به مردم می‌گوییم؟

 
 

فردا روز انتخاب است و آنکه انتخاب شود، زمام امور اجرائی «بزرگ‌ترین کشور دارنده ذخایر نفت و گاز دنیا» را برای چهار سال به دست می‌گیرد. «اقتصاد و نفت» اما، در این دوره از انتخابات، مظلوم بودند. کاندیداها، با این رنجورشدگانِ از تحریم، چنان شعار دادند که گویی آب سربالا می‌رود! «اقتصاد و نفت» اما، شعار‌پذیر نیست. نمونه واضحش را می‌خواهید؟ ونزوئلا، آینه تمام‌‌نماي آن است. کشوری که با بیش از 298‌ میلیارد بشکه، بزرگ‌ترین ذخایر نفتی جهان را دارد حالا تورم نزدیک به 800‌درصدی را تجریه می‌کند. مایحتاج اولیه جیره‌بندی شده است و مردم باید ساعت‌ها در صف بایستند تا سهمیه‌شان را دریافت کنند. این میراث «شعارهای چاوز» برای مردمی است که روی نفت خوابیده‌اند. ما از دنیا درس می‌گیریم؟ 1- کاندیدایی که در مناظره، از ساخت پالایشگاه و پتروشیمی در استان‌های مختلف سخن می‌گفت پاسخش را در همان مناظره گرفت: «نمی‌توان»؛ چراکه به لحاظ اقتصادی در ایران، پالایشگاه و پتروشیمی باید نزدیک منابع خوراک، مصرف و مبادی صادراتی باشند. سال‌ها پیش، وقتی پتروشیمی‌ها هنوز خصولتی نشده بود، در سفری مطبوعاتی به یک واحد پتروشیمی رفتم. واحدی ضرر‌ده که مدیرش می‌گفت به دلیل جانمایی نامناسب و دوری از منابع خوراک و مبادی مصرف و صادرات، مدام ضرر می‌دهند. بی‌پروا می‌گفت به‌دلیل فشارهای سیاسی در آن منطقه، پتروشیمی احداث شده است. حرف‌های این روزها خیلی خاطره‌ها را زنده کرد. 2- روند کنونی پرداخت یارانه‌ها، یک روز گریبان کشور را می‌گیرد، اگر اصلاح نشود. چه برسد به اینکه وعده سه‌برابر کردنش را بر کشور تحمیل کنند. آیا می‌دانید تنها وزارت نفت از محل فروش فراورده‌های مایع و گاز، سالی 30‌ هزار ‌میلیارد تومان به حساب هدفمندی یارانه‌ها واریز می‌کند تا به‌ صورت نقدی به مردم پرداخت شود؟ آیا می‌دانید هر یک شغل، با احتساب هزینه‌های جنبی و تأمین اجتماعی، با دلار امروز برای کارفرمای ایرانی، سالانه حداقل حدود 22‌‌میلیون‌و 500‌ هزار تومان هزینه دارد. حالا 30‌ هزار ‌میلیارد تومان را به 22‌‌میلیون‌و 500‌ هزار تومان تقسیم کنید تا ببینید پرداخت نقدی یارانه‌ها چه میزان شغل را از مردم دریغ می‌کند. چه رسد به اینکه بخواهند یارانه‌ها را سه‌برابر کنند. اینها را به مردم می‌گوییم؟! 3- کاندیدایی که می‌گوید با همسایگان‌مان صحبت کنیم تا با همکاری هم از مخازن مشترک، نفت و گاز برداشت کنیم، می‌داند که عراق میادین بزرگ نفتی‌اش را از طریق برگزاری مناقصه به شرکت‌های نفتی بین‌المللی واگذار کرده است؟ می‌داند که همین شرکت‌ها پارس جنوبی را برای قطر توسعه داده‌اند؟ 
به مردم می‌گوید در اوج روابط ایران و عراق و درست زمانی که ایران برای شکست داعش پشت دولت عراق ایستاده بود، وزیر نفت این کشور به همراه وزرای انرژی قطر و ونزوئلا به ایران آمد تا جلوی افزایش تولید نفت ما را با طرح «فریز نفتی» بگیرد؟
به مردم می‌گوید که کشور دوست و برادر عراق، چطور در دوره تحریم ایران، جایگاه دوم تولیدکننده نفت اوپک را از ایران گرفت؟ در جلسات وزرای اوپک، به چشم دیده‌ام وقتی تولید نفت ایران، بر اثر تحریم، به نصف کاهش یافت، چطور ایران را به حساب نیاوردند! اینها را به مردم می‌گوییم؟! 
 4- عربستان سعودی سهام یکی از بزرگ‌ترین پالایشگاه آمریکا را می‌خرد تا نفت بیشتری به این کشور صادر کند. ظرفیت بنادر صادراتی‌اش را تا 15‌ میلیون بشکه در روز افزایش می‌دهد تا بتواند در صورت لزوم، نفت بیشتری صادر کند و اتفاقا مسیری غیر از تنگه هرمز را برای صادرات نفتش، پررنگ‌تر می‌کند. سعودی‌ها تلاش می‌کنند با وابسته‌کردن هرچه بیشتر دنیا به نفتشان، حرف‌های سیاسی‌شان را پیش ببرند. 


در چنین شرایطی، وقتی کسی از افزایش قدرت صادراتی نفت ایران (تازه به اندازه برگشتن به قبل از تحریم‌ها) و بازپس‌گیری بازار از سعودی‌ها انتقاد می‌کند و هم‌زمان در جایگاه منتقد سیاست‌های عربستان سعودی در منطقه می‌نشیند، معلوم است موضوع را متوجه نشده است یا نمی‌خواهد با مردم صادق باشد. 
 5- جریان‌های فکری مختلف در ایران طرفداران خود را دارند و هر رئیس‌جمهوری که انتخاب شود، برای اعتلای کشور، باید بتواند با همه گروه‌ها کار کند. این اما مهم است که «عوام‌فریبی»ها نشان داده شود. تجربه اقتصادی ونزوئلا پیش‌ِروی ماست. فضای انتخابات را همه درک می‌کنند اما، شاید در این دوره وعده‌های عوام‌فریبانه زیاد شنیده‌ایم. «اقتصاد و نفت»، در این دوره از انتخابات مظلوم بودند.