روزنامه اعتماد
1399/06/18
روزنوشتي منتشر نشده از جلال آلاحمد
جلال آل احمديكشنبه 25 ديماه 1345- 5/7 بعدازظهر- خرمشهر: ديگر اينكه ديشب فكر ميكردم درباره اين اطلاق محمد مسعود شدن كه گلستان و پيش از او، مدير خواندنيها گفت و ميديدم كه راست ميگويند و از نو به كلهام زد كه رها كنم و توي لاك خودم بروم و الخ...
ولي مگر ميشود؟ تصميم گرفته بودم كه اينجا هيچكس را خبردار نكنم، ولي از طرفي، عصري پوركريم را فرستادم سراغ امامي (غلامرضا) كه در تهران آمده بود سراغم و اخيرا هم كاغذي نوشته بود و جوابش داده بودم و بعد جوانك مهماندار اين هتل آناهيتا... .
عصري آمده است كه سلام و عليك و از ارادتمندان و از فرهنگيان شنيده است كه ما اينجاييم و اسممان را در دفتر خوانده است و الخ....
مرده اين حرفها هستم. راست ميگويند حضرات كه Father image و الخ... مرد باشم و از اين ارضاي از شلوغ بودن دور و بر خويش فرار كنم و بتوانم با خلوت اجباري- اختياريام بسازم و كارم را بكنم.
اين بيفرزند ماندن و احتياج به جوانهايي داشتن امثال امامي و پوركريم را آخر چه ميشود كرد؟ اين است ديگر و اينجوري ميشود كه درِ دلت را براي هر كدامشان كه از راه ميرسند باز ميكني و چه عيب دارد؟ جز اينكه ميروي سر منبر و آن وقت محمد مسعود درميآيي به قول حضرات....
از يادداشتهاي روزانه جلال آلاحمد كه به مهر آقاي دانايي (خواهرزاده جلال) در سالروز خاموشياش براي نخستينبار نشر مييابد.
سایر اخبار این روزنامه
بازگشت بزرگان؟
تاكيد ظريف برضرورت بازگشت جهان به تجارت عادي با تهران
براي حفظ بيتالمال و دادگاههاي عادلانه
روزنوشتي منتشر نشده از جلال آلاحمد
سرهايي براي حمل آب
تصميم اشتباه و جبرانناپذير
قصاب بلگراد را از نيويورك بيرون كردند
علت ساختاري تداوم تورم
تحرك اصلاحي يا مبارزه منفي
فهم جلال آلاحمد
تاريخ ساكت ايران
از دست رفتن مرجعيت روزنامه
گامي به سوي دادرسي عادلانه
عكس روز
طالبانيزه كردن قدرت