نگاه کن؛ آن ستاره خاموش شد!

آفتاب یزد – گروه فرهنگی: استاد محمدعلی کشاورز هنرمند سینما، تئاتر و تلویزیون که به دلیل کهولت سن و عارضه کلیوی مدتی در بیمارستان آتیه بستری بود، عصر روز گذشته 25 خرداد در سن 90 سالگی به دیار باقی شتافت. صفحه رسمی استاد کشاورز در اینستاگرام با انتشار یک متن خبر درگذشت این هنرمند را تایید کرد. در بخشی از متن منتشرشده آمده است: «استاد محمد علی کشاورز در کمال آرامش و در کنار خانواده و یگانه فرزندشان امروز
25 خردادماه 1399 به سفر ابدی رفتند. روحشان شاد و یادشان تا ابد جاودانه و گرامی» این هنرمند پیشکسوت سینما و تلویزیون ایران در تاریخ 26 فروردین سال 1309 در محله سیچان اصفهان به دنیا آمد. خاندان او اصالتاً از گرجی‌تبارانی بودند که در زمان شاه‌عباس به ایران آمدند. از آنجا که کشاورز به هنر علاقه‌مند بود به هنرستان هنرپیشگی تهران رفت و پس از آن در دانشکده هنرهای دراماتیک به تحصیل مشغول شد. اولین حضور کشاورز در عرصه هنر به بازی در تله‌تئاتر «خودکشی» به کارگردانی علی نصیریان در سال 1339 برمی‌گردد و پس از آن در نمایش‌هایی همچون «ویولن ساز کره مونا»، «آنتیگون»، «آندورا»، «ادیپ شهریار» و «بازی استریندبرگ» حضور یافت. او در سال 1343 با حضور در فیلم «شب قوزی» به کارگردانی فرخ غفاری وارد سینما شد و پس از آن در آثار فیلمسازان مختلفی مانند ابراهیم گلستان، بهرام بیضایی، ناصر تقوایی، علی حاتمی، عباس کیارستمی و بهمن فرمان‌آرا حضور یافت. از جمله فیلم هایی که این بازیگر پیشکسوت در طول دوران بازیگری خود در سینما و تلویزیون انجام داده عبارتند از «گرداب»، «دست شیطان»، «برزخی‌ها»، «کمال‌الملک»، «کفش‌های میرزا نوروز»، «جعفرخان از فرنگ برگشته»، «مادر»، «جستجوگر»، «پول خارجی»، «ناصرالدین‌شاه آکتور سینما»، «دلشدگان»، «زیر درختان زیتون»، «روز واقعه»، «لژیون»، «کمیته مجازات»، «تهران روزگار نو»، «فرزند صبح»، «دایی جان ناپلئون» ، «آتش بدون دود»، «افسانه سلطان و شبان»، «سربداران"» و «پدرسالار». آخرین حضور این بازیگر پیشکسوت در تلویزیون به سریال «پاتوق» برمی‌گردد که در 1387 برای شبکه یک سیما تولید شد و پس از آن به دلیل بیماری و کهولت سن از حضور در آثار تصویری خود را بازنشسته کرد.

n کشاورز به روایت کشاورز


آنچه در ادامه می خوانید بخش هایی از گفتگویی است که زنده‌یاد محمدعلی کشاورز حدود 12 سال قبل در سن ۷۸سالگی انجام داده بود.
- من در جلفای اصفهان که محله‌ای ارمنی‌نشین است به دنیا آمدم، جایی با سابقه طولانی در زمینه موسیقی، نقاشی، منبت‌کاری، قالی‌بافی، قلم‌کاری و قلم‌زنی. مردم آنجا اکثرا با ترانه‌های محلی و اجتماعی همچنین اشعار سعدی و حافظ همخو بودند و شب‌های طولانی زمستان می‌نشستند و شاهنامه می‌خواندند و در قهوه‌خانه‌ها هم همیشه بحث «نقالی» داغ بود. تئاترهایی هم به زبان ارمنی اجرا می‌شد که از همان زمان برایم بسیار اثرگذار بود. حتی برای اولین بار سالن تئاتر به صورت «جعبه ایتالیایی» در جلفای اصفهان ساخته شد که هنوز هم وجود دارد.
- خانواده‌ام هم هیچ مخالفتی برای وارد شدنم به کارهای هنری نداشتند. در مدرسه تئاترهایی را کار می‌کردم که بیشتر مسائل وطن‌پرستی در آنها مطرح می‌شد و به موضوعاتی همچون علم بهتر است یا ثروت می‌پرداختیم.
- بعد از گذراندن دوران سربازی چون کار خاصی نداشتم از
زور بیکاری بعد از دادن کنکور به هنرستان هنرپیشگی رفتم و دوره
سه ساله را در آنجا گذراندم، در آن دوره‌ ۲۰ نفر حضور داشتند و اسماعیل شنگله و جمشید لایق از هم دوره‌هایم بودند.
- در سال 1355 بازی در فیلم «کاروانها» وهمکاری با آنتونی کوئین را تجربه کردم. کار من بیشتر با آنتونی کوئین بود او نقاش خیلی خوبی بود و شطرنج را هم فوق العاده بازی می‌کرد. موزیک را خیلی خوب می‌دانست و بسیار خوب می‌خواند و در مجموع آدم باشعور و باسوادی بود گفتگوهایی که با هم می‌کردیم برایم جالب بود که می‌گفت آرزو دارم یک بار روی صحنه تئاتر بروم و وقتی فهمید من هنرپیشه تئاتر هستم گلایه کرد که چرا زودتر نگفته‌ام. ما خیلی با هم رفیق شدیم و بحث و گفتگوهای زیادی با هم می‌کردیم، حتی یک بار یکی از فیلمهایش در اصفهان اکران می‌شد و با هم به تماشای آن رفتیم و اینکه می‌دید صدایش به فارسی دوبله شده است برایش جالب بود و با شوخی می‌گفت" کی فارس صحبت کردم که خودم خبر ندارم؟!.
- من اولین بازیگر حرفه‌ای هستم که با کیارستمی کار کردم البته کاری را در قبل از انقلاب با بازیگران حرفه‌ای داشت، اما بعد از آن دیگر بیشتر با مردم عادی کار کرده بود. «زیر درختان زیتون» تجربه خیلی خوبی برایم بود. کیارستمی را از طریق فیلم‌هایش می‌شناختم که از من برای بازی در نقش کارگردان در این فیلم که نقشش خودش بود دعوت کرد. من در «زیر درختان زیتون» به عنوان یک هنرپیشه حرفه‌ای کار نکردم، عباس هم از من همین را می‌خواست. او از تواناترین کارگردانهاست و دقیقا می‌داند که چه می‌خواهد قبل از اینکه کاری را شروع کند لوکیشن‌ها را انتخاب می‌کند و براساس آن سناریو می‌نویسد و دقیقا می‌داند کجا فیلمبرداری کند و رهبری
فوق العاده خوبی در کار دارد.
- مدت زیادی است که دیگر فیلمی را بازی نکردم و دیدم دیگر محیط برایم مناسب نیست. من اعتقاداتی برای خودم دارم و به آنها پایبند هستم. به نظر من سینمای ما بعد از رفتن آقای ضرغامی از معاونت سینمایی افت محسوسی داشت و بیشتر به سمت تجارت رفته است. الان قصه‌هایی که نوشته می‌شود بسیار سطح پایین است و همه به هم شبیه شده‌اند و حتی بعضی فیلم‌هایی که در سال ۴۵ ساخته شده الان با نام دیگری دوباره ساخته می‌شود، پس آن خلاقیتی که باید در هنر باشد چه می‌شود؟ ما هنوز ریتم را نمی‌شناسیم
هر کارکتری برای خودش ریتمی را دارد، من را به عنوان یک
حاجی بازاری انتخاب می‌کنند در حالیکه ریتم حرکتی و بیانی‌اش با من فرق می‌کند و باید آنقدر تلاش و کوشش کنم که آن نقشش را بشناسم و بازی کنم. راز اینکه کارگردانها و هنرپیشه‌های خوب دنیا جاودانه می‌مانند همین است.
- کار هنر باند بازی و دسته بندی نیست. ما در حال حاضر هیچ چیزی که از حقوق هنرپیشه دفاع کند نداریم و قراردادهایی هم که بسته می‌شود، همه یک طرفه به نفع تهیه کننده است. متاسفانه باند تهیه‌کننده‌ها روی سینمای ایران سایه انداخته‌اند و صاحبان سینما هم اعمال نفوذ می‌کنند، خانه سینما هم تحت باند آنها قرار گرفته است مدیریت هنری ما مشکلات زیادی دارد که امیدواریم مرتفع شود.
- فقط یک بار برای فیلم «مادر» کاندیدای دریافت سیمرغ بلورین شدم که آن هم به خسرو شکیبایی برای فیلم «هامون» رسید. اما بزرگترین جایزه‌ای که گرفتم از دست یک پسر جوانی بود که چرخ انگور فروشی داشت و به پیشم آمد و گفت: من هیچ چیزی ندارم به تو بدهم به غیر از اینکه حسم را بگویم و خوشه‌ای انگور به عنوان کادو به من داد که این بزرگترین جایزه‌ای بود که درزندگی‌ام گرفتم و در واقع بهترین قاضی مردم هستند که در کوچه و خیابان نقدهای فوق العاده‌ خوبی می‌کنند. یک بار هم به عنوان چهره ماندگار در همایش چهره‌های ماندگار انتخاب شدم.
- بیشتر وقتم به مطالعه می‌گذرد و گاهی به نمایشگاه‌های نقاشی سر می‌زنم و اگر کنسرت موسیقی مناسبی باشد حضور پیدا می‌کنم. من بیننده خوب نقاشی و شنونده خوب موسیقی هستم. فیلمهایی هم که خاص باشند در سینما تماشا می‌کنم تلویزیون هم خیلی کم نگاه می‌کنم و حتی اکثر کارهای خودم را نمی‌بینم .وقتی آنها را می‌بینم فکر می‌کنم چقدر می‌توانستم کار بیشتری انجام دهم و پیش نفس‌خودم شرمنده می‌شوم. در خانه که هستم رادیو فرهنگ گوش می‌کنم که واقعا خیلی خوب است و مطالب فرهنگی بسیار خوبی دارد. اخیرا هم یادداشت‌هایی می‌نویسم و در حال آماده کردن کتاب خاطراتم هستم که احتمالا برای نمایشگاه کتاب امسال آماده شود. یواش یواش می‌خواهم بازیگری را کنار بگذرام، چون هم خودم و هم مردم دیگر خسته شده‌اند به هر حال سن من بالا رفته و وقت استراحتم رسیده است.
- همسرم فوت کرده و تنها دخترم هم به نام نیلی در بوزای بلژیک زندگی می‌کند و استاد دانشگاه است او عاشق کارش است و تمام فکر و ذکرش نقاشی است و نقاشی‌های خوبی می‌کشد و خوشبختانه به سرزمین، فرهنگ و ادبیات مملکتش هم پایبند است. الان تنها زندگی می‌کنم و از هم دوره‌هایم هم با اسماعیل شنگله، ارتباط دارم که شخصی بسیار باسواد و انسان پاک و معتقدی است با علی نصیریان و عزت الله انتظامی هم رابطه دارم.
- کنکور پزشکی دادم و قبول شدم ولی در سالن تشریح که رفتم دیدم به روحیات من نمی خورد و انصراف دادم.
- از میان فیلمهایم کارهایی را که با علی حاتمی کرده‌ام را خیلی دوست دارم.
- کاری مستند به نام «نقشه و نقشه خوانی» به کارگردانی حمید تمجیدی در ۵ قسمت داشتم که آنرا بسیار دوست دارم و معتقدم تمجیدی مستندساز و تدوین گر خیلی خوبی است اما دو فیلم «راز گل سرخ» و «چهارشنبه عزیز» که با او داشتم را دوست ندارم و از کارهای بدم است.
- سناریو هزاردستان را بصورت کامل دارم و می‌خواهم اگر خانواده علی حاتمی راضی باشند آنرا چاپ کنم تا مردم ببینند حاتمی در سریال نوشتن چه تکنیکی داشت.
- هیچ گاه جزو هیچ گروه و دسته سیاسی و غیرسیاسی نبودم و به نظر من هنرمند باید بیشتر به اصل خود کار فرهنگ و سرزمین خودش فکر کند .
- با اکثر کارگردانهای مطرح کار کرده‌ام و از میان آنها با علی حاتمی چون هم دانشکده‌ای بودیم خیلی راحت بودم اما از همه بهتر
فرخ غفاری بود که رهبری خیلی خوبی داشت ضمن آنکه بازیگر خیلی خوبی هم بود و در کمدی نظیر نداشت.
- خداوند به یکسری از بندگان خاص خودش استعداد هنری می‌دهد و باید شکرگزار بود و آنرا همیشه شکوفا کرد.
این بازیگر فقید سینمای ایران همچنین در گفتگوی دیگری درباره شخصیت مادر گفته بود: «مادر یکی از باارزش‌ترین موجودات بر روی زمین است به همین دلیل خیلی خوب است که جشنواره‌ای به صورت مستقل برای مادر برپا می‌شود، زیرا تا به امروز به ندرت فعالیت فرهنگی آن هم به صورت تخصصی برای مادر صورت گرفته است. جایگاه مادر آنقدر بالا است که هرچه برای آن انجام دهیم باز هم کم است. با اینکه سالهاست مادرم از دنیا رفته است، اما همیشه او را در کنار خودم حس می‌کنم و همه جا با من است.»

n یادگاری‌هایی از ۶۰ سال بازیگری
روز ۲۶ فروردین امسال و همزمان با سالروز تولد محمدعلی کشاورز، جوایز و یادگاری‌های او به موزه سینما اهدا شد که ازجمله آنها کارنامه هنری، کارت تحصیلی هنرستان هنرپیشگی، نامه دست‌خط زنده یاد حمید سمندریان به وی و همچنین اعلامیه درگذشت شعبان استادخانی (استخوانی) از آگهی‌های استفاده شده در سریال هزاردستان بود. علاوه بر وسایل شخصی کشاورز مانند انگشتر، خودنویس، خودکار، عینک، کلاه که به موزه سینما اهدا شد، کارت شناسایی دوران خدمت، گواهینامه هنری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، فیش حقوقی اداره‌کل فعالیت‌های هنری و همچنین قرارداد آثاری همچون کمال‌الملک، کفش‌های میرزانوروز، دایی جان ناپلئون، صادق کرده، سربداران، صحرای تاتارها، جاده ابریشم از دیگر اسناد و یادگاری‌های اوست.

n واکنش هنرمندان به درگذشت محمدعلی کشاورز.
در پی انتشار خبر درگذشت محمدعلی کشاورز تنی چند از هنرمندان پیشکسوت سینما و تلویزیون اظهاراتی را در این زمینه بیان کردند.

n یک دوست و همراه را از دست دادم
علی نصیریان پس از شنیدن خبر درگذشت محمدعلی کشاورز، در حالی که به شدت متاثر شده بود، با بغض گفت: «کشاورز یک جهان خاطره تئاتری و سینمایی از خود به یادگار گذاشته است.» او با بیان این که نمی‌تواند سخن بگوید، گفت: «یک دوست و همراه را از دست داده و به خانواده او و جامعه هنری تسلیت می‌گوید.»

n بازیگری بی حاشیه بود
سیاوش طهمورث بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون که سابقه همکاری با زنده‌یاد محمدعلی کشاورز را داشته درباره شخصیت و تاثیرگذاری این هنرمند فقید گفت: محمدعلی کشاورز مرد و بازیگری بزرگ اما بی‌حاشیه بود، کاری به کار دیگران نداشت و به کار و زندگی خود مشغول بود. محمدعلی کشاورز از پیشکسوتان ما بود. بیش از نیمی از کارهایی که محمدعلی کشاورز انجام داد بسیار عالی بودند و در عرصه فرهنگ و هنر ایران ماندگار هستند. امیدوارم ما کمتر گرفتار این مصیبت بشویم که دیگران از کنارمان بروند و از دستشان بدهیم.

n محمد علی کشاورز جایگزینی ندارد
ایرج راد بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون با ابراز تاسف فراوان از درگذشت محمد علی کشاورز، او را هنرمندی صادق و بی‌حاشیه دانست که تا سال‌های سال جایگزینی نمی‌توان برایش یافت. وی گفت: باعث تاسف است که بزرگان و عزیزان فرهنگ و هنر کشورمان را یک به یک از دست می‌دهیم؛ کسانی که در عرصه‌های تئاتر، سینما و تلویزیون خدمات فراوان ارایه کردند و اثرات ارزشمند بر جای گذاشتند، کسانی که به سختی می‌توان جایگزینی برای آنان پیدا کرد. ایشان انسانی شریف بودند و ویژگی‌های اخلاقی و رفتاری والایی داشتند. از مهم‌ترین خصوصیات شخصیتی ایشان صداقت و روراستی‌شان بود و هرگز ندیدم پشت سر کسی سخنی بگویند بلکه اگر با کسی مساله‌ای داشتند، همواره رو در روی آن فرد، موضوع را
مطرح می‌کردند.