یک شوخی به نام گشایش اقتصادی


کورش شرفشاهی

روزنامه نگار

یک هفته سرخوش بودیم چون همه مسوولان امید می دادند. رییس جمهور از گشایش اقتصادی خبرداد، رییس دفتر رییس جمهور اعلام کرد بزودی تحریم برداشته می شود، مشاور نزدیک به رییس جمهور هم مردم را به آینده امیدوار کرد، رییس بانک مرکزی هم بر کنترل و کاهش قیمت ارز تاکید کرد و رییس مجلس نیز آینده ای روشن را برای اقتصاد ترسیم کرد. تمامی این اظهارات در حالی مطرح شد که واقعیت ها چیز دیگری را نشان می داد. قیمت دلار ۲۵ هزار تومانی، سکه طلای ۱۱ هزار و ۵۰۰ تومانی، پراید ۹۳ هزار تومانی، مسکن متوسط متری ۱۸ میلیون تومانی، افزایش بی حساب و کتاب ارزاق عمومی، رشد قیمت لبنیات، گرانی ۱۰۰ درصدی لوازم خانگی و خلاصه آشفته بازار اقتصادی نشان می داد که یا دولت توان کنترل قیمت ها را ندارد یا روحانی نیز مانند روسای جمهور گذشته، در ۴ سال دوم همه چیز را رها کرده و منتظر است این ۴ سال به سرآید. در هر صورت مردم به این بی سروسامانی عادت کرده بودند.

صبح که از خواب بیدار می شدند، منتظر اعلام خبر گرانی در بخشی از اقتصاد بودند و اگر روزی می رسید که قیمت ها ثابت می ماند، تعجب می کردند یا شاید حتی افسرده می شدند. اما اظهارات مسوولان همه چیز را بر هم ریخت. بار دیگر گمان کردیم که روی ارزانی را خواهیم دید و دولت توانسته قیمت ها را کنترل کند یا مجلس شورای اسلامی از ابزار نظارت بخوبی استفاده کرده و نظارت کارساز شده است.

اما آغاز اولین روز هفته، به مردم ثابت کرد که همه چیز رویایی بیش نبوده است. یکشنبه ای که تداعی گر گرانی قیمت بنزین بود. همانگونه که حسن روحانی یک باره در روز تعطیل از خواب بیدار شده و متوجه شده بود بنزین گران شده مردم نیز از خواب تعطیلات بیدار شدند و دیدند قیمت لبنیات و بسیاری کالاهای دیگر گران شده است. اکنون مردم هیچ اعتراضی به آشفته بازار ندارند، فقط نسبت به وعده درمانی مسوولان اعتراض دارند. مردم مدتهاست عادت کرده اند که پای سخنان گوهر بار مسوولان بنشینند و به جای حل مشکلات، مسوولان مردم را به تحمل دعوت کنند. اکنون مردم به این نتیجه رسیده اند که هیچ گونه مدیریتی از مسوولان نمی خواهیم، فقط حرف نزنند چون تجربه نشان داده که هر گاه مسوولان از کاهش قیمت، نظارت و ارزانی خبرداده اند، همه چیز برعکس شده است.

از روزی که حسن روحانی و محمدباقر قالیباف از گشایش اقتصادی سخن گرفته اند، مردم نگران دلار ۵۰ هزار تومانی و پراید ۲۰۰ میلیون تومانی هستند. البته نگرانی دیگر مردم، از تبعیض است. مردم که بخش اعظم آنان حقوق بگیر آن هم از نوع حداقل بگیر هستند، ناراحت حقوق های نجومی هستند و زمانی بیشتر اذیت می شوند که مسوولان حقوق های ۵۰ میلیون تومانی می گیرند. مردم هنوز به اتفاقات صدر اسلام ایمان دارند. مردم گمان می کنند که مدعیان حکومت عدل علی، مانند زمان پیامبر رفتار می کنند. مردم در روایات می خوانند که پیامبر هنگام فتح مکه به انصار گفته بودند که اموالشان را با مهاجران تقسیم کنند. مردم به ویژه کوخ نشینان هنوز گمان می کنند که قرار است نجومی بگیران و مفسدان نمی گوییم اموالشان که بی شک خط قرمز است، اما حقوقشان و درآمدشان را با آنان تقسیم می کنند.

آنهایی که کارگر ساختمانی، دستفروش، کارگر روزمزد، کارگر اخراجی از کرونا و ...هستند، هر روز درهای خانه شان را باز می کنند تا شاید یکی از آقایان علی گونه کیسه ای نان و ظرفی شیر برای سفره های خالی شان بیاورد، اما نمی شود. اشکالی ندارد، عادت کرده ایم فقط وعده درمانی را کنار بگذارید و سخنی از گشایش اقتصادی نگویید، زیرا به شعور، روان و باورهایمان توهین می شود.