از درک خطر تا عملیات نجات و امدادرسانی موفق

حسام‌الدین نراقی فعال اجتماعی و کارشناس مدیریت عملیات امدادونجات در نگاه اول به این مسأله باید اشاره داشته باشیم که هیچ حادثه یا عملیات امدادی به‌طور قطع شبیه سایر موارد مشابه نیست. یعنی عوامل بسیاری مانند زمان، مکان، نوع و شدت حادثه، وسعت، عوامل انسانی، شرایط اقلیمی و فرهنگی، زیرساخت‌های در معرض آسیب یا آسیب‌دیده، جمعیت انسانی، محیط‌زیست و ... هستند که میان هر سانحه و رویداد خسارت‌بار طبیعی یا انسان‌ساخت با حادثه دیگر متفاوت است، ولی آنچه می‌تواند بین سوانح و عملیات‌های نجات و امدادرسانی نقطه اشتراک باشد، واکنش‌ها و اقدامات جوامع آسیب‌دیده و نیروهای امدادی و کمک‌رسان است.
براساس مواردی که در بخش اول بیان شد، بهتر است بسیار سریع و صریح برایتان از مهم‌ترین تجربیات و نکات درباره یک عملیات موفق بگویم، مواردی که در طی 20 ‌سال فعالیت در حوزه مدیریت شرایط اضطراری و رخدادهای طبیعی یا انسان‌ساز خسارت‌بار با آنها زیستم و بارها گریستم.
درک خطر: براساس تجربه جهانی مهم‌ترین توصیه برای مدیریت شرایط اضطراری ایجاد حساسیت و آگاهی در همه جوامع اعم از شهری و روستایی است. این مفهوم در سند جهانی کاهش بلایا (سند سندای) با واژه درک خطر مشخص و توصیه شده است. اگر در تمام جوامع انسانی افرادی داشته باشیم که با خطر و سوانح و روش‌های پیشگیری و کاهش و مدیریت آن آشنا باشند، احتمال بروز سوانح و رخدادهای خسارت‌بار کمتر می‌شود، به همین نسبت هم افرادی که با خطر آشنا هستند، در زمان بروز شرایط اضطراری رفتارهای درست و بهتری را از خود نشان می‌دهند.
آمادگی: آمادگی، واژه‌ای کلی ولی الزامی برای هر اقدام صحیح است. باید آمادگی در آحاد جامعه در ساختار و در میان مدیران تمام سازمان‌های امدادرسان و نیروهای عملیاتی خدمات اضطراری وجود داشته باشد. این آمادگی باید در ابعاد مختلف پیش‌بینی و تأمین شود. تحلیل مستمر وضعیت، تهیه و به‌روزرسانی برنامه و طرح‌های عملیاتی، وجود سناریوها و برنامه‌های اقتضایی، تجهیزات و ابزار موردنیاز نیروهای عملیاتی، لجستیک عملیات، پشتیبانی نیروهای دست‌اندرکار، هماهنگی و ارتباط بین افراد و بخش‌ها در سازمان‌های عملیاتی در موفقیت و شکست هر عملیات امدادی و کمک‌رسانی الزامی است. در عین حال اگر جامعه و افراد عادی رفتار صحیح در شرایط اضطراری را بدانند و برای مواجهه با هرگونه احتمال آگاه باشند، در زمان حادثه مزاحم افراد متخصص نمی‌شوند و در صورت داشتن مهارت می‌توانند کارهای ساده را با مدیریت نیروهای عملیاتی انجام دهند.


آموزش: مهم‌ترین روش و ابزار برای ایجاد آمادگی در جامعه و نیروهای عملیاتی برای مواجهه صحیح با یک رویداد و سانحه است. آموزش اگر استاندارد، اصولی و براساس نیاز باشد، می‌تواند در ایجاد و تقویت آمادگی موثر باشد، ولی کافی است که آموزش تنها از سر رفع تکلیف باشد و به حضور فیزیکی افراد در یک محدوده زمانی و مکانی خلاصه شود. نتیجه، آن می‌شود که در برخی از سوانح می‌بینیم، افراد آموزش‌ندیده احساساتی و دلسوز گاهی خسارت‌های فراوانی را به سایر افراد یا تجهیزات و اقلام وارد می‌آورند.
پشتیبانی: یکی از عوامل موثر در اجرای یک عملیات نجات یا امدادرسانی خوب توجه به پشتیبانی از نیروهای درگیر عملیات است. وجود برنامه و تأمین و تدارکات استاندارد می‌تواند باعث آسودگی خیال فرماندهان عملیات و تمرکز آنها بر اجرای سناریوها و برنامه‌های عملیاتی خود باشد، نه اینکه در میانه کارزار به فکر تأمین نیازهای نیروهای خود علاوه‌بر جوامع آسیب‌دیده باشند. البته پشتیبانی را نباید تنها در تأمین خوراک خلاصه کرد، تأمین اطلاعات، خوراک، پوشاک، تجهیزات، لجستیک و ترابری، حمایت روانی، اسکان و بهداشت فردی و محیط بخش‌های مهم از کلیات مدیریت پشتیبانی عملیات است.
هدایت و فرماندهی: یک عملیات امدادرسانی یا نجات اعم از کوچک و بزرگ نیازمند یک تیم عملیاتی توانمند و منسجم است که در کنار برنامه و تدارکات کافی بتواند اهداف مورد انتظار را تحقق بخشد. این اتفاق تنها با وجود فرمانده مطلع و فرماندهی واحد محقق می‌شود. اینکه فرمانده کیست و خصوصیات او چیست، در این مطلب نمی‌گنجد، چون فضای این نوشته محدود است، ولی فراموش نکنیم وجود یک فرمانده مطلع و دارای تجربه، بدون برنامه، سناریو مناسب، نیروهای توانمند و هماهنگ و از همه مهم‌تر نبود فرماندهی واحد، ‌رعایت‌نکردن استانداردها و فراموشی تجربیات و سوابق همواره باعث شکست عملیات و تحقق نیافتن اهداف، تحمیل هزینه‌های بالا به جوامع آسیب‌دیده، تجهیزات و ذخایر و نیروهای عملیاتی می‌شود.
پایش و ارزشیابی: کار بی‌عیب، کار خداست، ولی همیشه پایش در طول اقدام و ارزشیابی در پایان آن برای مچ‌گیری نیست، بلکه برای بهبود و اصلاح اشکالات و اشتباهات است. البته که برداشت‌های مختلفی از این اقدامات می‌توان داشت و تجربیات نیروهای عملیاتی در این زمینه شاید همیشه خوب نبوده است، ولی برای انجام این دو اقدام اصلی و مهم مدیریتی نیاز به مستندات، برنامه، استاندارد، شاخص، سنجه و تجربه است. به قولی این کار در توان هر فردی نیست و لازم است که افراد مطلع و دارای تجربه مرتبط در این زمینه اقدام کنند. در یک فیلم مستند دیدم که در یک سازمان عملیاتی 50‌سال حادثه شدید منجر به خسارات انسانی نداشتند و افراد دلیل آن را وجود مستندات کاربردی و آموزش مستمر عنوان‌کردند.
موارد ذکر شده به صورت خلاصه و تیتروار برخی از عوامل و شرایط موثر بر اجرای یک عملیات موفق در سوانح و شرایط اضطراری برای شما خواننده گرامی بود، امید است ‌که متولیان و مسئولان در سازمان‌های امدادی و کمک‌رسان نسبت به استقرار سازوکارهای مدیریتی و بهره‌گیری از تجربیات پیشین اهتمام لازم را معمول دارند.