روزنامه ایران
1399/05/01
امریکا نمی تواند مانع همکاری های تهران-بغداد شود
مهراوه خوارزمی
خبرنگار
ایران روز گذشته میزبان نخست وزیر عراق در اولین سفر خارجیاش بود. تا پیش از بیماری پادشاه عربستان سعودی قرار بود که مصطفی الکاظمی سفر سه گانه و سنتی خود به ایران، عربستان و امریکا را از ریاض آغاز کند، سپس به تهران بیاید. برنامهای که به بسیاری از گمانهزنیها درباره مأموریت و هدف او از این سفرها میدان داد و سبب معطوف شدن حجم قابل توجهی از اخبار رسانههای بینالمللی به خود شد. بر همین اساس با جعفر حق پناه، کارشناس مسائل منطقه غرب آسیا پیرامون چرایی اهمیت این سفر و پیشبینیهای قابل طرح درباره مسیر پیش روی روابط آتی تهران و بغداد به گفتوگو پرداختیم.
٭٭٭
مصطفی الکاظمی، نخست وزیر جدید عراق نخستین دور سفرهای خارجیاش را از ایران آغاز کرد. این سفر در حالی با یک موج رسانهای ویژه مواجه شد که رفت و آمد میان مقامات تهران و بغداد را دستکم در مقایسه با سفرهای دیپلماتیک میان ایران و دیگر همسایگانش میتوان پر شمار ارزیابی کرد. چه ویژگی این سفر را تا این حد زیر ذرهبین رسانهها قرار داد و چرا باوجود آنکه الکاظمی نخست وزیری موقت برای یک دوره انتقالی یک ساله است نحوه تعاملش در منطقه از جمله با ایران اهمیت دارد؟
این سفر به چند دلیل حائز اهمیت است. یکی از این دلایل به تحولات داخلی عراق مرتبط است. اعتراضاتی که سبب شد برای اولین بار در دوران پسا صدام دوره یک دولت ناتمام باقی بماند و علاوه بر اعتراض به فساد و ناکارآمدی متوجه مداخلات خارجی نیز بود. همین امر سبب شد که روابط خارجی عراق در دولت جانشین دولت آقای عادل المهدی بیش از هر زمان توجه ناظران و رسانهها را به خود جلب کند.
به هر حال یک واقعیت این است که دولت آقای الکاظمی در بدترین شرایط اقتصادی عراق در دوره پسا صدام روی کار آمده است. در آمدهای نفتی این کشور به بیش از نصف کاهش پیدا کرده است و تأمین مطالبات مردم با مشکل مواجه است. در چنین شرایطی طبیعی است که دولت عراق بخواهد مراوداتش را با همه کشورهای همسایه خودش و سایر دولتها به بهترین وجه پیش ببرد. از این حیث نیاز عراق به ایران در حدی بود که امریکا ناچار شد همزمان با شروع به کار دولت آقای کاظمی معافیتهای عراق برای خرید برق و گاز از ایران را به مدت 4 ماه تمدید کند. در حالیکه در گذشته این معافیتها برای بازههای زمانی یک ماهه تمدید میشد.
همچنین فراموش نکنیم که بسیاری از مسائلی که میان دو کشور وجود دارد نیاز به تعیین تکلیف دارند. ایران و عراق هنوز به توافق نهایی درباره مسائل مرزیشان نرسیدهاند و قاعدتاً مجموعه این مسائل بر حساسیت این سفر افزوده است.
در سالهای گذشته روابط ایران و عراق دورهای از رابطه تنگاتنگ و درهم تنیده را طی کرد. اما بعد از آغاز به کار دولت الکاظمی تحلیلهایی مطرح شد مبنی بر احتمال فاصله گرفتن بغداد از تهران که نشانی از صحت نیافتهاند، با وجود این آیا آن رابطه تنگاتنگ و درهم تنیده ادامه مییابد؟
اینکه میگویید در دورهای روابط دو کشور به معادلات قدرت در داخل عراق و ساخت سیاسی آن مرتبط بوده است. به هر حال عراق کشوری فدراتیو است و همین سبب شده است که مراودات ایران به ویژه با حکومت اقلیم کردستان در شمال عراق رنگ و بوی دیگری داشته باشد. به همین دلیل گمرکات و بازارچههای مرزی ایران و عراق در شمال عراق بسیار فعالتر از جنوب آن است و حجم مراودات تجاری بیشتری را به خود اختصاص داده است. عراق دارای نوعی ساختار ملوک الطوایفی است که روابط این کشور با سایر کشورهای همسایه را بر حسب آنکه در مرز مشترکشان چه ترکیب قومی و جمعیتی حضور دارد تحت الشعاع قرار میدهد.
ساختار سیاسی عراق که تا پیش از سال 2003 در اختیار یک اقلیت بود (از حیث حکومت بعث و نه به لحاظ اقلیت داشتن جمعیتی اهل سنت) و بیشترین زاویه ممکن را با ایران داشت پس از آن به یکباره در اختیار دو بلوک عمده شیعی و کردی قرار گرفت که نگاه همگرایانه تری با ایران داشتند. این عوامل تقویت کننده به باور من پابرجا است. وضعیت عراق اگر چه در حال حاضر دچار مشکلاتی است اما دورنمای معادلات قدرت در عراق و جایگاه این کشور در معادلات منطقه ای سر و شکل خود را پیدا کرده. جایگاه و نقش و نفوذ کشورهای دیگر هم در عراق تعریف شده است. به شخصه بعید میدانم که روابط ایران و عراق به عنوان دو کشور همسایه که مرزی چنین طولانی دارند و دارای سابقه قابل اعتنایی از پیوندهای فرهنگی، تمدنی و مذهبی هستند تحت تأثیر جریان سیاسی در داخل عراق یا فشارهای وارده از سوی دولتی خارجی قرار بگیرد و یا فراتر از آن به مرحله تنش یا بحران برسد. در مقابل هیچ کشوری هم نمیتواند عراق را چنان منطقه نفوذ مستقل خودش بداند که اجازه ندهد کشور دیگری در ساحت سیاسی و اقتصادی این کشور مؤثر باشد. برعکس عراق دارای پتانسیلهایی است که سبب میشود بتواند نقش پررنگتری در معادلات منطقهای ایفا کند و روابطی متوازن و پایدار با همه قدرتهای پیرامونی خود از جمله ایران برقرار کند. این چیزی است که به ضرر ایران نیست و ایران هم چیزی بیش از آن را دنبال نمیکند.
البته انتظار بر حق ایران این است که اگر عراق با بقیه کشورها روابط استراتژیکی تعریف میکند و پیماننامهای در چارچوب آن برقرار میسازد نظیر همان را با ایران نیز برقرار کند. این انتظار ناشی از زیادهخواهی ایران یا ضعف عراق نیست. این رویهای است که میان تهران و کابل هم در جریان است. یعنی با وجود روابط افغانستان با امریکا این کشور خود را از همکاری مشترک با ایران محروم نمیکند. چنانکه به باورم عراق هم خود را دچار این محرومیت نخواهد کرد. کما اینکه ایران و عراق مسائل مشترک بیشتری دارند و منافع مشترک بیشتری میتوانند تعریف کنند و باید مسائلی مانند مسائل مرزی، لایروبی اروند، اجرایی شدن قرارداد 1975 و قطعنامه 598 و بسیاری موارد دیگر را حل کنند.
آیا ایران و عراق قابلیت این را دارند که در همکاری تنگاتنگ سیاسی و اقتصادی به یک بلوک قدرت در منطقه تبدیل شوند؟
یکی از خواستهای اصلی ایران پیرامون کشورهای همسایهاش قدرتمندتر شدن آنها است. زیرا ما از وضعیت کشورهای ضعیف آسیب بیشتری خواهیم دید تا از قدرت همسایگانمان. در مورد عراق هم همین قاعده حاکم است. الان ایران با اقلیم کردستان عراق که به نوعی ثبات بیشتری دارد و ضرباهنگ منظمی از رشد اقتصادی را دنبال میکند روابط تجاری، امنیتی و فرهنگی بیشتری دارد. این سطح از رابطه میتواند به کل عراق تعمیم پیدا کند. بنابر این بی شک ایران از توسعه یافتگی و ثبات بیشتر عراق استقبال میکند. اما مهم است که این روند درونزا باشد و بر اساس استعدادها و ظرفیت ملت عراق شکل بگیرد.
اما در مورد تبدیل شدن ایران و عراق به یک بلوک قدرت در منطقه باید گفت که آنها به عنوان دو کشوری که در یک منطقه و در یک اقلیم واحد قرار گرفتهاند؛ همسرنوشتیهای زیادی دارند که به یکدیگر پیوندشان میدهد. از بحرانهای محیط زیستی تا منافع مشترک در حوزه انرژی و اقتصاد و... اما مقوله ائتلاف و اتحاد امری متفاوت است که به دلیل اقتضائات حاکم بر خاورمیانه با احتمال بسیار کمی ممکن است تحقق پیدا کند. حتی کشورهای عربی که همزبان و هم فرهنگ بودند بیشترین اختلاف را بایکدیگر داشتند و هیچ گاه نتوانستند ائتلاف موفقی را رقم بزنند.
اما به نظر میرسد کشورهایی مانند ایران، عراق، ترکیه و سوریه این ظرفیت را دارند و داشتهاند که دستکم در زمینه دفع تهدیدات و ایجاد منافع مشترک همکاریهایشان را تا حد ایجاد یک سازمان همکاری توسعه دهند. شاید اگر مداخلات خارجی نباشد یا کمرنگتر شود راه رسیدن به چنین نقطهای از همکاری هموارتر شود.
عراق در این سالها یکی از تنفسگاههای مهم ایران برای مقابله با تحریمها بوده است. دولت این کشور تا چه حد قابلیت ادامه دادن به این نقش را دارد؟ میدانیم که آقای کاظمی قرار است بزودی سفری هم به واشنگتن داشته باشد. آیا این احتمال وجود دارد که او با لحاظ منافع کشورش از افزایش مبادله تجاری با ایران با دولت امریکا چانهزنی کند؟ اینکه بعضی تحلیلگران از احتمال میانجیگری الکاظمی میان ایران و عربستان و حتی ایران و امریکا سخن به میان میآورند چه اعتباری دارد؟
در مورد ایران و امریکا که دو کشور نیاز و تمایلی به وجود میانجی ندارند و تجربه نشان داده که در دور دوم به ریاست جمهوری رسیدن هر یک از رؤسای دولت امریکا شرایط بهتری برای حل برخی مسائلشان فراهم شده است. اما در مورد رابطه اقتصادی ایران و عراق و تأثیر امریکا بر آن باید گفت که هیچ کشوری حتی امریکا نمیتواند در روابط دو کشور دیگر انقطاع کامل ایجاد کند. امریکا حتی زمانی که 140 هزار نیروی نظامی در عراق داشت نتوانست مانع از توسعه روابط تهران و بغداد شود. الان هم امریکا تلاش زیادی میکند که مانع روابط دو کشور شود و به همین دلیل سعی کرده خرید و انتقال انرژی از کشورهای حاشیه خلیج فارس به عراق را تسهیل کند تا جایگزینی برای گاز و برق خریداری شده از ایران فراهم شود. اما چنین اهدافی به این راحتی محقق نمیشوند. بماند که تحولات و شرایط داخلی امریکا در سال 2021 در این تلاشها تأثیر بسیاری خواهد داشت.
امریکا میداند که ایران دست کم قدرت سلبی قابل توجهی در عراق دارد و بعید است که بخواهد به سمتی برود که مشکلات حضورش در منطقه غرب آسیا افزایش پیدا کند. به همین دلیل دولت آقای کاظمی این توان و حق را دارد که برای تأمین منافع ملی عراق روابط خودش با ایران را ادامه دهد و طرف امریکایی را به پذیرش این وضعیت مجاب کند.
یکی از موضوعات مشترک این روزهای ایران و عراق مسأله حضور نیروهای امریکایی در عراق است. پارلمان عراق بعد از عملیات تروریستی امریکا که به شهادت سردار سلیمانی و همراهانش منتهی شد، مصوبهای مبنی بر ضرورت اخراج نیروهای امریکایی تصویب کرد. به نظرتان این پرونده به چه ترتیب پیش خواهد رفت؟
من به ابعاد حقوقی این مسأله وارد نمیشوم چون تخصصش را ندارم اما از زاویه حوزه مطالعاتیام آنچه میتوانم بگویم این است که ماجرای ترور سردار سلیمانی و ابومهدی مهندس رگههای هویت خواهی و ملیگرایی را در عراق تقویت کرد. خاصه بعد از موضعگیری گزارشگر سازمان ملل که صراحتاً آن ترور را نقض قوانین بینالمللی اعلام کرد طبیعی است که دولت عراق انگیزه و توان مضاعفی برای پیگیری خواسته پارلمان و مردم عراق برای کاستن از حجم حضور نظامیان امریکایی در عراق خواهد داشت. متقابلاً امریکاییها هم در واکنش به وضعیت به وجود آمده از شمار پایگاهها و تکثر میدانی حضورشان کاستند. احتمال میرود آنها در اقدامی تاکتیکی، برای کاهش حساسیتها و هزینهها بخشی از مأموریتهای تعریف کرده برای خودشان را به نیروهای ناتو واگذار کنند. اما طبیعتاً وجود منافع اقتصادی و امنیتی سبب میشود که امریکا بیشترین تلاش را برای ادامه حضور نظامیاش در عراق بکار بگیرد.
شاهد آن بودیم که وزیر امور خارجه ایران پیش از میزبانی ایران از نخست وزیر جدید عراق به بغداد و اربیل سفر کرد. ارزیابیتان از آن سفر و نتایجش چه بود؟
یکی از بخشهای مهم سفر آقای ظریف به عراق سفرش به اربیل بود. شاهد آن بودیم که رسانههای کردزبان با نگاه مثبتی به آن پرداختند. به نظر میآید روابط ایران و حکومت اقلیم به وضعیت تثبیت شدهای رسیده است و از دشواریهایی که در جریان برگزاری همهپرسی استقلال خواهی پدید آمد عبور کرده است. نوعی واقعگرایی بر رویکرد اربیل حاکم شده است. دو طرف به رغم همه دشواریها مانند مخالفت امریکا و رقابتهای ترکیه و عربستان با ایران اصل را بر گسترش همکاریها قرار دادهاند و در این زمینه موفق هم بودهاند. به باورم این مناسبات با گذر از برخی تنگناهای اجرایی و مدیریتی میتواند بالندهتر هم باشد و حتی به عنوان عامل جهت دهنده و تقویت کننده روابط تهران و بغداد هم
عمل کند.
سایر اخبار این روزنامه
صفحه ویژه ایران قرن
قرارداد همکاری 20 ساله با روسیه تا ۵ سال دیگر خودکار تمدید میشود
ایران خواهان عراق عزتمند و مستقل است
بعد ازکرونا چه کاره شدم؟
صرفه اقتصادی گزینه تماس صوتی در پیامرسان داخلی
برق در دمای 50 درجه خوزستان قطع نمیشود
مخاطب کتابخوان راه خود را پیدا میکند
ما ورزشکاران عادت نداریم خودمان را روی تخت بیمارستان ببینیم
توافق تاریخی اروپا برای احیای اقتصاد کرونازده
اهتمام جدی تهران- بغداد برای تقویت همکاریها
انتظارات تورمی ناشیازافزایش نرخ ارز را کنترل کنیم
اعتمادسازی اجتماعی برای مهار کرونا
توقف کرونا پشت مرز ایل
ارز و سکه در مدار کاهشی
همکاری به وقت سختی
امریکا نمی تواند مانع همکاری های تهران-بغداد شود
توافق ارزی میان ایران و عراق