مدل معتادان منطقه یک تهران

آفتاب یزد- می‌گل هشترودی: وقتی صحبت از اعتیاد می شود همه به مناطق پائین شهر مثل شوش، مولوی و هرندی فکر می کنند و تصور عموم جامعه این است که اعتیاد یعنی همین که مردی ژنده پوش کنار خیابانی افتاده باشد و در حالی که سیگارش هر لحظه در دستانش خاکستر می شود مشغول چرت زدن باشد؛ اما واقعیت این است که اعتیاد همه جای شهر ریشه دوانده و حالا نوجوانان بیش از سایر اقشار به مواد صنعتی جدید روی آورده اند. منطقه یک تهران هم از این قاعده مستثنی نیست. این روزها سوهانک، شهرک
قائم و شهرک ابوذر که در مجاورت هم قرار دارند از جمله مناطقی هستند که در کمترین زمان می توانید در آن جنس ناب پیدا کنید، حشیش، گل، کمیکال، جی 13، شیره، اسید، بنزین ،چسب و ماشروم از جمله موادی هستند که به راحتی می توانید در این منطقه پیدا کنید و نوجوانان مشتریان پرو پا قرص این اجناس هستند.
به یکی از پارک های محله سوهانک می رویم، اهالی محل به خصوص نوجوانان به آن « کُلَک» می گویند و اغلب به عنوان یک پاتوق از آن یاد می کنند. در گوشه ای از پارک نشسته اند. نزدیکشان می روم. یکی از آن ها به دوست کنار دستی اش می گوید:« یه جوز به من بده» بعد هم تک خنده ای می کند رویش را بر می گرداند. کنار آن ها قرار می گیرم و خودم را معرفی می کنم. شانس با من است چون به نظر می رسد خوش چت هستند، از حضورم استقبال می کنند و کنار آن ها روی زمین می نشینم.



>از 13 سالگی شیره می کشیدم
8 نوجوان تقریبا 16-17 ساله، با تیپ های مد روز کنار هم نشسته اند 3 تای آن ها دختر هستند و مابقی پسر های نوجوانی هستند که معلوم است آشنایی دیرینه ای با هم دارند.
چشم هایشان نشان می دهد که هیچ کدام در حالت عادی به سر نمی برند. اما یکی از اعضا همچنان
در حال شِیک و رول کردن گل است. یک رول دیگر در دست می گیرند یکی یکی شروع به کشیدن می کنند. به من هم تعارف می کنند و وقتی تعارف شان را رد می کنم نفر بعدی رول را در دست می گیرد و از آن کام می گیرد. 4 دور کامل تمام می شود و تقریبا به ته جوینت رول گل می رسند، ته جوینت معمولا برای کسی است که پک گل را تهیه کرده است، یکی از
پسر ها ته جوینت را بر عکس در دهانش می گذارد.
و بعد درآن فوت می کند، پسر دیگری که در ابتدا گل را شیک کرده بود به او نزدیک می شود و کل دود خارج شده از ته جوینت را کامل به داخل ریه هایش فرو می دهد. حالا دیگر همه آن ها چت هستند و یک نفر نقش راهنما را برای آن ها بازی می کند. راهنمای این جمع 8 نفره پسری است که خودش را شروین معرفی می کند. شروین سر حال تر از بقیه به نظر
می رسد؛ یک دفعه با صدای بلند شروع به خندیدن می کند و بقیه هم به دنبال او
می خندند. این خندیدن دقایقی ادامه دارد و هر کسی در کناری، از خنده روی زمین پهن شده است. این خنده ها انگار تمامی ندارد. هر لحظه بهانه ای جدید برای خندیدن پیدا
می کنند. تقریبا نیم ساعت از زمان چت بودنشان گذشته که به قول خودشان روی مد کره خوری
می افتند. یکی از پسر های جمع که اسمش مجید است راه سوپر مارکت را در پیش می گیرد و بعد از دقایقی با پلاستیک های پر باز می گردد. برای همه بستنی شیری و شیرکاکائو خریده است. خیلی زود همه خوراکی هایشان را میخورند. و هر کسی گوشه ای مشغول کار خودش می شود. به شروین نزدیک می شوم، در گوشه ای نشسته و به نقطه ای نا معلوم خیره شده است. از او
می پرسم چند وقت است که چت می کنی؟ از گوشه چشم به من نگاه می کند و می گوید :« من از 13 سالگی شروع به کشیدن کردم، تا 15 سالگی شیره و حشیش می کشیدم، بعد از آن شروع به گل کشیدن کردم و الان 2 سال است که گل میکشم» درباره میزان مصرفش سوال می کنم و او می گوید:« اگر خودم قرار باشه بکشم یک پک 50 هزار تومنی می کشم اما اگر قرار باشه با بچه‌ها بکشیم یک پک 200 هزار تومنی یعنی
8 تا غنچ یا 4 تا رول می کشیم.» از او می پرسم خانواده ات خبر دارند که چت می کنی؟سرش را به سمتم می چرخاند، زول می زند به چشمم و می گوید:« اگر می خواستند من نکشم اون کارهارو باهام نمی کردن. البته الان که از هم جدا شدن اما وقتی هم که با هم بودن بابام می گفت بذار هر غلطی دلش می خواد بکنه مامانم زیر بار نمی رفت. اصلا به همین دلیل از هم جدا شدن» می گویم به نظر خودت الان به گل اعتیاد داری؟ و او در جواب می گوید:« نه فقط واسه تفریحم می کشم. من اولین رول گل رو که می کشم تازه به حالت عادی زندگی بر می گردم. اگر نکشم بدن درد ندارم ولی تمام اعصاب و روانم به هم
می ریزد. باید بکشم تا بتوانم این دنیای مزخرف رو تحمل کنم.» از او می پرسم در مدرسه هم
می کشی:« توی مدرسه نه، معمولا قبل از مدرسه رفتن می کشم و وارد مدرسه می شوم، بعد از اینکه از مدرسه بیرون آمدم هم می کشم و بعد به خانه می روم.» از او می پرسم چی تو را به این راه کشاند؟ می خندد و می گوید:« من همیشه خلافم با بزرگتر از خودم بود. وقتی من می کشیدم هیچ کدام از بچه های این جمع حتی نمی دانستند گل چی هست! من آن ها را به این خط آوردم. خود من هم از همان اوایل با میلاد ریزه می گشتم. آن زمانی که من 13 سالم بود میلاد 23 ساله بود! من چتی را با او شروع کردم.» بعد هم با ترش رویی از من می خواهد دست از سرش بردارم و او را به حال خودش بگذارم.

>همه جور اعتیادی در این محله پیدا می شود
کمی آن طرف تر، به سمت دیگری از محله می رویم که نوجوانان این منطقه به آن دخمه می گویند، دو تا پسر تقریبا 16 ساله روی زمین دراز کشیده اند و به آسمان زول زده اند. یک نفر دیگر هم سن و سال خودشان کنار آن ها نشسته و با گوشی اش بازی می کند. به او نزدیک می شوم. خودم را معرفی می کنم و از او می خواهم کمی با هم صحبت کنیم. پسری که خودش را رضا معرفی می کند بعد از کمی من و من کردن توضیح می دهد که« این دو پسری که روی زمین خوابیده اند ماشروم خورده اند. دوز ماشرومشان یک چهارم است.» رضا می گوید:« اینجا تقریبا همه بچه ها یک چیزی می کشند. اون کسی هم که پاکه حتما سیگار می کشه و مشروب
می خوره! اینجا ده دقیقه ای می تونی هر چیزی که بخواهی پیدا کنی. حتی اگر پول نداشته باشی هم باز می توانی به حرمت بچه محلی و رفاقت جنس مورد نظرت را پیدا کنی.»
سیگاری از جیبش بیرون می آورد و با فندک زیپوی طلایی اش آن را روشن می کند، کامی از سیگار می گیرد و می گوید:« این دو تا که الان این جا خوابیده اند تازه دوزشان پائین است اما وقتی می کشند با همه فاز رفاقت بر می دارند. من خودم همه جور دوستی دارم، از گل باز و چت کن گرفته تا شیره کش و نئشه باز. با همه
بچه های این محل هم دوست هستم اما کشیدن مواد را دوست ندارم. حتی یک بار گل رو هم تجربه کردم اما فازش را دوست نداشتم به همین دلیل هم دیگر سمتش نرفتم. در همه جمعی
هم بودم اما دوست نداشتم و نکشیدم.»
یکی از پسر هایی که دراز کشیده با صدای بلند می گوید:« آسمان قرمز شد!» به او نگاه می کنم. رضا تعجب من را که می بیند توضیح می دهد:
« این ها هر نیم ساعت فازشان عوض می شود. اول هر فازی که می گیرند با صدای بلند توضیح می دهند و بعد دیگر صدایی از آن ها در نمی آید.»
رضا بلند می شود و می گوید بیا محله را نشانت بدهم. من هم از خدا خواسته دنبال او به راه
می افتم. کمی سراشیبی محله را پائین می رویم و به یک پارک می رسیم. رضا می گوید:« اینجا « آچ» است، اسم اصلی اش آب و آتش است اما ما مخفف کردیم و به آن « آچ » می گوییم. اینجا پارکی است که کاسب ها بیشتر در آن
می نشینند چون مرکز محل است و از همه جا خیلی زود می توانند خودشان را به این پارک برسانند. به طور کلی هر جا توی این محل دیدید که چند نفر دور هم نشسته اند شک نکنید که حد اقل بساط گل بین آن ها پهن است! هر وقت یک نفر را دیدید که روی زمین دراز کشیده و به نقطه ای خیره شده بدانید که اسید برداشته یا ماشروم خورده است. این جا همه جور جوزی می بینید. همه فازی در این محله هستند و بعد از ظهر که می شود همه آن ها از خانه بیرون می آیند. حتی یک بار یکی از بچه ها که اسید برداشته بود فاز سگ بودن برداشته بود، پارس می کرد و دنبال بچه ها افتاده بود. حتی یکی از بچه ها را گاز گرفت.»
هوا رو به تاریکی می رود. از رضا خداحافظی می کنم اما دلم پیش نوجوانان آن محل جا می ماند. خیلی از آن ها هنوز پشت لبشان سبز نشده اما لبشان به انواع و اقسام مواد خورده است. این جا شوش، مولوی یا هرندی نیست، اینجا منطقه اعیان نشین تهران است که همه در این
محله ها از وضعیت مالی خوبی برخوردار هستند اما این امر هم باعث نشده است که از اعتیاد نوجوانان در این منطقه جلوگیری شد. حالا اما نوجوانان زیادی هر سال تحصیلی را تئشه و چت پشت میز و نیمکت های مدرسه می گذرانند و هنوز هم آمار درست و رسمی از دانش آموزان معتاد داده نمی شود.

>زنگ خطر اعتیاد در نوجوانان
گسترش اعتیاد در بین دانش آموزان واقعیت کتمان ناپذیری است که چنانچه تکذیب هم بشود تغییری در ماهیت این فاجعه ایجاد
نمی کند. با این حال در حالی که برخی معتقدند سن اعتیاد به 11 تا 15 ساله ها هم رسیده ناجا سن اعتیاد در کشور را 16 سال اعلام کرده است.بر اساس آمارهای موجود حداقل یک درصد از دانش آموزان که یک جامعه 14 میلیونی را تشکیل می دهند، مصرف کننده مواد مخدر هستند. هرچند با وجود اقدامات دولت و ستاد مبارزه با مواد مخدر هنوز آمار صحیحی که نشان دهد میانگین سن اعتیاد افزایش و یا کاهش پیدا کرده است وجود
ندارد.
بدون شک کاهش سن اعتیاد زنگ خطر مهمی را برای جامعه به صدا در می آورد اما آنچه بیش از همه نگران کننده است تغییر انواع مواد مخدر است. مواد مخدرهای جدیدی که آسیب آن به مراتب بیشتر بوده و تبعات جبران ناپذیری را به جای می گذارد. این روزها متاسفانه شاهد این هستیم که بسیاری از مصرف کنندگان مواد مخدر از مواد مخدر سنتی به مواد مخدر صنعتی به ویژه آمفتامین‌ها تمایل پیدا کرده اند.بدون شک نباید نسبت به نقش جغرافیای خاص ایران و هم مرز بودن با کشورهایی که در آن مواد مخدر بیداد می کند در فاجعه کنونی بی اعتنا بود. میزان مواد مخدر کشف شده توسط پلیس مبارزه با مواد مخدر هم این مسئله را تایید میکند.متاسفانه طی این سالها اگرچه بودجه کلانی در کنار نهادهای متعدد برای مهار اعتیاد تلاش داشته اند اما عملا خروجی که انتظار می رفت اتفاق نیفتاده است. مجید ابهری، آسیب شناس و جامعه شناس در این باره اظهار کرده است: تعدد مراکز تصمیم‌گیری و سیاست‌گذاری مخصوصا در زمینه‌های پیشگیری از دلایل محیطی در این
زمینه می‌باشد که ۲۲ سازمان و نهاد
پیشگیری کننده با صرف بودجه‌های کلان در این
زمینه‌ها هنوز موفقیت چندانی کسب نکرده‌اند.واقعیت این است که دسترسی به مواد مخدر برای بسیاری از اقشار از آنچه تصور می شود هم آسان تر است. در چنین شرایطی شاید کار فرهنگی آن طور که باید و شاید مثمر ثمر نباشد. تنها اقدام عملی و کارا در این زمینه ناامن کردن عرصه
توزیع است.
نهادهای متولی که باید پاسخگوی مقوله اعتیاد در جامعه باشند به یکیا دو نهاد منحصر
نمی شود اما اگر بخواهیم تنها و تنها یک جا را به عنوان عامل اصلی اعتیاد معرفی کنیم بدون شک نظام آموزشی متهم ردیف اول است. نظام آموزشی ای که هم در مدارس و هم در دانشگاه‌ها نتوانسته فایده و کاربردی که باید را در زندگی نوجوانان و جوانان داشته باشد. به اعتقاد بسیاری از جامعه شناسان ضعف آموزش مهارت‌های زندگی به عنوان مهم ترین خلل در نظام آموزشی باعث شده اعتیاد به عنوان یک واکنش دفاعی در بخش قابل تاملی از جامعه نوجوانان فراگیر شود. برخی کارشناسان بر این اعتقادند که مهارت گزینش دوست، مهارت نه گفتن به خواسته‌های غیرمنطقی، اشباع غریزه کنجکاوی در نوجوانان و جوانان و همچنین مقابله جدی با فروش سیگار به شکل دانه‌ای در مراکز تفریحی می‌تواند گام اول در مبارزه با مواد مخدر باشد.
>چرا نوجوانان به اعتیاد رو می آورند؟
با این حال به نظر می رسد اولین قدم در
مقابله با اعتیاد نوجوانان پیدا کردن دلیل اعتیاد آن ها است. شادان کریمی جامعه شناس و
آسیب شناس اجتماعی در این خصوص به آفتاب یزد گفت:« دوران بحران هویت که از سن 13 تا 17سالگی بوده طعمه خوبی برای افراد سودجو است. متاسفانه امروزه ظرف مدت
20 الی 30دقیقه مواد مخدری مانند گل، حشیش و یا گراس را به‌راحتی می‌توان تهیه کرد که این خود می‌تواند انگیزه مصرف مواد را در میان نوجوانان یا حتی جوانان افزایش دهد، چراکه در دسترس‌بودن خود می‌تواند عاملی برای سرگرمی و دورهمی‌های نوجوانان و جوانان شود. از آن جایی که نوجوانان هنوز مهارت اندکی دارند و توانایی روبرو شدن با واقعیت‌های زندگی خود را ندارند و در دوران بلوغ و نوگرایی هستند، می‌خواهند در برابر هیچ موضوعی کم نیاورند، از این رو برای فرار از واقعیت‌ها و بودن در رویاها و خیالات مورد علاقه شان به دنبال چیزی هستند که در این مواقع به آن‌ها کمک کند که مواد مخدر نقش مهمی برای آن‌ها ایفا می‌کند.هنگامی که گرایش نوجوانان و جوانان به مصرف مواد مخدر افزایش پیدا کند تولید کنندگان و عرضه کنندگان آن هم ترغیب می‌شوند که مواد مخدر جدیدتری تولید کنند و به دست این گروه آسیب پذیر جامعه برسانند، چرا که تنها هدف آن‌ها کسب درآمد برای خود است و به فکر پیامدهای منفی و آسیب‌های زیادی نیستند که به این افراد و جامعه وارد می‌شود.اعتیاد، نخستین اولویت آسیب‌های اجتماعی و یک بیماری به شدت مرموز، پیش‌رونده، مهلک و آسیب رسان است که متاسفانه برخی از افراد این موضوع را نادیده می‌گیرند، در حالی که خطر مصرف مواد تغییر دهنده خُلقی( مخدر) برای نوجوانان و جوانان بسیار جدّی است، چرا که ممکن است فردی با همان دفعه اول مصرف, دچار اعتیاد شود امّا فرد دیگری در بازه زمانی تقریبا طولانی تری
معتاد شود.»
کریمی افزود:« استفاده از مربیان تربیتی کارآزموده و آموزش‌دیده می‌تواند راهکار موثری برای کاهش گرایش نوجوانان و جوانان به مصرف مواد مخدر باشد. در حال حاضر متاسفانه بسیاری از مربیان تربیتی تنها نصیحت می‌کنند که این خود نه‌تنها کارساز نیست بلکه می‌تواند نقش این مربیان را نیز خنثی کند، چراکه نوجوانان متاسفانه گوششان از نصیحت پر است. داشتن روابط صمیمی و موثر میان مربیان تربیتی و دانش‌آموزان می‌تواند انگیزه مصرف و یا روی‌آوردن به مواد مخدر در نوجوانان شناسایی کند که این موضوع نقش بسزایی در کاهش گرایش آنها خواهد داشت. در بسیاری از موارد ممکن است منشا گرایش نوجوانان به مصرف مواد مخدر، برخی مشکلات خانوادگی نظیر طلاق و یا مشاجرات والدین در خانواده باشد. از این‌رو مربیان تربیتی با شناخت و شناسایی آنها می‌تواند باعث کاهش تاثیرپذیری دیگر دانش‌آموزان از نوجوانان آسیب‌پذیر باشد. شناسایی و ارائه مشاوره یا کمک‌های فکری، روحی و روانی به دانش‌آموزان آسیب‌پذیر در بسیاری موارد می‌تواند مانع از افزایش گرایش دانش‌آموزان به مصرف مواد مخدر باشد. هرچند باید توجه داشت که این شناسایی و ارائه کمک‌ها باید به صورت غیرمستقیم باشد، چراکه در غیر این صورت اثر سوء بر جای می‌گذارد.»
کریمی گفت:« پیامدهای منفی مصرف مواد مخدر صرفا محدود به آسیب‌های مغزی نمی‌شود، چرا که بسیاری از تصادف‌ها, آسیب‌های اجتماعی و بروز رفتارهای خطرناک نیز ناشی از این موضوع است.اعتیاد, زن و مرد نمی‌شناسد و با توجه به اینکه تکنولوژی, روز به روز در حال پیشرفت است و دسترسی به انواع مواد مخدر برای تمامی افراد وجود دارد، در نتیجه روند افزایشی اعتیاد در میان نوجوانان به ویژه نوجوانان دختر موضوعی غیرقابل انکار است که این روزها بیش از پیش خود را نشان می‌دهد.حضور فیزیکی والدین نقش تاثیرگذاری برای کاهش آثار مخرب برخی سایت‌ها و یا پیج‌های اینستاگرامی مبتذل یا مرتبط با خرید‌وفروش مواد مخدر دارد، چراکه امروزه متاسفانه برخی والدین به دلیل مشغله‌کاری خود فرزندان را در فضای مجازی بدون نظارت رها می‌کنند که این خود می‌تواند نقش موثری در افزایش گرایش آنها به مصرف مخدر یا روی‌آوردن به برخی ناهنجاری‌های اجتماعی نیز شود. برخی سایت‌ها و پیچ‌های شبکه‌های مجازی به دنبال طعمه هستند و هدف خود را بیشتر از میان نوجوانان و جوانان که کم‌تجربه هستند انتخاب می‌کنند.طبق تحقیقات انجام شده، سوء مصرف مواد دومین عامل خودکشی است و آمار خودکشی در کشورهای در حال توسعه به شدت در حال افزایش است. متاسفانه اکثر کسانی که اقدام به خودکشی می کنند در سن نوجوانی و جوانی به سر می برند و بیشترین آمار خودکشی بین سنین 14 تا 24 سال گزارش شده است.کاهش یا ترک مواد مخدر و بخصوص مواد روانگردان معمولاً با اختلالات روانی و افسردگی همراه است و در صورتی که ترک اعتیاد در کلینیک ها و مراکز ترک اعتیاد معتبر و تحت نظر پزشک متخصص انجام نشود، خطر اقدام به خودکشی بر اثر
تنش ها و فشارهای روانی بر اثر ترک مواد مخدر بالا می رود.»
شاید این حرف تکراری و کلیشه ای به نظر برسد اما واقعیت این است که درد را همه می شناسند اما کسی به فکر درمان نیست. درمان هم توسط یک نهاد با فلان قدر بودجه محقق نمی شود. در این شرایط باید همه نهادها و خانواده ها در کنار پلیس همراه شده و با یک سیاستگذاری عملیاتی کاری کنیم که این روند رو به رشد در حوزه اعتیاد متوقف شود و جلوی کاهش بیشتر سن اعتیاد گرفته شود.