روزنامه جوان
1399/04/22
بعد از عملیات رمضان سقوط صدام برای جهان مطرح شد
سرویس ایثار و مقاومت جوان آنلاین: عملیات رمضان در ۲۲ تیر ۱۳۶۱، با فاصله کوتاهی از عملیات الی بیتالمقدس انجام شد و در پنج مرحله تا تاریخ پنجم مرداد ادامه پیدا کرد. عملیات رمضان به اهداف مدنظر نرسید و همین باعث به وجود آمدن بحثهای زیادی درباره چرایی انجام عملیات شد. یدالله ایزدی از نویسندگان و پژوهشگران دفاع مقدس در گفتگو با «جوان» به جزئیات این عملیات در آن برهه زمانی میپردازد. صحبتهای ایزدی سعی دارد به بسیاری از ابهامات و سؤالها پاسخ دهد که در ادامه میخوانید.توجیه فرماندهان برای انجام عملیات رمضان پس از آزادسازی خرمشهر چه بود؟
در طرح عملیات الی بیتالمقدس پیشبینی شده بود ما برای تأمین اهداف عملیات که شامل آزادسازی جنوب خوزستان میشد تا نشوه در ساحل اروند برای یک دفاع مطمئن برویم. در حین عملیات از مرحله دوم به بعد با کمبود نیرو مواجه شدیم. در طرح عملیاتی «بنا به دستور» آمده بود و بر این اساس وقتی نیروها به مرز شمال خرمشهر میرسیدند عبور از مرز بنا به دستور انجام میشد. اینجا فرماندهان شور کردند و با توجه به توانی که تحلیل رفته بود عملیات حدود ۱۰ روز جهت بازسازی عقب افتاد. آنجا تصمیم بر این شد که جای اینکه به عمق منطقه بروند و به سمت غرب امتداد بدهند به سمت جنوب بپیچند و خرمشهر را محاصره کنند. جلساتی با حضور فرماندهان در محضر امام تشکیل شد که باید چه کار کنند. ارتش عراق آرایش جنگی خودش را در پشت مرز حفظ کرده بود. تبلیغات هم به راه انداخته بود که در مرز مستقر خواهد شد، ولی در عمل حدود ۲۵۰۰ کیلومتر از اراضی مرزی ایران در اختیار عراق باقی ماند. اتفاقاً نقاط سرکوب نظامی تحت اشغال دشمن بود که تسلطش بر عقبههای ما را تثبیت میکرد. یعنی بیشتر یک جنگ روانی و تبلیغاتی انجام داد. بین مسئولان و حضرت امام بحث شد که گام بعدی چیست. ما چهار عملیات موفق انجام داده و دست برتر را داشتیم و عراق در موضع انفعالی قرار داشت. منطق نظامی فرماندهان در جلسات این بود که عراق اگر بازیابی قوا پیدا کند دوباره خرمشهر را تهدید خواهد کرد. شکل مرز به گونهای است که برای ما دفاع مطمئن وجود ندارد. ارتش عراق اگر اراده میکرد میتوانست حرکت ابتدای جنگش را تکرار کند. سابقه نگاه به آنسوی مرز در طرح عملیاتی الی بیتالمقدس بود، ولی وقتی که این عملیات به اتمام رسید معلوم نبود در ادامه چه اتفاقی باید بیفتد. مجامع جهانی و منطقهای هیچ طرح مشخصی در موضوع چگونگی اتمام جنگ نداشتند. هیچ مصوبه و قطعنامهای وجود نداشت؛ فقط در حوزه تبلیغات بعضی کشورهای عربی و طرفهای سوم اعلام کردند که حاضرند غرامت جنگ را بپردازند. این حرفها هم در حد رسانهها اعلام شد و هیچگاه شکل عملیاتی پیدا نکرد.
یعنی تهدید حمله و اشغال دوباره خرمشهر از سوی ارتش بعث عراق احساس میشد؟
بله، در منطق فرماندهان نظامی هم بود، چون در منطقه هیچ عارضه مطمئن طبیعی مثل وجود رودخانه یا کوه برای دفاع نبود. تنها عارضه طبیعی اروند یا شطالعرب بود. حمله اسرائیل به جنوب لبنان یک مقدار تردید و تعلل در اقدام بعدی ما ایجاد کرد. این تعلل باعث شد عراق موانع و مواضعی را در شرق بصره ایجاد کند. ما برای تأمین یک دفاع مطمئن به سمت داخل عراق رفتیم. در آن مقطع فقط ایجاد یک پدافند مطمئن مطرح بود. ما در جبهههای بالاتر موانع طبیعی مثل ارتفاعات مرزی داشتیم و میتوانستیم با قرارگیری در آنها یک دفاع مطمئن ایجاد کنیم، اما در منطقه غرب خرمشهر این پدافند مطمئن در حاشیه اروند و شطالعرب به وجود میآمد. نتیجه این تصمیمگیری هم عملیات رمضان بود. عراق در این فرصت به موانعش عمق بخشید. ما در تجربه قبلی یاد گرفته بودیم عراق وقتی در خاک ایران میجنگد به ما جناح میدهد. دفاع در خاک ایران برای عراق سخت بود، ولی وقتی دشمن به پشت مرز رفت دیگر مطمئن بود به ما جناح نخواهد داد؛ بنابراین ما باید به مواضع پیوسته دشمن میزدیم که در اصطلاح نظامی به آن تک جبههای میگویند. ما در چهار عملیات بزرگ قبل از رمضان که شامل الی بیتالمقدس، فتحالمبین، طریقالقدس و ثامنالائمه میشد از ضعفهای خطوط دفاعی دشمن استفاده کردیم. وقتی عراق تا مرز عقب رانده شد یک خط پیوسته صاف ایجاد کرد که امکان دور زدن را به نمیداد؛ بنابراین باید با این پیشانی جنگی مواجه میشدیم و همین یکی از دلایل عدم موفقیت ما در عملیات رمضان است.
صحبتهایی که درباره ادامه پیدا کردن جنگ میشود را چگونه تحلیل میکنید؟
آن زمان هیچ پیشنهاد مشخصی در مجامع بینالمللی مثل آنچه در قطعنامه ۵۹۸ اتفاق افتاد، وجود نداشت. ایران شرایطی داشت، ولی پیشنهادی از سوی مجامع بینالمللی یا دیگر کشورها مطرح نبود. فقط در حد رسانهها و خبرهای تبلیغاتی مسائلی مطرح بود. ما به تنهایی نمیتوانستیم بگوییم، چون برگ برنده دست ماست بیاییم مذاکره کنیم. البته در موضعگیریهای امام و سایر مسئولان تراز اول کشور شرایط جمهوری اسلامی ایران تشریح شده بود. عقبنشینی تا مرزها، تعیین هیئتی برای شناخت و معرفی متجاوز و گرفتن غرامت به عنوان شروط ایران مطرح بود، اما هیچ پیشنهاد مشخصی برای تأمین نظرات ایران وجود نداشت.
اگر پس از پایان عملیات الی بیتالمقدس با همان قوا خیلی سریع وارد عملیات رمضان میشدیم میتوانستیم دشمن را غافلگیر کنیم و موفق شویم؟
انجام این عملیات با نفراتمان در آن بازه زمانی سازگار نبود. عراق در جریان عملیات الی بیتالمقدس مقاومت بسیار سرسختانهای کرد و ما تلفات بسیار زیادی دادیم. آنقدر توانمان محدود شد که برای انجام مرحله سوم عملیات یگانها توان نداشتند. به یگانها تا ۱۰ روز فرصت بازسازی داده شد. عملیات الی بیتالمقدس ۱۲ اردیبهشت شروع شد و ما مرحله اول را یکروزه انجام دادیم. فاصله کوتاهی افتاد و مرحله دوم را انجام دادیم، اما بین هشت تا ۱۰ روز بین مرحله سوم و چهارم فاصله است. دلیل عمدهاش بازسازی توان یگانهاست. فرماندهان گردانهای زیادی به شهادت رسیدند؛ بنابراین دیگر توان عبور از مرز نبود و فقط رفتن به سمت خرمشهر مطرح بود. در طرح اگر به سمت نشوه میرفتیم خرمشهر خود به خود آزاد و شرق بصره هم تأمین میشد. مرحله سوم عملیات شامل عبور از مرز میشد که همین طرح عملیات رمضان بود. وقتی خرمشهر آزاد شد بخشی از شلمچه در اختیار دشمن ماند و ما دیگر توان نداشتیم همان یک تکه را آزاد کنیم. توان ما در پایان عملیات الی بیتالمقدس اجازه اینکه بلافاصله عملیات رمضان را انجام دهیم، نمیداد. پس از آزادی خرمشهر انجام عملیات رمضان بیش از ۴۰ روز زمان برد. در این مدت ما هنوز در حال و هوای چهار عملیات موفق قبلی بودیم و فکر نمیکردیم به این در بسته محکم بخوریم. تصورمان این بود عملیات رمضان گام پنجم این دور موفق است. به یکباره به موانعی برخوردیم که تا به حال با آن مواجه نشده بودیم. ما پنج مرحله عملیات رمضان را انجام دادیم. در مرحله اول موفق نشدیم زمین را فتح کنیم، یک سرپل کوچک آن طرف مرز گرفتیم. چهار مرحله بعدی عملیات رمضان بیشتر بر انهدام ارتش عراق متمرکز شد که تعدادی زیادی از امکانات زرهی دشمن را نابود کردیم، ولی نتوانستیم زمینی را تصرف کنیم. تیپ ۱۴ امام حسین (ع) در عملیات رمضان تا ۲۵ کیلومتری خطوط دشمن پیشروی کرد و تا نهر کتیبان رفت. به خاطر اینکه چپ و راستش تأمین نشده بود مجبور شد عقبنشینی کند. درست است به عملیات رمضان ناکام گفته میشود، ولی آسیب خیلی زیادی به ارتش عراق خورد. ما مشکلات امکانات زرهی هم داشتیم. اگر ما یک یا دو تیپ زرهی و مکانیزه داشتیم که میتوانستند نیروهای ما را به عمق منطقه نفوذ بدهند امکان موفقیتمان بالا میرفت.
طرف مقابل احتمال انجام چنین عملیاتی را در یک فاصله کوتاه پس از آزادسازی خرمشهر میداد؟
دشمن هوشیاری لازم را داشت. عراق در عملیاتهای قبلی در خاک ایران میجنگید و در خاک خودش انگیزه بیشتری برای جنگیدن داشت. زمین به نفع دشمن بود و به خاطر جغرافیای صحنه نبرد، ارتش عراق اتکای زیادی به زرهی داشت. با موانع و مواضعی که روبهرو شدیم در گذشته تجربه مقابله با آن را نداشتیم. در عملیات رمضان عراق بالنسبه متوجه تحرکات ما بود. زمین به نفع دشمن بود و قدرت زرهی دشمن نسبت به ما دست بالاتر را داشت. هوای فوقالعاده گرم جنوب هم کار را برای ما سخت کرده بود. تدارک و پشتیبانی از نیروها سخت بود. موانع دشمن را تا به حال ندیده بودیم. نفوذ در محورهایی که عراق مواضع مثلثی ایجاد کرده بود بسیار سخت بود. عراق به تبعیت از شکل مرز، از منطقه طلاییه تا پیچ کوشک مواضعی را با تمام امکانات درون عراق احداث کرده بود. آن زمان میگفتند این مواضع را با کمک مستشاران خارجی ایجاد کرده. رزمندگان در این مواضع گم میشدند. این باعث شد که جناح راست، نتواند پا به پای محور اصلی سمت کانال ماهی عبور کند. جناح تأمین نشد و نیروهایی که تا عمق پیشروی کرده بودند در خطر محاصره قرار گرفتند و به خاطر همین دستور عقبنشینی صادر شد.
ارتش بعث این موانع را پس از عملیات بیتالمقدس ایجاد کرد؟
برخی میگویند در فاصله بیتالمقدس تا رمضان این مواضع را تقویت و تحکیم کرد. میگویند از فتحالمبین ساخت این مواضع را شروع کرده بود. برخی از فرماندهان نیز میگویند در فاصله رمضان تا الی بیتالمقدس این موانع ایجاد شد که بعید به نظر میرسد در این فاصله کوتاه این موانع احداث شده باشند. چون حجم سازهها خیلی زیاد بود. مواضعی بود که ما نتوانستیم از آن عبور کنیم و متوقفمان کرد.
صحبت از وجود بعضی اختلافات در درون جبهه برای انجام این عملیات تا چه اندازه صحت دارد؟
در یک اقدام نظامی نظرات مختلفی وجود دارد که ممکن است در تناقض و تضاد با هم باشند. برای عبور از مرز و اجرای عملیات رمضان بین فرماندهان سپاه و ارتش اتفاق نظر وجود داشت. در اصل ماجرا مخالفتی وجود نداشت، اما در تاکتیک و شیوه اجرا شاید اختلاف نظرهایی بود. به هر حال یک ادله نظامی به صورت منطقی مطرح میشود که به مفهوم اختلاف عقیده نیست و بیشتر یک اختلاف نظر است که منطق نظامی دارد. اگر نظراتی هم مطرح شده بیشتر ادله نظامی داشته. تا جایی که من میدانم و شنیدهام تمام فرماندهان از شخص شهید صیادشیرازی تا دیگر فرماندهان با اصل انجام عملیات مخالفتی نداشتند. اتفاقاً ارتشیها تأکید داشتند که مناطق مسکونی مرزی ایران در برد آتش دشمن است و برای دور کردن آتش باید دشمن را پس راند. با توجه به آرایش جنگی دشمن، مناطق مسکونی جنوب خوزستان ایران در برد آتش توپخانه دشمن قرار داشت. این خطر با عقب راندن دشمن دفع میشد و باید ارتش دشمن را تا آنسوی اروند که شطالع w رب میشد عقب راند.
عملیات رمضان چند روز به طول انجامید؟
عملیات رمضان از ۲۲ تیر تا پنج مرداد ماه طول کشید و ۱۷ روز به طول انجامید. از زمانی که تکهای از منطقه زید را به عنوان سرپل نگه داشتیم با فاصلههای یکی، دو روزه، مرحله به مرحله عملیات را اجرا کردیم. رفتیم و چند تیپ ارتش بعث را منهدم کردیم. در آمارهای رسمی آمده بالغ بر ۱۱۰۰ تانک منهدم کردیم که تعداد بالایی است. چون در دستاورد به گرفتن زمین و جغرافیا نگاه میکنند میگویند عملیات ناموفقی بوده است. البته نباید جنگیدن در آن شرایط بسیار سخت جغرافیایی و محیطی را نادیده گرفت.
وقتی میگویند دمای هوای اهواز در تابستان ۵۰ درجه است به طور قطع در دشت شرق بصره این گرما به ۶۰ درجه میرسد. این عملیات در پشتیبانی و تدارک هم سختیهای زیادی داشت. باید به نیروها آب میرساندند تا از تشنگی شهید نشوند. خیلی از نیروها بر اثر تشنگی شهید شدند. تحمل دمای ۶۰ درجه بالای صفر با تجهیزات و در شرایط جنگی خیلی سخت است. بعد از این دوره ما به این نتیجه میرسیم که عملیاتهای بزرگمان را در خوزستان در فصل زمستان انجام دهیم. از عملیات خیبر به بعد ما دیگر سالی یک عملیات بزرگ انجام دادیم که آنهم در زمستان بود. زمانی که دشمن در خاکمان بود خیلی این موارد برایمان مهم نبود و تمام هدف رزمندگان عقب راندن دشمن بود. بعداً تجربیاتی کسب کردیم و در عملیات رمضان فهمیدیم ما قادر نخواهیم بود در تابستان در جنوب یک جنگ تمامعیار داشته باشیم. من در اسناد دیدم فقط رساندن آب به نیروها چقدر سخت بوده. نیروها نمیتوانستند فقط به یک قمقمه آب اتکا کنند و باید دائم به آنها آب میرسید. آن زمان قالبهای یخ به اندازه نیروها نبود و بعداً سپاه در جنوب کارخانه یخسازی میزند. هر لشکر و تیپی که در منطقه مستقر میشد روزی یک کامیون یخ خالص احتیاج داشت.
بعد از این عملیات وضعیت جبهههایمان چگونه میشود و عملیاتهایمان به چه شکل ادامه پیدا میکند؟
بعد از عملیات رمضان، برای راحت نگذاشتن دشمن استراتژی عملیاتی ما به سمت عملیاتها محدود تغییر پیدا میکند. ما دو عملیات محرم در غرب منطقه فتحالمبین و مسلم در سومار را انجام دادیم که هر دو موفقیتآمیز بود. یک مقدار روحیه عملیات رمضان بازیابی شد. این دو منطقه مرزی هنوز در اختیار عراق بود. عراق که بعد از الی بیتالمقدس گفت من عقبنشینی کردم بعضی از مناطق مهم مرزی را نگه داشته بود.
تحلیل رسانههای خارجی از وضعیت جبههها در زمان عملیات رمضان چه بود؟
بعضی از خبرگزاریها به این نکته تأکید میکردند که ایران بصره را هدف قرار داده است. بعضی رسانهها یک جنگ روانی را علیه ایران شروع کردند. بعضی رسانهها نیز بر اساس اطلاعیههای طرفین جنگ را تحلیل میکردند. مطبوعات فرانسه به نفوذ ایران از مواضع پیچیده ایران پرداختند. خیلی از کشورها از این طرح عملیاتی ترسیدند. این کشورها تصور نمیکردند ایران سیاست تعقیب متجاوز را دنبال کند. میگفتند سقوط بصره، سقوط حکومت صدام را به دنبال خواهد داشت. از این موقع به بعد فضای جنگ هم تغییر کرد. ما به سمت سیاست تعقیب و تنبیه متجاوز رفتیم و آنها را به این نکته رساند شاید ایران جنگ را تا سقوط صدام دنبال کند؛ بنابراین قبلاً که میگفتند سقف اهداف صدام از حمله به ایران، از بین بردن نظام جمهوری اسلامی است از این بعد موضوع سقوط صدام برایشان مطرح شد. به همین خاطر قدرتها پشت صدام قرار گفتند تا حکومتش از بین نرود. وقتی ما کربلای ۵ را در همین منطقه انجام دادیم برای اینکه از سقوط صدام جلوگیری کنند قطعنامه ۵۹۸ را تصویب کردند و برای اولین بار به درخواستهای بهحق ایران اعتنا کردند. بعد از عملیات رمضان فهمیدند ایران به راحتی نمیپذیرد بدون توجه به درخواستهایش سر میز مذاکره حاضر شود. یک بار گفتند طرفین در مکه مذاکره کنند. میگفتند ایران با متجاوز سر میز مذاکره بنشنید. ایران هم میگفت باید کمیتهای تشکیل شود و عراق به خاک ایران تجاوز کرده و باید متجاوز را در مجامع جهانی معرفی کنید. یکی از مهمترین آثار و دستاوردهای این عملیات برهم خوردن میزبانی کنفرانس غیرمتعهدها در بغداد است. قرار بود اجلاس غیرمتعهدها در بغداد برگزار شود و این یک پیروزی سیاسی برای صدام بود. وقتی عملیات رمضان اتفاق افتاد و موضوع رفتن به سمت بصره مطرح شد تردیدهایی حاصل شد که آیا برگزاری کنفرانس در بغداد به صلاح است. اولین تردیدها بعد از عملیات رمضان ایجاد شد و بعضی از اعضا به این نتیجه رسیدند که برگزاری این اجلاس در بغداد به صلاح نیست. چند حادثه دیگر هم اتفاق افتاد که عراق را در ذهنشان ناامن کرد. یکی بمباران بغداد توسط نیروی هوایی ایران بود و دیگری برخورد هواپیمای شهید دوران به ساختمان محل کنفرانس آنها را به این نتیجه رساند که بغداد جای امنی برای برگزاری اجلاس نیست. در نهایت به میزبانی هند رأی دادند و این یکی از تلاشهای نظامی و دیپلماسی ایران در آن برهه است.
سایر اخبار این روزنامه
شهدای شاخص در هفته حجاب و عفاف معرفی میشوند
دروغپردازی درباره توافق ایران و چین ریشه خارجی دارد
آفتی به نام سندروم افشاگری در سریال و فیلمسازی
جنگ وتوی شرق و غرب بر سر سوریه
پاداش واقعی برای قهرمان پوشالی پاداش پوشالی برای قهرمان واقعی!
همکاری با شرق هم استراتژی، هم تاکتیک
انتقاد تعزیرات از خلفوعده خودروسازان
حزبالله: در موقعیت سخت قرارمان دهند دست به گزینه سخت میبریم
بعد از عملیات رمضان سقوط صدام برای جهان مطرح شد
بسیج سپاه مقابل موج جدید کرونا
سکهها به ۲ مدیر رشوهخوار بانک مرکزی وفا نکرد
تطهیر امریکای ضد برجام در شرق!
مجلس روزهای سخت باشید
آرایش ضعیف در برابر دشمن جواب نمیدهد