دستور ویژه برای بررسی لایحه تامین امنیت زنان

[شهروند] واکنش‌ها به کشته‌شدن رومینا اشرفی، دختر سیزده ساله‌ تالشی توسط پدرش همچنان ادامه ‏دارد و این واکنش‌ها به جلسه روز گذشته هیأت دولت هم رسید. حسن روحانی، رئیس‌جمهوری با ابراز ‏تأسف از خشونت خانگی در تالش دستور تسریع در رسیدگی به لوایح منع خشونت را صادر کرد و ‏معصومه ابتکار، معاون رئیس‌جمهوری در امور زنان و خانواده هم در توییتی دراین‌باره نوشت: «در ‏هیأت دولت درباره جنایت رومینا صحبت و درخواست کردم تسریع و اولویت برای نوبت لایحه تأمین ‏امنیت زنان انجام شود. در پاسخ به این درخواست، خانم جنیدی و آقای جهانگیری دستور بررسی خارج ‏از نوبت لایحه کمیسیون را صادرکردند. آماده‌ایم تا در هفته آینده در کمیسیون، لوایح بررسی شود.» ‏
رسیدگی به این لایحه که حالا بار دیگر و با قتل دختری دیگر بر سر زبان‌ها افتاده، بیشتر از هفت‌سال ‏است که طول کشیده و در انتظار گرفتن تأیید دولت برای رفتن به مجلس است. این لایحه از ‌سال ۹۶ ‏برای بررسی در اختیار قوه قضائیه قرار گرفت، اما ‌سال گذشته اشرف گرامی‌زادگان، مشاور حقوقی و ‏پارلمانی معاونت امور زنان و خانواده ریاست‌جمهوری از تمدید مهلت بررسی لایحه «تأمین امنیت ‏زنان در ایران» توسط رئیس قوه قضائیه خبر داد و باز هم این لایحه به دلایل مختلف از نوبت رسیدگی ‏خارج شد. درنهایت این لایحه در قالب ٧٧ ماده شهریور ‌سال گذشته از قوه‌قضائیه به دولت ارایه شد و ‏در آن بر مواردی مانند ممنوع‌بودن ازدواج مبادله‌ای و خون‌بس، برابر بودن دیه زنان سرپرست ‏خانوار با مردان، ممنوعیت تهدید و اجبار زن به انجام اعمال مغایر با شأن او و در اولویت قرار گرفتن ‏زنان زندانی جرایم غیرعمد برای آزادی تأکید شد. در ماده یک این لایحه مواردی مانند تأمین امنیت و ‏صیانت از کرامت زنان، تحکیم مبانی خانواده و پیشگیری از جرایم خشونت‌آمیز علیه زنان به‌عنوان ‏اهداف آن قید شده است و براساس ماده ۴ باید کمیته‌ای ملی زیرمجموعه شورای‌عالی پیشگیری از ‏وقوع جرم تشکیل شود که 19 سازمان و وزارتخانه و نهاد، اعضای کمیته ملی «صیانت، کرامت و ‏تامین امنیت زنان» خواهند بود. ‏
خالی بودن جای قانون برای رسیدگی به موارد خشونت علیه زنان تا جایی است که روز گذشته عالیه ‏شکربیگی، رئیس کارگروه خانواده سالم معاونت ریاست‌جمهوری در امور زنان و خانواده با بیان ‏اینکه قانون دراین‌باره کم‌کاری کرده، گفته  است: «حقوق شهروندی فقط روی کاغذ ماند و به خانواده‌ها ‏آموزش داده نشد تا اگر زمانی هم چنین اتفاقی بیفتد، پدر نباید خودش تصمیم‌ بگیرد، حکم صادر کند و ‏آن را هم اجرا کند. این گویای آگاهی‌نداشتن از حقوق زنان و حقوق شهروندی در اجتماع و جامعه ما ‏است. وقتی دختر سیزده ساله‌ای اشتباهی را مرتکب شده است، می‌شود یک هفته این دختر را در اورژانس ‏اجتماعی نگه داشت و با خانواده دختر صحبت کرد تا شرایط آرام و مهیای ورود این دختر به ‏خانواده شود.» ‏
به گفته او در قانون سازوکاری به‌عنوان اورژانس اجتماعی تعریف شده است و باید این دختر به ‏اورژانس اجتماعی تحویل داده می‌شد، به‌ویژه اینکه دختر مطمئن بوده که در صورت بازگشت به خانه ‏عقوبت بدی در انتظارش خواهد بود، اما به این موضوع توجه نمی‌شود و دختر به خانه‌ای برمی‌گردد ‏که در اندیشه‌اش قتلگاه بوده و درنهایت همین اتفاق هم می‌افتد و اظهارات این دختر نوجوان برای ‏بازنگشتن به منزل گویای شناخت این دختر از پدرش بوده است: «درست است که در جامعه ما قانون ‏پدر و تقید‌های پدری بالاتر از تقید‌های مادری در خانواده است، اما زمانی که این دختر اعلام می‌کند که ‏پدر او را می‌کشد، قانون باید حمایت لازم را از این دختر انجام می‌داد تا از این اتفاق جلوگیری می‌شد.» ‏


محمود عباسی، معاون وزیر دادگستری و دبیر مرجع ملی کنوانسیون حقوق کودک در گفت‌وگویی که ‏با «ایرنا» داشته مسأله مالکیت پدر بر جان فرزند را مدنظر قرار داده و معتقد است پدری که هنوز در ‏قرون وسطی زندگی می‌کند، همچنان فرزند خویش را ملک مطلق خود می‌پندارد و او را موجود مستقل ‏انسانی نمی‌شناسد که دارای حقوقی است، همانند دیگر کودکان و انسان‌ها به خود اجازه می‌دهد به ‏او تعرض کند و حتی حیات او را در گرو اراده خود می‌پندارد: «نقض حقوق کودک تاوان سنگینی به ‏همراه دارد؛‌ هیچ‌کس نباید به خود اجازه دهد که از خط قرمز کودکان عبور کند. تا این خطوط در جامعه ‏ترسیم نشود و همه در قبال آن احساس مسئولیت نکنند، هستند باز هم پدرانی که به خود اجازه دهند که ‏از خط قرمز کودکان خود عبور کنند.»‏ ضعف قانون، مشکل اصلی
رومینا اشرفی به خانه برگردانده شد و درنهایت پدر با داس سرش را از تن جدا کرد. حالا آن‌طور که ‏فریده غیرت، وکیل دادگستری به «شهروند» می‌گوید یکی از ضعف‌های قانون، نبود قصاص برای پدر ‏در صورت ارتکاب به چنین جرمی است. از نگاه او ابتدا باید ضعف قانون را از بین ببریم. این نکته اصلا قابل پذیرش نیست که پدر در صورت کشتن فرزندش، ‏قصاص نشود و همین هم عاملی است که قبح کشتن توسط پدر را می‌شکند. «وجود چنین قوانینی باعث ‏می‌شود که افرادی با تفکر نادرست به راه خطا بروند و گمان کنند مالک جسم و جان زن و فرزندشان ‏هستند. درحالی‌که خداوند می‌گوید هیچ‌کس مالک جان دیگری نیست و در این زمینه و در قرآن هم ‏آیه‌های بسیاری داریم.» ‏
او از لایحه تأمین امنیت زنان هم می‌گوید؛ لایحه‌ای که خودش ازجمله افراد تنظیم‌کننده آن بوده و ‏به عقیده او چون در سال‌های متمادی این لایحه بارها تغییر کرد و مدام برگشت داده شد حالا نمی‌تواند ‏بگوید این لایحه چه تغییرات دقیقی کرده است: «با این حال می‌دانیم وجود هر قانونی برای رفع ‏نابرابری کمک‌کننده است و تنها امیدمان این است که مجلس آینده این لایحه و سایر لوایحی را که در ‏معاونت زنان وجود دارد، تصویب کند.» او می‌گوید در این سال‌ها بارها با نمونه‌هایی از خشونت ‏روبه‌رو شده که تا سال‌ها به دلیل آنها ناراحت بوده. خشونت‌هایی که بخش بزرگی ‏از آنها به ضعف قانونی برمی‌گردد: «ما وکلا شاهد سختی آدم‌هایی هستیم که با آنها روبه‌رو می‌شویم. ‏افرادی که سختی کشیده‌اند و تنها امیدشان حمایت‌های قانونی است اما در بعضی از موارد به در بسته ‏می‌خورند و ما هم نمی‌توانیم پاسخی به آنها بدهیم.» غیرت معتقد است در نمونه رومینا، این نکته هم از ‏دیدمان نباید پنهان شود که چرا دختری در این سن و‌سال با مردی که سال‌ها از خودش بزرگ‌تر است ‏قرار گذاشته، فرار کرده و مشکلاتی از این دست به وجود آمده است. اما در این گزینه هم نمی‌توان ‏ضعف تربیتی خانواده را نادیده گرفت. ضعفی که دختر سیزده ساله را وادار به چنین کاری می‌کند: ‏‏«من امیدوار به تغییر قوانین اشتباه و تبعیض‌آمیزم. این امید است که ما را زنده نگه داشته است.» ‏
ماجرا اما برای شیما قوشه، فعال حقوق زنان خیلی امیدوارکننده نیست. او به «شهروند» می‌گوید لایحه ‏خشونت علیه زنان ممکن است در مجلس بعدی باز هم تغییر کند و از اینکه هست بدتر شود و همین هم ‏نگرانی‌هایش از آینده را افزایش داده. «در همین زمان کوتاهی که کرونا ایران و دنیا را درنوردیده، ‏شاهد افزایش خشونت‌ها علیه زنان بوده‌ایم. خشونت‌هایی که بارها در تماس‌های زنان مختلف از آن ‏شنیده‌ام و حالا فکر کنید در این شرایط شاهد قتل هم هستیم.» ‏ قوشه می‌گوید در این سال‌ها آمار دقیقی از میزان خشونت‌ها نداشته‌ایم و اگر آماری بوده بعضا نامطمئن ‏و همراه با حاشیه ارایه شده است. با این حال قوانین تنها دستاویز است و اگر این قوانین هم ‏تصویب  نشود، نمی‌توان دیگر امیدی به آینده داشت. «در مواردی از این دست باید همه جوانب ‏را دید. مردی که با آن کودک فرار کرده، پدر، مادر و فضای جامعه. همه را باید در نظر آورد و تنها ‏در این‌صورت است که می‌توان این فضا را شکست و مشکل را حل کرد.»  ‏