوان پدر و مادر نباید آتش این قضیه را تند کنیم. همچنین اگر می‌بینیم فرزندمان به فعالیت خاص و متضاد با جنسیت اش ارتباط برقرار می‌کند، نگران نشویم چون در بیشتر موارد این یک  مرحله موقتی است و به‌راحتی طی می‌شود.»  
کودکان  متناسب با جنسیت‌شان تربیت شوند دکتر گرامی به عنوان نکته آخر  می‌گوید: «مادری که پسرش را آرایش می‌کند یا پدری که برای دخترش، اسباب‌بازی پسرانه می‌خرد، دچار یک اشتباه تربیتی شده است که اگر رفتارش را اصلاح نکند، فرزندش دچار آسیب‌های شخصیتی خواهد شد. یکی از نکته‌های مهمی که در فرزندپروری اهمیت دارد، این است که کودکان متناسب با جنسیت‌شان تربیت شوند. اگر کودکی با توجه به جنسیت خود پرورش نیابد(تربیت دختران با شیوه‌های پسرانه و پسران با شیوه‌های دخترانه)، ممکن است در آینده در پیداکردن هویت جنسی ثابت خود دچار مشکل شود. بنابراین باید با پسران و دختران به‌گونه‌ای رفتار شود تا باعث تقویت و پررنگ‌تر شدن خصوصیات مردانه در پسرها و زنانه در دخترها شود. به طور کلی والدین در عین توجه به کودکان، باید سعی کنند رفتارهای مثبت را در آن‌ها تقویت کنند و اگر شاهد بروز رفتارهای منفی در آن‌ها هستند با شیوه‌های خاص آن را اصلاح و خاموش‌ کنند نه این که مشکل‌ساز شوند و هویت جنسی فرزندشان را به خطر بیندازند.»   سیر تغییر و تحول در  هویت جنسی  کودکــــــــان  اگر شما پدر و مادری هستید که درباره رفتارهای جنسیتی فرزندتان آگاهی ندارید، یا خواسته و ناخواسته می‌خواهید او را برخلاف جنسیت اش تربیت کنید، بد نیست این اطلاعات علمی را مطالعه کنید. پیش از 2 سالگی کودک در این دوره کودکان هیچ برداشتی از دختر و پسر بودن ندارند و رفتارهای جنسیتی را خیلی نشان نمی‌دهند اما از دوسالگی به بعد، بچه‌ها تقریبا به این بینش می‌رسند که بین دختر و پسر تفاوت‌هایی وجود دارد و درباره تفاوت‌های فیزیکی هوشیار می‌شوند و رفته‌رفته می‌فهمند که لباس و رفتار دخترانه و پسرانه کدام است یا اگر کسی کامیون براند و در تیم آتش‌نشانی باشد، مرد است و اگر کسی ظرف بشوید و غذا بپزد زن است. در 3 سالگی در سه تا سه و نیم‌سالگی خودشان را به‌عنوان یک دختر یا پسر یاد می‌کنند. اسباب‌بازی‌های سنی و جنسیتی مثل عروسک و ماشین را انتخاب می‌کنند. البته در انتخاب اسباب‌بازی و نقش‌های مرتبط با جنس، ممکن است جابه‌جایی دیده ‌شود. پسرها هم به اندازه دخترها از عروسک بازی لذت می‌برند. مفهوم جنسیت در کودکان به تدریج بین سه تا پنج سالگی ایجاد می‌شود. در 5 سالگی پیش از پنج سالگی به‌نظر می‌رسد کودکان تصوری از پایداری مفهوم جنسیت ندارند. برای مثال یک کودک ممکن است از مربی خود بپرسد: «آیا شما در کودکی دختر بودی یا پسر؟» یا یک پسر خردسال ممکن است بگوید می‌خواهد وقتی بزرگ شد یک مادر شود. اما در پنج سالگی تفاوت‌های جنسی در بازی نیز آشکار می‌شود و کم‌کم به سمت فعالیت‌های دخترانه یا پسرانه گرایش پیدا می‌کنند. پسرها نقش‌های بیرون از خانه را بازی می‌کنند و از فضای فیزیکی بیشتری سود می‌برند و در بازی‌های پر سر و صدا و زد و خورد شرکت می‌کنند ولی دخترها اغلب در نقش‌هایی که جنبه کمکی و پرورشی دارند مثل نظافت، بچه‌داری، خانه داری و ... ظاهر می‌شوند. در این سن هنوز هر دو جنس موقع بازی با هم هستند. پس از پنج سالگی به‌تدریج کودکان یاد می‌گیرند که تغییراتی در لباس یا مدل مو، تغییری در جنسیت ایجاد نمی‌کند. در سنین پنج – شش سالگی کودکان بیشتر تمایل پیدا می‌کنند که به گروه‌های همجنس خود ملحق شوند و برای استفاده از کلیشه‌های جنسیتی خیلی سختگیر می‌شوند. در 7 سالگی بچه‌ها به پایداری جنسیتی دست می‌یابند و می‌دانند که به کدام جنس تعلق دارند و جنس آنان در طول زندگی ثابت می‌ماند. مشاغل خاص و رشته‌های تحصیلی را با هر جنسیت مرتبط می‌دانند. آن‌ها جداسازی جنسیتی انجام می‌دهند یعنی این که پسرها با پسرها بازی می‌کنند و دخترها با دخترها. مخصوصا این قضیه وقتی که پا به دبستان می‌گذارند، بهتر دیده می‌شود که تمایل دارند با همسن و سال‌های خودشان گروه‌های دوستی تشکیل بدهند و سعی می‌کنند ارزش‌های هر جنس را رعایت کنند و فعالیت‌های مربوط به هر جنسیت را داشته باشند. حتی می‌بینیم که در این سن بچه‌ها همان‌طور که قادرند رنگ‌ها را تفکیک کنند، اسباب‌بازی‌ها و فعالیت‌ها را تفکیک می‌کنند و ترجیح می‌دهند که فعالیت جنس مقابل را نداشته باشند. خیلی می‌شنویم در بازی‌های‌شان به هم می‌گویند: «مگه تو دختری که موهاتو بلندکردی؟» یا «مگه تو پسری که  تفنگ بازی می‌کنی!» و این تفکیک را بعد از سن دبستان خیلی ملموس‌تر خواهیم دید.     منبع: مجله تندرستی