خشكسالي مديريت

سرنوشت خوزستان مدتي است به قرار گرفتن در صدر اخبار منفي رسانه‌ها گره خورده ‌است، اما اين چيزي نيست كه تقدير براي خوزستان رقم زده باشد، بلكه اين سرنوشت، حاصل بدكاركردي مسوولاني است كه هيچ‌يك شانه‌هاي‌شان را براي تحول سنگيني بار مسووليت تربيت نكرده‌اند. جالب آنجاست هر بار كه خوزستان با خبري منفي به صدر اخبار رسانه‌ها مي‌رود، بلافاصله مسوولاني پشت دوربين قرار مي‌گيرند و مي‌گويند ظرف چند روز يا چند هفته مشكل حل مي‌شود. پرسش اين است كه اگر مي‌شد ظرف چند روز يا چند هفته مشكل را حل كرد چرا اجازه داديد كارد به استخوان مردم برسد و اتفاقي بيفتد كه سرخط خبرهاي منفي شود؟ در همين روزهايي كه خوزستان بيش از هر زمان ديگري نيازمند وحدت در مديريت و اجرا بود تا شيوع كرونا آن هم در آستانه عيد سعيد فطر كه به ويژه براي عشاير عرب خوزستان اهميت فوق‌العاده‌اي دارد، اتفاقات متعددي روي داد كه همه آنها بايد به دقت بررسي شود. از يك‌سو تجمعات مختلفي تحت عنوان شادي يا شركت در مراسم عزاداري شكل مي‌گرفت و پرسش اين بود كه چرا مردم حاضر به همراهي با توصيه‌هاي مسوولان براي كنترل كرونا نيستند؟ دقيقا چه كسي از اين بي‌نظمي نفع مي‌برد؟ آيا عشاير و طوايف مختلف دراين زمينه توجيه شده بودند كه الان فرصت هيچ ريسكي نيست؟ اگر چنين توجيهي صورت نگرفته چه كسي در اطلاع‌رساني و توجيه آنها قصور كرده است؟ مردم خوزستان قريب به دو دهه است كه براي آب شرب خود دچار مشكل شده‌اند و راهكارهاي ارايه شده به آنها عموما پايدار نبوده و به صورت مقطعي به داد آنها رسيده است. از سال 1379 كه در آبادان و خرمشهر اعتراضات و ناآرامي‌هايي شكل گرفت، مردم شعار مي‌دادند: «ما كار مي‌خوايم، ما آب مي‌خوايم» و در همان تابستان حبيب‌الله بيطرف براي افتتاح انتقال آب شرب از شوشتر به آبادان،به خرمشهر و خوزستان سفر كرد، نزديك به 20 سال سپري شده است. در تابستان 1397 مشكل آب شرب آبادان و خرمشهر چنان شد كه باز خوزستان در صدر خبرهاي منفي قرار گرفت. همان روزهايي كه نخست‌وزير رژيم‌صهيونيستي ويديو مي‌ساخت كه ما مي‌توانيم براي‌تان آب شرب و بهداشتي تامين كنيم. همان روزهايي كه خوزستان و به ويژه آبادان و خرمشهر باز هم ناآرامي و اعتراض به خود مي‌ديد. كجاي كار در اين دو دهه نقص داشته كه يك قلم مشكل آب شرب در آبادان و خرمشهر يا كل خوزستان كه پرآب‌ترين رود ايران در آن جاري است همچنان باقي است؟
آيا غير از اين است كه مديريت‌هاي مربوط به اين حوزه از صدر تا ذيل نقص داشته و به كسي هم پاسخگو نبوده‌اند. سال‌هاست خوزستان با مشكل فاضلاب مواجه بوده و با كمترين بارشي هدايت آب‌هاي سطحي هم در آن به معضل تبديل مي‌شود. كدام‌ يك از مديران آب و فاضلاب استان در اين عرصه قصور كرده است كه از يك سو همچنان فاضلاب از بدو ورود كارون به خوزستان تا اروندرود به داخل آن مي‌ريزد و از سوي ديگر فاضلاب خانه‌هاي مردم هم پس مي‌زند و نظير آنچه در آذر1398 تجربه كرديم، رقم مي‌خورد. چرا بايد كار به جايي بكشد كه رهبر معظم انقلاب يا رييس‌جمهور دست به كار دستور شوند يا اجازه برداشت از منابع ارزي براي حل موضوع را بدهند؟  از دي 1398 كه رهبر معظم انقلاب براي حل مشكل فاضلاب اجازه برداشت از صندوق توسعه ملي تاكنون را داده چه گزارشي به مردم داده شده كه اين پول صرف چه عملياتي شده است؟  در بهمن 1395 سهل‌انگاري در شست‌وشوي مقره‌هاي تاسيسات برق در خوزستان و به ويژه در اهواز سبب شد با يك بارش شبكه برق دچار مشكل شده و در نهايت كل خوزستان بي‌برق شود. بعد از بي‌برقي آب استان هم قطع شد چون تصفيه‌خانه‌ها برق اضطراري نداشتند. جالب اينجاست كه شست‌وشوي مقره در سازمان آب و برق خوزستان از ديرباز امري متداول و مرسوم و معمول بود و حتي اين ارگان تجهيزات شست‌وشوي مقره در زمان برق‌دار بودن خطوط را هم داشت. چرا امري مرسوم و معمول با سهل‌انگاري انجام نشد تا شبكه برق استان مختل شود؟ چه كسي به وظيفه‌اش درست عمل نكرد؟ استاندار خوزستان در پاييز سال قبل از مسموميت پول در خوزستان سخن گفت؛ اينكه اعتبارات جذب استان مي‌شود و پروژه‌ها به سرانجام نمي‌رسد. اگر اين ادعاي استاندار خوزستان صحت دارد چرا در اين زمينه شفاف‌سازي صورت نمي‌گيرد تا بفهميم چه كسي در كدام منصب به وظيفه خود عمل نمي‌كند. آنچه از كنار هم قرار گرفتن همه اين موارد و آنچه فرصت ذكرش نشد دست مي‌دهد، اين است كه خوزستان علاوه بر آنكه گرفتار خشكي كارون و آثار و عواقب ناشي از آن به ‌شدت دچار خشكسالي مديريتي شده است. زماني براي توسعه خوزستان مدير عالي را از تهران تعيين مي‌كردند و علاوه بر سپردن پست استانداري مديريت سازمان آب و برق خوزستان كه پيشران‌هاي توسعه يعني آب و برق را مديريت مي‌كرد را هم به او مي‌سپردند. اينك چه اتفاقي افتاده است كه مديران مسوول در خوزستان به قدر كافي نفوذ و تدبير ندارند و اجازه مي‌دهند گرهي كه به دست باز مي‌شود را به جايي برسانند كه بايد آن را به دندان گرفت.